Hossein Sibsorkhi - Muharram 1401 Shab 3 - 5.mp3
6.54M
|⇦•گریه نکن اینقده اشک غم...
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس کربلایی حسین سیب سرخی
.
#زمینه #شور
#حضرت_رقیه(س)
#سبک_دامن_کشان_رفتی
ـــــــــــــــــــــــــــــ
بـنـداول
گـفتـی مـیـری بـابـا(سـفـربـرمـی گـردی۳)
هـیـچ وقـت نـگـفـتی کـه(بـا سـر برمیگـردی۳)
بـمـیـرم چـی آوردن سـرت بـابـا
الـهی بـمـیره دخـتـرت بـابـا
سـرت بـابـا،سـرت بـابـا
مـن از طـنـاب و سـلسـلـه(مـی تـرسـم بـابـا۳)
از شـمر و زجـر و حـرمـله(مـی تـرسـم بـابـا۳)
مـن الـذی ایـتـمـنی(ابـتـاه حسـیـن۳)
ـــــــــــــــــــــــــــــ
بنددوم
حـالا کـه بـرگـشتـی(بـبـیـن پـر نـدارم۳)
گـوشـواره و خـلخاـل و مـعـجـر نـدارم
بـبیـن پـر نـدارم بـبیـن پـر نـدارم
بـابـا یـک نـیـمـه شـب گـم شـدم تـو راه
بـابـاخـوابـم بـرد زیـر نـور مـاه
مـیـون راه،مـیـون راه
یـهـو سـواری رسـیـد( پـریـدم زخـواب۳)
چـنـان مـوهـامـو کـشـیـد(پـریـدم زخـواب۳)
مـن الـذی ایـتـمـنی(ابــتاه حسـین۳)
ـــــــــــــــــــــــــــــ
بـنـدسـوم
بـابـا عـمـوم رفـتـه(بـرام آب بـیاره۳)
پـس کـی عـمـو مـیـاد( دلـم بـیقـراره۳)
عـمـوم بـرگـرده پـامـو نـشـون مـیـدم
مـوهـامـو گـوشـامـو نـشـون مـیـدم
نـشـون مـیـدم نـشـون مـیـدم
عـمـوم ابـوالـفـضل کـجـاسـت(شـکـایـت کـنـم۳)
کـربـلا کـوفـه شـام بـراش(حـکـایـت کـنـم۳)
مـن الـذی ایـتـمـنی ( ابـتـاه حـسیـن ۳)
ـــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم:
#حسین_رعنایی۲۹ محرم الحرام ۱۴۴۴
ـــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6008013868138236121.mp3
4.7M
.
⏺ #زمینه #حضرت_رقیه
⏺#کربلایی_مجید_خانی
⏺#شب_سوم_محرم
.
⏺ مَنِ الذی اَیتَمَنی یا اَبَتا یا اَبَتا
کنج خرابه اس سره تو ، رو دامنِ دختره تو
رقیه نوحه میده و ، دَم میگیره خواهره تو
اهل خرابه کارشون ، گریه شد و لطمه زنی
نوحه ی امشب همینه ، مَنِ الذی اَیتَمَنی 2
خرابه غوغا شده...
رقیه شیدا شده...
گُمشده پیدا شده... 2
عمه بیا گمشده پیدا شده (واویلا)2
کنج خرابه شب یلدا شده (واویلا)2
⏺ مَنِ الذی اَیتَمَنی یا اَبَتا یا اَبَتا
تو شهرِ شام جای سلام ، سنگ میزدن از روی بام
اینقد لگد زدن بهم ، بابا شکسته پهلوهام
بی هوا از پُشت با لگد ، زدن بابا تو کمرم
سایه ت بالا سرم نبود ، که میزدن توی سرم 2
خسته ام از آدما...
مخصوصا از شامیا...
یتیمی سخته بابا... 2
یتیمی درد بی درمان یتیمی (یتیمی)2
یتیمی خواریِ دوران یتیمی (یتیمی)2
الهی طفلِ بی بابا نباشد (نباشد)2
اگر باشد در این دنیا نباشد (نباشد)۲
⏺ مَنِ الذی اَیتَمَنی یا اَبَتا یا اَبَتا
دختره تو شده دمق ، دیدم سرت رو تو طَبَق
اینقد کتک خوردم دیگه ، نمونده تو تنم رَمَق
زَجر منو زَجر داده بابا ، به جونم افتاده بابا
زده ما مُشت تو صورتم ، دندونم افتاده بابا
دلم شد از غم کباب...
میده منو هِی عذاب...
غصه ی بزم شراب... 2
تو بَزمِ مِی آبروریزی شده (واویلا)2
عمو کجاست حرفِ کنیزی شده (واویلا)2
⏺ مَنِ الذی اَیتَمَنی یا اَبَتا یا اَبَتا
✍ (مجید خانی)
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
.
هدایت شده از Emamezamaan
حاجحسن_جمالی_هوای_تو_کردم_هوای_چشماتو_.mp3
5.04M
#زمینه_مهدوی
📝 هوای تو کردم هوای چشماتو...
🎤مرحوم حاج #حسن_جمالی
◼️ #امام_حسین ، #امام_زمان
🏴 #اربعین
(هوای تو کردم
هوای چشماتو )۲
بمیرم آقا من
(نبینم اشکاتو) ۲
محرمو گریه
دو ماه عزاداری
رو شونه هات شاله
سیاتو میزاری
(کجا ناله میزنی آقا
کجا گریه میکنی هر دم)۲
کجا تو کدوم بیابونی
بِهِت خیلی خیلی بد کردم
(حلالم کن که بد کردم)۲
(حلالم کن غلط کردم)۲
اباصالح۴
(همیشه بخشیدی
همه گناهامو)۲
همیشه وُ هرجا
(گرفتی دستامو )۲
شمارو میخونم
تو روضه ها هرشب
دخیله این قلبم
به چادر زینب
به تو پشتِ نوکرت گرمه
شما تکیه گاهمی مولا
صدات میزنم توو تنهاییم
بهت زیر لب میگم بابا
(حلالم کن که بد کردم)۲
(حلالم کن غلط کردم)۲
اباصالح۴
.
اربعین امام حسین (ع)
ای شهیدِ سرفرازِ سر جدا
سر کشیده از ازل جامِ بلا
مستِ مست از جامِ سرشارِ بلا
پیشِ چشمانم ذبیحاً من قفا
تو خلیلِ اعظمی اینجا منا
ای عزیزِ جانِ خواهر اسلام
هم برای من برادر هم امام
زینبت آمد که چون بیت الحرام
دورِ قبر تو بگردد واسلام
بر اجابت میرسد اینجا دعا
یا اخا از شام ویران امدم
دل پریشان سینه سوزان آمدم
خسته از آلام دوران آمدم
بر سر قبر تو مهمان آمدم
ای مزارت درگهِ جود و سخا
تار از هجرت بصر آورده ام
بر رخ از سیلی اثر آورده ام
مادران بی پسر آورده ام
کودکان دیده تر آورده ام
ای یتیمِ حضرت خیرالنساء
آمدم گریم برای حنجرت
کاش بود اینجا رقیه دخترت
آمدم گیرم عزا بر اکبرت
جان به قربان علیِ اصغرت
روی دستان تو او زد دست و پا
اصغرت بر تیر کین خندان شده
مادرش از داغ او گریان شده
خانه ی بختش دگر ویران شده
قسمتِ او هم غمِ هجران شده
داعماً کارش شده آه و نوا
ای حبیب خالق سبحان حسین
خونِ پاکت محییِ قرآن حسین
زینبم از دوریت نالان حسین
بر لبم دیگر رسیده جان حسین
بس که از اعدا شنیدم ناسزا
فرصتی پیش آمده تا خواهرت
از غم غربت بگوید در برت
خاطرش مانده وداع آخرت
بر سر نیزه مناجات سرت
با دل زینب ببین کردی چه ها
التماست میکنم قرآن بخوان
نیست ای قاری خبر از خیزران
داشتی حق باشی از ما ناگران
کعب نی خوردیم با زخم زبان
حرمله آمد پیِ آزارِ ما
خواهرت را نور عینی یاحسین
عطر مادر میدهد اینجا حسین
تازیانه زد عدو بر ما حسین
خیز و دلداری بده ما را حسین
بر سرِ زینب بکش دست شفا
بر دل غمدیده ی ما کن نظر
ای ز خونت باغ ایمان بارور
عفو کن ای باغبان خون جگر
در گلستانت خزان دیدی اگر
دیده ام راسِ تو در طشت طلا
ای ز قدیسین عالم برده دل
از شرار عشق تو جان مشتعل
کاخِ استبداد کردم زیر گل
باز هستم از گل رویت خجل
من اسیرِ تو شدم نه اشقیا
غصه عالم اگر چون یم شده
پیش عاشورای تو یک نم شده
قلب ما آکنده از این غم شده
کز میان ما رقیه کم شده
ظلمِ بی اندازه شد بر ما روا
زینبم هر درده تاب ایتدیم حسین
عالمین قلبین کباب ایتدیم حسین
شامیده بیر انقلاب ایتدیم حسین
ظلم اوین یخدیم خراب ایتدیم حسین
ایلدیم نطقیله طاغوتی فنا
شامیده ویرانه ده قالدیم حسین
قارته گتمیش اساس آلدیم حسین
اوردا آهنگِ ظفر چالدیم حسین
من یزیدی تختیدن سالدیم حسین
ابن مرجانه گونی اولدی قرا
بیرده غرا خطبه ایراد ایلدیم
امتی اسلامه ارشاد ایلدیم
عترتی اللردن آزاد ایلدیم
حتماً اوندا روحووی شاد ایلدیم
شاید ایتمیشدون منی اندا دعا
باجوون احوالینه ایله نظر
یثربه سن سیز نجه ایتسون سفر
ماتموندن گز یاشین دائم الر
گوللریلن قبروون داشین بزر
آغلیار سسلر سنه جانیم فدا
#حسنعلی_بالایی✍
#اربعین
.
.
#نوحه #ترکی #فارسی
#اربعین
#امام_حسین (ع)
ای شاهِ بی سرِ دور از وطن حسین
تشنه ذبیحِ صد پاره بدن حسین
گشتم به عشق تو من شام و کوفه را
باز آمدم سویِ صحرایِ کربلا
بی قرارم بی قرارم طاقت دوری ندارم
ای حسین جان
باز آمدم کنم آه و نوا حسین
گریَم برای تو در نینوا حسین
من گریه میکنم بر داغ اکبرت
میسوزم از غمِ عظمایِ اصغرت
بی قرارم بی قرارم طاقت دوری ندارم
ای حسین جان
از دیده میرود اشک روانِ من
از تن گرفته غم تاب و توانِ من
دیدم که بر لبت با خیزران زدند
کف بر جنایتِ شمر و سنان زدند
بی قرارم بی قرارم طاقتِ دوری ندارم
ای حسین جان
بعدِ تو زینبت سیر از جهان شده
کارش برای تو آه و فغان شده
تا آخرین نفس سلطانِ زینبی
در خواب و در خیال مهمانِ زینبی
بیقرارم بیقرارم طاقتِ دوری ندارم
ای حسین جان
صحراده پیکری باشسیز قالان سلام
قیزلاری قاره سین باشه سالان سلام
نحرین یانیندا ای عطشان یاتان حسین
بیر گونده باجیسین گوزدن آتان حسین
ماتمونده یر گوی آغلار زینبین جهانی داغدار
ای حسین جان
چوللرده باجیسین آغلار قویان حسین
پیراهنین ستم اهلی سویان حسین
نی ده کسیک باشی سیار اولان امام
قیزلاری قبرینه زوار اولان امام
ماتمونده یر گوی آغلار زینبین جهانی داغدار
ای حسین جان
قربان اولا باجون عطشان دوداقووه
دور بیر تسلی ور یورقون قوناقوه
باجون یارالیدی باشی بلالیدی
اوغلانلاری اولوب غملی عزالیدی
ماتمونده یر گوی آغلار زینبین جهانی داغدار
ای حسین جان
باشدا قرا گلیب زینب مزارووه
خوش گلدون ایله بو محنتلی یارووه
آییردیلار منی سندن وورا وورا
مرهم قویامدیم مقتلده یاروا
ماتمونده یِر گوی آغلار زینبون جهانی داغلار
ای حسین جان
واردور اورکده چوخ دیل یاندران سزوم
سنسیزلیگه نجه بو دنیادا دوزوم
قدّیم کامان اولوب حالیم یامان اولوب
باقریم رقیه نین یاسینده قان اولوب
ماتمونده یِر گوی آغلار زینبون جهانی داغلار
ای حسین جان
هیجرونده یانمیشام غمنن قوجالمیشام
من صبریدن بو گون قارداش باج آلمیشام
نطقیله یخمیشام ظلمین بناسینی
پاینده ایتمیشم طاها لواسینی
ماتمونده یرِ گوی آغلار زینبون جهانی داغلار
ای حسین جان
شاماتیده حسین محشر یاراتمیشام
قبرونده کعبه ی مقصوده چاتمیشام
من شمع تک سنون عشقونده یانمیشام
باش محمیله ووروب قانه بویانمیشام
ماتمونده یِر گوی آغلار زینبون جهانی داغلار
ای حسین جان
#حسنعلی_بالایی✍
#سبک_راس_تو_میرود_بالای_نیزه_ها
👇
.
#حضرت_رقیه
السلام علیک یا بنت ابا عبدالله الحسین علیه السلام
مدال شهادت
فراق موج خروشان جنب و جوشش بود
صدای وا ابتا نغمه و سروشش بود
چه کودکی که به تبلیغ درس عاشورا
تمام راه اسارت پر از خروشش بود
به گریه گفت امامی غریب را کشتند
هنوز نغمه ی هل من معین به گوشش بود
بساط ظلم ز فریاد او ز هم پاشید
عجب رسالت سنگین به روی دوشش بود
تنی که لوحه ی ایثار بود باور کن
که تازیانه وسیلی فقط نقوشش بود
مدال سرخ شهادت به گردنش افکند
خدا که شاهد ایثار گل فروشش بود
سفیر شام «وفایی» به پاس بیداری
پیام بر لب خشکیده و خموشش بود
#حاج_سید_هاشم_وفایی✍
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
.
.
#حضرت_رقیه
هجمه ی غم
دیروز گفته بودند، تنش کفن ندارد
بابا رسیده با سر، ولی بدن ندارد
این کودک سه ساله،با اشک وآه وناله
جز گوشه ی خرابه، بیت الحزن ندارد
بگذار تا بسوزم، پای سر بُریده
شمع دلم علاجی ، جز سوختن ندارد
برخارها دویدم، آه از جگر کشیدم
سه ساله دختر تو، جانی به تن ندارد
دربین هجمه ی غم، یک تن نگفت باخود
طفلی که داغ دیده، سیلی زدن ندارد
خوردم زبس که سیلی، لکنت زبان گرفتم
طفلت توان آن که ،گوید سخن ندارد
یک بوسه از لبانت ،برمن ببخش ای گُل
این غنچه فرصتی تا، پرپرشدن ندارد
بگذار تا کنارت، این نیمه جان دهدجان
میلی به بازگشتِ، سوی وطن ندارد
با اشک غم«وفایی»، برلوح خاک بنویس
بابا کفن ندارد، دختر کفن ندارد
#حاج_سید_هاشم_وفایی✍
#شب_سوم_محرم #پنجم_صفر
.