eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. اشعار 🌷تقدیم به سردار شهید 🔹ابتدای پیروزی🔹 شد چهل روز و باز دلتنگیم داغمان تازه مانده است هنوز یاد لبخندی آسمانی تو زده آتش به جانمان هر روز ای جهان‌پهلوان! عزیزِ وطن! یار دین! پاسدار آزادی! چقدر خالی است فرمانده! جای تو در بهار آزادی دیشب الله اکبر مردم گرم و کوبنده در خروش آمد گویی از حنجر همه ناگاه صوت تکبیر تو به گوش آمد با نوایت شنیدنی شده است نغمۀ عاشقانۀ دل ما دلنشینی و آبرو داده‌ست قاب عکست به خانۀ دل ما ابروانت صلابت شمشیر چشم‌هایت تلاوت باران در دلت آتشی قدیمی بود داغِ جاماندن از صف یاران گرم رزمی بدون‌مرز شدی در سپاهی پر از گل پرپر دور کردید مرد و مردانه سایۀ جنگ را از این کشور نه فقط ما، که یک جهان مانده‌ست تا ابد زیر دِین تو، سردار! صبح تاریخ را رقم زده است نغمۀ یا حسین تو، سردار! تو همیشه شهید بودی و حال زنده‌تر از همیشه با مایی با همین دست‌های غرقه به خون تو علمدار فتح فردایی ارباً اربا شدی به راه علی تا در این جبهه باز جمع شویم موج در موج در صف پیکار چون صفوف نماز جمع شویم ارباً اربا شدی که پیش ستم لحظه‌ای سر فرو نیندازیم این صدای رسای غیرت توست: اهل سازش شویم، می‌بازیم... خون سرخت حریف می‌طلبد مانده از هیبتت جهان مبهوت دشمنت چاره‌ای نخواهد داشت بعد از این جز سفارش تابوت قسمت دشمنان چه خواهد بود؟ ننگ و عجز و هراس و حسرت و بیم «ضربه‌های ملایم مغزی»! مرگ‌های مداوم خوش‌خیم! ما نگیریم یک نفس آرام تا نگیریم انتقامت را سحری هم به مسجدالاقصی می‌رسانیم ما سلامت را... زنده ماندیم ما، به اسم شهید رسم ما در جهان، ستم‌سوزی‌ست تازه آغاز گام دوم ماست تازه‌ این ابتدای پیروزی‌ست جز همین پایداری و همت راه حلی در این معادله نیست ما سپاه رهایی قدسیم این شرف، قابل معامله نیست می‌رود سردی زمستان‌ها می‌رسد نوبهار هم‌عهدی هرچه داریم نذر آمدنت اَلسلامُ عَلیکَ یا مهدی 📝 🌐 @emame3vom
. 🔹انا الیه راجعون🔹 آری همین امروز و فردا باز می‌گردیم ما اهل آنجاییم، از اینجا باز می‌گردیم با پای خود سر در نیاوردیم از این اطراف با پای خود یک روز اما باز می‌گردیم چون ابرها صحرا به صحرا بُرد ما را باد چون رودها صحرا به صحرا باز می‌گردیم این زندگی مکثی‌ست مابین دو تا سجده استغفراللهی بگو، ما باز می‌گردیم بین جماعت هم نماز ما فُرادا بود عمری‌ست تنهاییم و تنها باز می‌گردیم* ما عاقبت «انا الیه راجعون» بر لب از کوچۀ بن‌بست دنیا باز می‌گردیم 📝 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى‌ کَمَا خَلَقْنَاکُمْ‌ أَوَّلَ‌ مَرَّةٍ؛ همانا تنها به سوی ما آمدید، آن‌سان که در آغاز آفریدیمتان.» سوره انعام، آیه۹۴ روح شهید حاج یونس حبیبی شاد و با اربابش محشور باد. .
🔹خداحافظ...🔹 ما را نمانده است دگر وقت گفتگو تا درد خویش با تو بگوییم موبه‌مو از خار گرچه گرد حرم پاک کرده‌ای تا شام و کوفه راه درازی‌ست پیش رو خون، گوشواره‌ها زده بر گوش‌هایمان صد بغض مانده جای گلوبند در گلو تنها گذاشتیم تنت را و می‌رویم اما سر تو همسفر ماست کوبه‌کو بی‌تاب نیستیم... خداحافظت پدر! بی‌آب نیستیم... خداحافظت عمو! 📝 🌐
. تا نام حسین بر لب مردم ماست در معرکه‌ها شکست دشمن پیداست معنای بلند لعن بر شمر و یزید «امروز شعار مرگ بر آمریکاست». .
مطیعی؛ فخر ایران.mp3
10.67M
نوحه ای فخر ایران، سرباز جانان 🌷تقدیم به دانشمند #شهید_محسن_فخری_زاده 🔹فخر ایران🔹 تا از نور ما، گشتند سرگردان شمعی دیگر را، کشتند نامردان مظلومش کشتند، مانند مولا گمنامش کشتند، گمنام... یا زهرا ای فخر ایران، سرباز جانان ما با تو هستیم، بر عهد و پیمان عصر دلتنگ جمعه، چه غروب غریبی طرف قتلگاهش، می‌وزد عطر سیبی ای جوانان بیایید، خفته در خون حبیبی «دیگر با دشمن، حرفی نمانده اذن میدان ده، لبیک فرمانده!» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آتشفشان است، خون شهیدان لبریز خشمیم، مردان میدان در رگهای ما، شور پیکار است تکلیف دشمن، با ذوالفقار است علم انتقامش، به کف غیرت ماست پی خونخواهی او، همه ملت ماست بنگر خصم نامرد! که دگر نوبت ماست «دیگر با دشمن، حرفی نمانده اذن میدان ده، لبیک فرمانده!» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اشکیم و باران، خشمیم و طوفان رودیم و بی تاب، خونیم و جوشان در سوز و سازیم، با شیب الخضیب نصر من الله، و فتح قریب به هوای شهادت، نفسی تازه کردیم همه سرباز عشقیم، همه فریاد دردیم همه شمشیر تشنه، همه شور نبردیم «دیگر با دشمن، حرفی نمانده اذن میدان ده، لبیک فرمانده!» شاعر: #میلاد_عرفانپور #محمدمهدی_سیار با نوای: #میثم_مطیعی
. 🌷تقدیم به دانشمند شهید 🔹داغ تازه🔹 غروب بود که از ره رسید مرگی سرخ در این زمانۀ مرگ سفید، مرگی سرخ! در این زمانۀ منع عبور و منع مرور خوشا گشایش راهی چنین به قلعۀ نور شکست صولت سرما... مگر بهار شده‌ست؟ که باز دامن البرز لاله‌زار شده‌ست چه شعله‌ای‌ست چنین پرشرر دماوندا! چه آتشی‌ست تو را در جگر دماوندا! چقدر لاله دمیده‌ست... داغ تازۀ کیست؟ گدازه‌های پراکندۀ جنازۀ کیست؟! چه سرخ می‌شکفد آتش سرازیرت گدازه‌های تن آرش کمانگیرت تو کوه نور شدی... تو حَرا شدی کم‌کم دهان گشوده به «إقرأ وَ ربک الأکرم» «اُحد» شدی تو و رقصید «هند» و عصیانش که بر کشد جگر حمزه را به دندانش... به قاتل تو چه پیغامی و چه پسغامی؟! سخن مباد مگر دشنه‌ای و دشنامی 📝 .