eitaa logo
امام حسین ع
20.5هزار دنبال‌کننده
405 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای شب قدر! کسی قدر تو را فهمیده ست؟ تا به امروز کسی مرتبه ات را دیده ست؟ خلق از معرفت شان تو عاجز ماندند بی جهت نیست خدا فاطمه ات نامیده ست خواستم ذات تو را نور بخوانم، دیدم نور هم با تو خودش را همه جا سنجیده ست نور چشمان پیمبر تویی و جلوه ی تو آفتابی ست که تا غار حرا تابیده ست حکمتش چیست که ای ام ابیها! پدرت بارها خم شده و دست تو را بوسیده ست نخل لب تشنه شد از نام تو سیراب، چقدر چشمه از عشق تو در قلب علی جوشیده ست دست در دست تو بود ای شرف الشمسِ علی! اگر انگشتر خود را به گدا بخشیده ست سرِ همصحبتِ صدّیقه شدن بود اگر ملک وحی، هرآئینه به خود بالیده ست بانی رزق تویی، روح الامین میدانست سیبی از عرش اگر چیده به اذنت چیده ست هر زمانی که شدی خسته، به نقل از سلمان چرخ دستاس تو با دست ملک چرخیده ست چه بگوییم از انفاق تو، وقتی در شهر سائلی رخت عروسی تو را پوشیده ست به فقیر و به یتیم و به اسیر احسان کرد نان افطار تو وصفش همه جا پیچیده ست چشم صائب به کرامات تو افتاد و نوشت: "گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست" آه باران عطا! رود کرم! خیر کثیر! از چه همسایه ات از گریه ی تو رنجیده ست مسجدی هست در این ناحیه که خشت به خشت سر نفرین تو از ترس به خود لرزیده ست بشکند دست کسانی که شکستند تو را چشمت از ضربه ی ناگاه به خون غلتیده ست سر زخمت نکند وا ،شده بانوی بهشت... اینهمه لاله چرا دور و برت روئیده ست پلک آرام بزن، صفحه به نرمی بشمار مصحف روی تو چندیست ز هم پاشیده ست https://eitaa.com/emame3vom/54919 .
. سلام روح بلندِ گذشته از کم دنیا! تو ای مسافر بدرود گفته با غم دنیا حبیب! مسلم! ابوذر! بریر! حنظله! سلمان! تو وارث عطش قاسم و شکوه سلیمان! نه فاتح و نه سپهبد، نه ذوالفقار و نه سردار برای نام تو تنها «شهید» بود سزاوار و صلح معنی سازش نداشت در دل تنگت سفیر صلح! کجایی؟ کجاست تیر و تفنگت؟ قسم به عاشقِ غمگینِ مهربانِ درونت قسم به راه عزیزت، قسم به سرخی خونت که خطّ قرمز تو مرزهای دین و وطن بود و خطّ اشک یتیمان بی‌پناه یمن بود چه دست‌ها که گرفتی، چه شانه‌ها که تکاندی چه خنده‌ها که به لب‌های ناامید نشاندی نمانده‌ است پس از تو برای شام چراغی چگونه خوب بخوابند کودکان عراقی؟ چه غم؟ که بیدِ ستبری‌ست یادگارِ جنونت جهادِ زنده به نامت، جهادِ زنده به خونت هنوز خاک شریف است و هر گلی که بروید شمیم عطر تو دارد برای هر که ببوید 🔹
. سردار ای قهرمان پرصلابت شهید پاکار ولایت بودی تو افتخار ما از بدو ولادت تا شهادت سردار ای صاحب مقام و منصب ورد دعات این بوده هرشب خدا کنه منم شهید شم مثل فداییان زینب سردار رفتی تو با قلبی سبک بار با چشم غرق اشک وخونبار دستای تو جداشد از تن مثل اباالفضل علمدار سردار به آرزوی خود رسیدی طعم شهادت و چشیدی خوب می‌دونم دم شهادت بالا سرت ارباب و دیدی سردار خونی شده بال و پر تو سوخته همه پا تا سر تو اما خدارو شکر توغربت غارت نرفت انگشترتو
. از زبان حضرت علی ع با بند اول: گلم روی خاک و بهارم خزونه گرفته خدایا دلم از زمونه یه گوشه نشستی میگم زیر لبهام دیگه از قدیما نداری نشونه خودم که میدونم نگیر رو تو از من تو رو جون حیدر سکوتت رو بشکن بگو غصه هاتو به من مهربونم بگو از هجوم و لگد های دشمن بمون مهربونم نرو همزبونم بند دوم: چشاتو نبند و صداش کن دوباره می بینی که زینب دلش بیقراره ببین پهلوونت زمین گیره زهرا پاشو که علی جز تو یاور نداره رد خون پهلوت نشسته رو دیوار من و میکشه تیزیِ میخ و مسمار تو پهلو به پهلو می دیدم که شب رو یه لحظه نخوابیدی و بودی بیدار بمون مهربونم نرو همزبونم بند سوم: توی بستری و چشات نیمه بازه پاشو تا بسازیم یه رویای تازه با من درد دل کن که من هم میدونم سر رشته ی غصه هامون درازه یه روزی میاد که حسینم تو گودال نداره به تن سر تنش میشه پامال قرار منو تو بالای بلندی تو اون لحظه که زینبت میره از حال بمون مهربونم نرو همزبونم ✍ 👇👇👇
. سلام الله علیها ▪️ بند اول من هم عین تو از روزگار دلگیرم از همه مردم این دیار دلگیرم مادر از حال تو خاطرم آزردست از در و هیزم و از شرار دلگیرم گریه نکن گریه نکن دوباره گریم می گیره گریه نکن گریه نکن می دونی زینب می میره گریه نکن گریه نکن از بدنت خون می ره (با من بمان یاس جوان ای مادر قامت کمان) بند دوم ناله ها از جگر می زدی می دیدم دست ماتم به سر می زدی می دیدم بعد این غم چرا زنده ام ای مادر زیر پا بال و پر می زدی می دیدم ناله نکن ناله نکن توی دلم غوغا می شه ناله نکن ناله نکن قامت صبرم تا می شه ناله نکن ناله نکن زخم تنت وا می شه (با من بمان یاس جوان ای مادر قامت کمان) بند سوم وای همه پیکرت خونیه مردم من وای همه بسترت خونیه مردم من وای چرا صورتت نیلی ی ای مادر بالش زیر سرت خونه مردم من نفس بکش نفس بکش که این زمونه نامرده نفس بکش نفش بکش نمی شه محسن برگرده نفس بکش نفس بکش سهم تو آه و درده (با من بمان یاس جوان ای مادر قامت کمان) ✅شعر و سبک: ۱۴٠٠ 👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. سلام الله علیها بند اول با غم دنیا ساختی با کم دنیا ساختی تو ولی شکوه نکردی ساده بودی و در تمام عمر ساده زندگی کردی با همه وجود دم ز حق زدی تا که بندگی کردی (قدر تو رو ندونست دنیا ای وای ای وای حرمتتو شکستن زهرا ای وای ای وای) بند دوم پای ولایت سوختی حین جسارت سوختی به علی شکوه نکردی بین مردم شهر بی وفا حیدر و رها نکردی پیکر تو سوخت بین شعله ها حیدر رو رها نکردی قدر تو رو ندونست دنیا ای وای ای وای محسنتو گرفتن زهرا ای وای ای وای (قدر تو رو ندونست دنیا ای وای ای وای حرمتتو شکستن زهرا ای وای ای وای) ✅شعر و سبک: ۱۴٠٠ .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. بوی حرم آمد و بیرق غم می‌کشیم چشمِ ترِ خویش بر شانه‌ی هم می‌کشیم گرچه چهل سال است ظلم و ستم می‌کشیم راه حسین است و ما باز علَم می‌کشیم ما که قسم خورده‌ایم پای قسم می‌کشیم فاطمیه آمد و سینه پریشان کنیم یادِ سلیمانِ عشق یادِ شهیدان کنیم مجلسِ روضه به پاست ناله‌ی سوزان کنیم حاجت یکسال را عرضه به جانان کنیم سر به درِ خانه‌ی اهل کَرَم  می‌کِشیم آه که از بازویش هیچ شکایت نکرد وای که بر پهلویش هیچ عنایت نکرد مادرِ ما را کسی گرچه   عیادت  نکرد لیک به غیر از علی فاطمه صحبت نکرد پای علی صد بلا در دل غم  می‌کِشیم فاطمه فرموده است مرد ولایت بمان گر همه ره کج کنند با همه غیرت بمان گفت که در فتنه  بر  راهِ بصیرت بمان هرچه که داری بده تا به شهادت بمان سیره‌ی زهراست و تیغ دودَم  می‌کشیم آنچه که داریم ما  یک دل طوفانی است آنچه که مانده کنون  راهِ سلیمانی است گفت:" به صهیون بگو لحظه‌ی پایانی است وقتِ تماشای ما  وقت پشیمانی است بر روی نامِ شما زود قلم می‌کشیم" خواسته‌ام از خدا تا که مُرادم دهد تا که بسوزاندم  تا که  به بادم دهد مثل شهیدی که ماند عشق به یادم دهد وای اگر رهبرم حکمِ جهادم دهد هرچه که مستکبر است زیر قدم می‌کشیم یادِ تو را بعد از این بین حرم می‌کنیم یاد علمدار با مشک و عَلم می‌کنیم یادِ عمود و سر و دست قلم می‌کنیم باش که این جمله را زود دودَم می‌کنیم روی  تِل‌آویو‌ها خاکِ عدم می‌کشیم می رسد آنروز که دیده‌ی گریان ما می‌نگرد بر حرم ، بر حرمِ جان ما می‌رسد آندم که با همتِ دستان ما فاطمه دارد حرم در حسنستانِ ما صاحب ما می‌رسد طرح حرم می‌کشیم (حسن لطفی ۰۰/۱۰/۱۰) .