eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_556979832915755299.MP3
2.75M
حجت الاسلام #میرزامحمدی
. و توسل زیبا _ورود کاروان اسرا به کوفه و ماجرایِ اُم حَبیبه _ حاج امیر کرمانشاهی اين است نوايِ دِلِ من در همه حالآت از روزِ ازل تا بِ دم صبحِ مکافات نقش است به لوحِ دلِ من با قلم عشق این جاست حسینیۀ تو عمۀ سادات ... خوبانِ روزگار مسلمانِ زینبند دیوانۀ حسینُ پریشانِ زینبند آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند حتماً کنیز و پیرغلامانِ زینبند در جنت الحسین تمام حسینیان هستند غرق ناز که مهمان زینبند مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان بیچاره طنین حسین جان زینبند .... کعبه رقیب حُرمت زینب نمی شود عالم حریف هیبت زینب نمی شود این ها که گفته اند ز عیسی مسیح ها یک قطره از کرامت زینب نمی شود هر جا که حرف اوست همان جاست کربلا در هر مکان که صحبت زینب نمی شود ... باید به سوی عرش خدایش سفر کند روی زمین رعایت زینب نمی شود تنها به احترام حسینش اسیر شد هر عاشقی که حضرت زینب نمی شود زینب اگر نبود محرّم نداشتیم هیئت نبود ، این همه آدم نداشتیم وقتی غرور حیدری اش جلوه گر شود هر کس که هست مرد خطر بی جگر شود تنها پیمبری ست که باید چهل مسیر با شمر ها و حرمله ها همسفر شود ... بین حرامیان سپرِ هر اسیر شد اما کسی نبود برایش سپَر شود با دست های بسته نمی شد به سر زند سر را شکست تا کمی آرام تر شود *عرضِ روضه ام : گفت نذر کردم یه بار دیگه معلمِ قرآنم زینبُ ببینم ... هر فقیر و اسیری وارد شهر میشه نان و خرما صدقه بدم .... خبر آوردن اُمِ حبیبه یه کاروان اسیر وارد شهر شده ... (گفت نون و خرما ببرید) بردن و برگشتن گفتن اُم حبیبه از ما قبول نکردن ... ( گفت چطور مگه ؟) گفت آخه فرمودن صدقه بر ما حرامِ ... گفت یا للعحب مگه کی واردِ شهر شده ؟؟ میگن خودش چادر به کمر بست گفت برم ببینم کی اومده ... اومد دید یه عده رو سوارِ شتر هایِ بی جهاز کردن ... سوال کرد بزرگِ این کاروان کیه؟ سیدا،با دست عمه تون رو نشون دادن .... اومد جلو گفت چرا نون و خرمایِ منو قبول نکردید؟ با اون هیبتِ حیدری فرمود صدقه به ما حرامِ .... گفت تا جایی که من میدونم و یادمه صدقه فقط به بچه هایِ پیغمبر حرامه ؟؟؟... فرمود اُمِ حبیبه برا چی نذر کرده بودی ؟ عرض کرد خانم یه بار دیگه معلم قرآنم زینب رو ببینم ... فرمود ام حبیبه نذرت قبول .... من زینبم .... نوکرا ... میگن ام حبیبه یکی دو قدم فاصله گرفت ، خانم مگه چند وقته ندیدمت ...چرا انقد شکسته شدی ... چرا قدت خمیده ....؟؟ اصلاً باور نمیشه شما زینب باشی ... اگه شما زینبی ، زینب همیشه یه نشونه داشت ... همه جا سایه به سایۀ حسینش بود ... به من بگو اگه زینبی پس کجاست حسینت ... فرمود ام حبیبه .... اون سری که بالایِ نیزه داره قرآن میخونه .....* حسین .... 👇
4_5854883324664742876.mp3
2.51M
#ورود_اسرا_به_کوفه امیر کرمانشاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5943044894284056159.mp3
8.99M
#روضه_هنده کافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. وقتی صدا میزنی : "یاصاحب الزمان" ، بدون جوابت احتمالا این شعر است: آيينه شو، جمال پري طلعتان طلب جاروب کن تو خانه، سپس مهمان طلب یعنی اول دلت رو از گناه و زنگار پاک کن بعد دعا کن که یارِ ما باشی .
🏴شور شهادت امام سجاد علیه السلام میدونم_یک_روزی حاج_محمد_رضا_بذری —------------------------------ میدونم یک روزی منو دوستم داشتی تورو به رفاقتت اگه قهری آشتی یه نگاه کن به چشام که تر شده تو روضه هات اومدم منت کشی تورو به اشک نوکرات هنوزم لب تر کنی ببین که میمیرم برات یا امام حسین بچه بودم که رو دوش بابام هیئت اومدم یادمه اون موقع ها خیلی برات سینه زدم از همون قدیما راه خونتونو بلدم *یا امام حسین سلام میرسه به تو صدام من فقط تو رو میخوام تو رو میخوام* گم شدم هر جایی اسمتونو بردم تو نبودی آقا من زمین میخوردم تو ور دارم یه جور حس بی نیازی میکنم مثل عابس اونقدر دیونه بازی میکنم اونقدر زار میزنم تا تو رو راضی میکنم یا امام حسین اگه قسمتم نشد تا بمیرم بین حرم دم مرگم بیا آقا به علمدارت قسم تو چشات زل بزنم فقط یه بار اینو بگم یا امام حسین سلام میرسه به تو صدام من فقط تو رو میخوام تو رو میخوام
. زینب کند برایت این گونه این حکایت با چشم پر زخونش،با قلب پر شکایت گوید برادر من ای ماه بی قرینه بودم به دخترانت،از جان و دل حمایت دروقت رفتن تو، بوسیدم ان گلو را بر حال زار زینب، قدری نما عنایت ای افتاب خوبان،در کربلای جانان سرها بریده دیدم بی جرم و بی جنایت در مسجد و به منبر، گه سنگ و گه کلوخی باریدو بر سر ما ،در هر شهر و ولایت ان چوب خیزرانش بردُ ز من صبوری زنهار از این زبانش، وین درد بی نهایت کی می شود بیایی،تسکین به زخم زینب هرشب کنم دعایت، ای آیت هدایت
شب چهارم محرم 99واحد.mp3
11.96M
۱۳۹۹ حاج سید مهدی میرداماد
شب چهارم محرم 99روضه.mp3
26.32M
۱۳۹۹ حاج سید مهدی میرداماد
۸ الا آرام جانم،تویی روح و روانم نظر کن حال زینب،اسیر کوفیانم برادرجان حسینم۲ تمامی بی حیایند،به تزویر و ریایند تمام دردم این است،ز حیدر کینه دارند برادرجان حسینم۲ ز بس مهمان نوازند،زنند دست و نی و چنگ به بازار و به کوچه،زنند بر ما همه سنگ برادرجان حسینم۲ گل یاس سپیدم،کنار تو رسیدم سر پاکت برادر،به روی نیزه دیدم برادرجان حسینم۲ سر تو روی نیزه،زده آتش بر این دل سرم از سوز این دل،زدم بر چوب محمل برادرجان حسینم۲ به کوفه ای برادر،نگر در شور و شینم کنار خواهر خود،بخوان قرآن حسینم برادرجان حسینم۲ .
۱۰ ای گل پرپر ز کین،آمدم ای شاه دین ای برادر کن نظر،حال زینب را ببین نور قلب و دیدگانم یا حسین من اسیر کوفیانم یا حسین ای برادر یا حسین۲ ای عزیز فاطمه،نور امید همه بین این نامردمان،گویمت بی واهمه اهل تزویر و ریایند کوفیان بی وفایند بی حیایند کوفیان ای برادر یا حسین۲ کوفیان در بین راه،چنگ و آهنگ می زدند بر اسیران از ستم،دم به دم سنگ می زدند کار من گردیده سوز و اشک و آه از روی محمل کنم بر تو نگاه ای برادر یا حسین۲ ای گل یاس سپید،زینبت از ره رسید بین این نامردها،رأس تو بر نیزه دید زد شرر خون جبینت بر دلم سر زدم از سوز دل بر محملم ای برادر یا حسین۲ .
134.5K
#زنجیرزنی
4_5859532686892205683.mp3
3.74M
داداش دلم با غربٺ آشنا شد💔 نواهنگ سوزناڪ و دلنشیـݩ🏴 🎙 نوحه حضرت عباس داداش، دلم با غربت آشنا شد شکستم و قدم دوتا شد ابروی پیوسته ات جدا شد، داداش داداش، از مشک تو هستم می ریزه خون تو از دستم می ریزه این سری که بستم می ریزه، داداش افتادی از رو مرکب داغ تو تا کمر رفت می غلطی روی خاک و تیرا همه تا پر رفت از جلو خیمه دیدم قطع الیمین شدی تو رو دست نیزه دارا بالا پایین شدی تو پاشو، نصیب من غم شده عباس یه دنیا ماتم شده عباس چقدر تنت کم شده عباس، داداش داداش، برا چی می گی که برم من برم میشه دعوا تو دشمن تا سرتو از هم بدزدن، داداش نه از من و نه از تو چیزی نمونده جونم چه جور برم به خیمه نه میشه نه میتونم می خوای بدونی عباس چی کمرم رو خم کرد یه جور زدن نمیشه دیگه تنت رو جمع کرد داداش، اهل حرم از پا نشستن شکستی و همه شکستن گره معجرا رو بستن، داداش داداش، تا از رو دوشت علم افتاد ترس تو دل دخترم افتاد حرمله سمت حرم افتاد، داداش پاشو که چشم به راه مشک توئه سکینه پاشو ببر برادر دخترامو مدینه پاشو که اینجا چشم بی حیا بی شماره برم بگه رقیه گوشواره شو دراره موضوع: سبک:
🌴 کاروان غم 🌴 در غمت آقا شدم قامت کمان از راه دور داغت آورده برایم ارمغان از راه دور هر که را دیدم ز داغت در گریبان داشت سر داغدار تو همه پیر و جوان از راه دور دست غم می زد به سر بالای منبر واعظی ظهر عاشورا و هنگام اذان از راه دور چشمه چشمه خون دل جاری شد از هر دیده ای شد زمین دریا از این اشک روان از راه دور از زمین جوشید خون در ماتم جانسوز تو از سما آید ندای الامان از راه دور کافر از داغ تو می گرید چو ابر نو بهار بگذرد چه در غمت بر شیعیان از راه دور آسمان باران غم می ریزد از چشمان خویش روضه خوان داغ تو کروبیان از راه دور بعد عاشورا دگر جز فصل غم فصلی نماند فصل ها شد یک به یک فصل خزان از راه دور از غم جانسوز تو آتش گرفته قلب ما روی قلب ما به جا مانده نشان از راه دور رخت غم پوشیده بر تن در عزایت عالمی غصه دار و داغدارت یک جهان از راه دور آشکارا در غمت از دیده ها خون می چکد سینه می سوزد ز غم اما نهان از راه دور چهره ها از داغ تو محزون و غم آلوده اند مؤمنان از کف همه داده عنان از راه دور مردها سر در گریبانند آقا در غمت بانوان هم دست غم بر سر زنان از راه دور یاد آرم چون که از بزم یزید و جام می شعله می گیرم ز چوب خیزران از راه دور می برد دل های ما را کاروانی سوی شام ناله های کاروان تا آسمان از راه دور
⚫️ شش نفر در تاریخ بسیار گریه کرده‌اند 1️⃣ حضرت آدم علیه‌السلام برای قبولی توبه‌اش انقدر گریه کرد که رد اشک بر گونه اش افتاد 2️⃣ حضرت یعقوب علیه‌السلام به اندازه‌ای برای یوسف خود گریه کرد که نور دیده اش را از دست داد. 3️⃣ حضرت یوسف علیه‌السلام در فراق پدر انقدر گریه کرد که زندانیان گفتند یا شب گریه کن یا روز. 4️⃣ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در فراق پدر انقدر گریه کرد که بعضی گفتند ما را به تنگ اوردی با گریه هایت…یا شب گریه کن یا روز… 5️⃣ حضرت امام سجاد علیه‌السلام بیست تا چهل سال در مصیبت و عزای پدرش امام حسین علیه‌السلام گریه کردند. هر گاه اب و خوراکی برایش میاوردند گریه میکردند ومی گفتند هرگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به یاد میاورم گریه گلویم را میفشارد 6⃣ اما یک نفر خیلی گریه کرده و هنوز هم گریه می کند… هر صبح و شام بر مصیبت حضرت امام حسین علیه‌السلام ... من انتظار تو را برده‌ام ز یاد با انتظارهای فراوانم از شما برشوره زار معصیتم گریہ می‌کنید جانم فدای دیده بارانے شما...
(ع) و سایر شهدای کربلا چگونه اتفاق افتاد؟ 🔹بنی اسد، با کمک امام سجاد (ع) ابدان مطهر شهدای کربلا را سه روز پس از واقعه عاشورا دفن کردند. 🔸پس از شهادت امام حسین علیه اسلام و اهل بیت و اصحاب ایشان در دهم محرم سال 61 هجری قمری، بدن های قطعه قطعه و خون آلود آنان بر زمین ماند تا آنکه در پایان روز دوازدهم محرم الحرام، قوم بنی اسد با کمک امام سجاد (ع) شهدا را دفن نمودند. 🔹در رابطه با چگونگی دفن شهدای کربلا، روایات فراوانی وجود دارد که همه روایات بر دفن شهدا توسط بنی اسد اتفاق نظر دارند اما در چگونگی آن تفاوتهایی ذکر کرده‌اند. 🔸شیخ مفید در کتاب ارشاد اینگونه نوشته است: 🔻«گروهی از بنی اسد که در غاضریه بودند، نزد اجساد مطهر امام حسین(ع) و یارانش آمده و بر آنان نماز خواندند و آنان را دفن کردند، بدین ترتیب که حسین(ع) در همین جایی است که اکنون قبر شریف اوست و فرزندش علی‌اصغر (ع) کنار پای حضرت دفن است. برای دیگر شهیدان گودالی در پایین پای حسین(ع) کنده و همگی را گردآورده و در آنجا دفن کردند، و عباس بن علی(ع) را در همان‌جا که به شهادت رسیده بود، سر راه غاضریه همان جایی که اکنون قبر اوست، دفن نمودند». 🔹علاوه بر شیخ مفید، بلاذری در انساب الشراف و مسعودی در مروج الذهب نیز بر همین باورند که 🔻امام حسین علیه السلام و دیگر شهدا یک روز پس از شهادت و بعد حرکت سپاهیان عمر سعد به سمت شام یعنی یازدهم محرم توسط اهل غاضریه از بنی اسد دفن شدند؛ ✳️ این قول مورخان اهل سنت است و شیخ مفید در الارشاد و سید بن طاووس در لهوف و ابن شهر آشوب در مناقب آل ابی طالب از مورخین و علمای شیعه هم همین قول را نقل کرده اند، ✳️با این تفاوت که شیعیان معتقداند بنی اسد با کمک امام سجاد (ع) اجساد شهدای کربلا را دفن کردند. 🔸از آنجایی که بنی اسد اهل روستایی در نزدیکی کربلا بودند و در میدان نبرد شرکت نداشتند، نمی توانستند بدون راهنمایی کسی که از همه آن شهیدان و پیکر و لباسشان شناخت کامل داشته باشد آنان را شناسایی و دفن کنند. 🔻شهدای کربلا به‌جز حضرت علی اصغر که خود امام حسین (ع) آن را دفن نمود و حر بن ریاحی که نزدیکانش مانع بریدن سر از پیکرش شدند، هیچ کدام سر در پیکر نداشتند و این اتفاق، کار شناسایی شهدای کربلا را غیر ممکن می‌ساخت و بنا بر نظر شیعه، دفن امام را جز امامی مانند خودش بر عهده نمی‌گیرد. 🔻با دلایل ارائه شده بر عدم امکان دفن شهدا توسط بنی اسد بدون کمک راهنما، می‌توان به این نتیجه رسید که امام سجاد (ع) در دفن شهدای کربلا حضور داشتند؛ و حضور ایشان نیز باید خارج از اسباب عادی صورت گرفته باشد و این مطلب نیز به وسیله روایتی که از امام رضا علیه السلام نقل شده؛ تایید می‌شود چراکه امام سجاد (ع) در روز یازدهم با کاروان اسرا به سمت کوفه حرکت کردند و در روز دوازدهم در مجلس ابن زیاد به روشنگری مشغول بودند تا اینکه در هنگام غروب، ابن زیاد اسرا را به زندان فرستاد؛ اینگونه برداشت می‌شود که امام علیه اسلام فرصتی پیدا کردند که اندکی دور از اذیت و آزار یزید قرار گیرند لذا با بهره گیری از امدادهای غیبی به دشت کربلا آمدند 🔻و بدنهای شهداء را سه روز بعد از واقعه کربلا در روز سیزدهم محرم به کمک مردان طایفه بنی اسد که با تحریک زنانشان به سوی دشت کربلا آمده بودند دفن می کنند. 🔹علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار اینگونه می‌گوید: 🔻«از برخی راویان نقل شده که نزد امام رضا(ع) بودم. علی بن ابی حمزه وابن سراج و ابن مکاره وارد شدند. پس از سخنانی که میان آنان و امام درباره امامتشان گذشت، علی بن ابی حمزه گفت: از پدرانت برای ما روایت شده که عهده‌دار امر دفن امام، جز امام نمی‌شود، پس بگو حسین بن علی(ع) امام بود یا نه؟ 🔻گفت: امام بود. 🔻پرسید چه کسی عهده‌دار کار او شد؟ 🔻گفت: علی بن الحسین(ع). 🔻پرسید او کجا بود؟ 🔻او که دست ابن زیاد اسیر بود! 🔻گفت: بی‌آنکه دشمنان بفهمند بیرون آمد و پدرش را دفن کرد و برگشت. 🔻امام رضا(ع) در ادامه فرمود: خدایی که می‌تواند امام سجاد(ع) را به کوفه ببرد تا پدرش را دفن کند، می‌تواند صاحب امر امامت را به بغداد برساند تا عهده‌دار کفن و دفن پدرش شود و برگردد، در حالی که نه در زندان است نه اسیر.» 🔹مقرم در کتاب مقتل الحسین (ع) نیز می‌گوید: 🔻چون امام سجاد(ع) آمد، بنی اسد را دید که کنار کشتگان گرد آمده‌اند و سرگردانند؛ نمی‌دانند چه کنند و کشته‌ها را نمی‌شناسند، چون بین بدن‌ها و سرهای مقدس جدایی انداخته بودند و گاهی از بستگان آنان می‌پرسیدند؛ امام سجاد به آنان خبر داد که برای دفن این اجساد پاک آمده است. آنان را با نام و مشخصات معرفی کرد. هاشمیان را از دیگران شناساندند. ناله و شیون برخاست و اشک‌ها جاری شد و زنان بنی اسد مو پریشان کردند و سیلی به صورت زدند و بلند گریه کردند. 🔻سپس امام سجاد (ع) به محل قبر آمد، کمی از خاک‌ها را کنار زد،
قبری حاضر و آماده، آشکار شد و حضرت دستان خود را زیر کمر امام حسین(ع) گشود و گفت: 🔻 «بسم الله و بالله وعلى ملّة رسول الله، صدق الله ورسوله،‌ ماشاء ولا حول ولا قوة إلاّ بالله العظیم.» ✳️ امام به تنهایی بی‌آنکه بنی اسد در این کار همراهی‌اش کنند پیکر مطهر را وارد قبر کرد و به آنان گفت: همراه من کسی هست که یاری می‌کند. هنگامی که او را در قبر نهاد، ‌صورت بر آن رگ‌های بریده گذاشت و گفت: 🔻خوشا سرزمینی که پیکر پاک تو را در بر گرفت! دنیا پس از تو تاریک است و آخرت با فروغ جمالت روشن است، اما شبِ بیداری و غم است و اندوهگین همیشگی، تا آنکه خداوند برای خاندان تو سرای آخرت را برگزیند که تو در آنی، سلام و رحمت و برکات الهی بر تو باد از من، ای فرزند رسول خدا.» 🔸امام سجاد (ع) پس از آنکه اباعبدالله الحسین (ع) را دفن نمودند، بر قبر حضرت اینگونه نوشتد: 🔻«این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است که او را لب تشنه و غریب شهید کردند.» 🔻سپس به طرف عمویشان عباس (ع) رفت و خود را روی بدن مقدس او انداخت، درحالی که رگ‌های بریده‌اش را می‌بوسید و می‌گفت: 🔻«پس از تو خاک بر سر دنیا! ای قمر بنی‌هاشم! از من سلام بر تو باد، ای شهید خدایی! رحمت و برکات الهی بر تو باد.» 🔻و پس از آن به تنهایی بدن مطهر حضرت اباالفضل العباس (ع) را به خاک سپرد و در پایان، دو نقطه را مشخص نمودند تا بنی اسد در یک نقطه، شهدای بنی هاشم و در نقطه دیگر اصحاب را دفن کنند، و در آخر، حر بن ریاحی توسط خویشان خود، به خاک سپرده شد. 🔹در رابطه با سر مطهر امام حسین (ع) روایات مختلفی آمده که در برخی از آنان اینگونه گفته شده است: 🔻بنا بر مطلبی که در کتاب وسائل الشیعه آمده است، برخی از علمای شیعه با استفاده از اخبار و روایاتی از ائمه معصوم(ع)، گفته اند: 🔻سر مقدس سیدالشهدا (ع) در نجف اشرف، کنار مرقد مطهّر امیرالمومنین(ع) دفن شده است. 🔻هم چنین در روایتی دیگر، ابن کثیر گفته که، یزید لعنة الله علیه سر مبارک امام را برای حاکم مدینه عمرو بن سعد فرستاده، و او آن را در بقیع، کنار قبر مادرش زهرا(س)، دفن نمود است. 🔻و بنا به قولی دیگر از ابن ابی الدنیا و بلاذری، سر مبارک امام حسین (ع) در دمشق دفن شده است. گفته شده که خلفای فاطمی سر مقدس را از باب الفرادیس به عسقلان که بین شام و مصر است، بردند و از آنجا به مصر منتقل نمودند و بنا بر روایاتی دیگر، سر مبارک را به کربلا آوردند و به بدن امام ملحق نمودند. 📚منابع: ▪️الارشاد، شیخ مفید ▪️مروج الذهب، جلد 3 ▪️فرهنگ عاشورا، جواد محدثی ▪️مقتل الحسین، مقرم ▪️بحارالانوار، مجلسی ▪️وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی ▪️شذرات الذهب، عماد حنبلی
🗓 13 محرم اُسرای اهل بیت (علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد ۱ پس از آنکه اُسرا و مقدس را در کوفه ، ابن زیاد در کاخ خود نشست و داد مطهر (علیه‌السلام) را در برابرش گذاشتند، آنگاه و آن حضرت را به همراه (علیه‌السلام) در حالی که به طناب بودند وارد مجلس نموده، در تخت ابن زیاد ملعون ایستاده نگاه داشتند، در این حال درباریان ابن زیاد ملعون به ایستاده بودند. ۲ منابع: ۱. امالی صدوق ص ۲۲۹ ۲. الوقایع الحوادث ج ۴ ص ۶۲ و ۶۳ ، وقایع الأیّام تتمه ی محرم ص ۲۵۶