eitaa logo
عاشقانِ امام رضا علیه السلام
2هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
3هزار ویدیو
8 فایل
زائری بارانی ام، آقـا بـه دادم مـی رسی؟ کپی از مطالب با ذکر صلوات و دعا برای خادمین حلال نوش جونتون 🪴 به دعوت امام رضا علیه السلام به این کانال اومدید پس لفت ندید🪴 ارتباط با مدیر↙️↙️ @kamali220 ادمین تبادل ↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ۲۸ 🪴 همه‏ي فقيهان و فيلسوفان فرقه‏ها جمع شدند. مأمون نيز به مجلس آمد و در ميان آنها بر پشتي بزرگي تکيه داد. امام هم کنار او نشست. يکي از دانشمندان به نمايندگي از ميان جمع برخاست و به امام گفت: «مقام امامت براي کسي که مدعي آن است از چه راهي ثابت مي‏شود؟» امام پاسخ داد: «با تصريح پيامبر و دلايل ديگر ثابت مي‏شود.» دانشمند پرسيد: «دلايل درستي امامت چيست؟» امام گفت: «در علم و استجابت دعاي او.» دانشمند دستي به ريش خود گرفت و پرسيد: «شما چگونه از حوادث خبر مي‏دهيد؟» امام پاسخ داد: «براساس عهدي که بين ما و رسول خدا وجود دارد!» دانشمند گفت: «شما از دلهاي مردم چگونه خبر مي‏دهيد؟» امام به طمأنينه پاسخ داد: «آيا اين سخن پيامبر به شما نرسيده است که فرمود: «مراقب فراست و تيزهوشي مؤمن باشيد! چرا که او به کمک نور خدا نگاه مي‏کند؟»» دانشمند نگاه کوتاهي به بقيه‏ي دانشمندان انداخت و گفت: «آري، اين سخن به ما رسيده!» امام گفت: «هيچ مؤمني نيست مگر اين که داراي هوش تيز و سرعت انتقال است و با نور خدا به اندازه‏ي ايمان و بصيرت و شناختش به اشياء نگاه مي‏کند. خداوند هم در وجود امامان آنچه را که در ميان همه‏ي مؤمنان گسترانيده جمع کرده است.» @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊
🌷 ۲۸ 🪴 هيچ کس چيزي نمي‏گفت. همه ماتشان برده بود به امام که ادامه داد: «خداوند در آيه‏ي 75 سوره‏ي حجر مي‏فرمايد: «در اين سرگذشت عبرت‏انگيز (عذاب قوم لوط) براي هوشياران نشانه‏هايي است!» نخستين کس از بين هوشياران، پيامبر (ص) بود. سپس اميرمؤمنان علي (ع) و پس از آن حسن (ع) و حسين (ع) و امامان و فرزندان حسين (ع) تا روز قيامت!» در اين ميان مأمون فوري پرسيد: «اي اباالحسن! بر بيان خود بيفزا و بيشتر ما را بهره‏مند کن و خصيصه‏ي امامان را که خداوند عطا فرموده بر شمر!» دانشمندان با تکان دادن سرهاي خود، حرفهاي او را تأييد کردند. امام گفت: «خداوند ما را با روحي که از جانب اوست تأييد مي‏کند. آن روح، پاک و مقدس است و از فرشتگان نيست. همراه هيچ يک از پيشينيان نبوده. فقط با پيامبر اسلام و با ما امامان است. آن روح، امامان را تأييد و موفق مي‏سازد و آن، ستوني از نور بين ما و خداي بزرگ است.» @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊
🌷 ۲۸ 🪴 حاضران شگفت‏زده شدند. امام همچنان سخن مي‏گفت. مأمون خود را جمع و جور کرد و بلندتر از قبل گفت: «به من خبر رسيده که گروهي در حق شما غلو و زياده روي مي‏کنند و مقام شما را از حد و مرز خود بالاتر مي‏برند.» امام نيم لبخندي زد و گفت: «پدرم از پدرانش تا رسول خدا نقل کردند که فرمود: «مرا زيادتر از شايستگي‏ام بالا نبريد زيرا خداوند قبل از اين که مرا به پيامبري بپذيرد به عنوان عبد (بنده) پذيرفت.» سپس دو آيه از سوره‏ي آل عمران قرائت کرد و ادامه داد: «امام علي (ع) فرمود: «دو گروه در مورد من به هلاکت رسيدند و من بي‏تقصيرم. دوست تندرو و دشمن افراطي. و من در پيشگاه خدا از کسي که در حق ما زياده‏روي کند بيزارم؛ مانند بيزاري عيسي (ع) از مسيحيان افراطي که در آيه‏هاي 116 و 117 سوره‏ي مائده و آيه‏ي 172 سوره‏ي نساء و آيه‏ي 75 سوره‏ي مائده آمده است.» @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊
🌷 ۲۸ 🪴 سؤال و جوابها بيشتر شد. امام بي‏معطلي اما آسوده خاطر به آنها جواب داد. همه غرق در تعجب بودند. ديگر هيچ کس حرفي نمي‏زد. مأمون دوباره سؤال پرسيد و جواب گرفت. صورتش سرخ شد و ته دلش لرزيد. حس کرد اگر بيشتر بپرسد دودمانش برباد مي‏رود. پس برخاست و گفت: «اي اباالحسن! خداوند مرا بعد از تو زنده نگذارد! سوگند به خدا علم درست تنها در نزد تو و خاندان تو است و اکنون علم پدرانت به تو رسيده است. خداوند از اسلام و مسلمانان به تو جزاي نيکي بدهد!» امام برخاست. دانشمندان برخاستند. امام خداحافظي کرد و تنها به طرف خانه‏ي خود به راه افتاد. حسن بن جهم پا تند کرد تا به امام رسيد. ذوق‏زده پرسيد: «اي پسر رسول خدا! شکر و سپاس خدا را که شايستگي شما بروز کرد و مأمون احترام شاياني از شما کرد و گفتارتان را پذيرفت.» امام که افسوس مي‏خورد پاسخ داد: «اي پسر جهم! احترامهاي مأمون، شما را فريب ندهد! او به زودي با زهر مرا مي‏کشد! اين حرف بين من و تو يک راز بماند. اين عهدي است از رسول خدا به من. تا زنده‏ام آن را به هيچ کس نگو!» حسن بن جهم، افسرده و بهت‏زده ايستاد. مانده بود که چه بگويد؟ پایان @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊