eitaa logo
امام محله ستایشگر
178 دنبال‌کننده
205 عکس
215 ویدیو
109 فایل
هنر یك شیوة بیان است. یك شیوة ادا كردن است. تنها این شیوة بیان از هر تبیین دیگر رساتر،‌ دقیق‌تر، نافذتر و ماندگارتر است. امام خامنه ای جهت ارتباط با ادمین کانال با آیدی زیر در ارتباط باشید 🆔 @Karim6
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظهر تاسوعا مقام علیه‌السلام با بیان حجت الاسلام والمسلمین دکتر گودرزی مسجد امام حسین علیه‌السلام _والفجر ۱۴۰۳/۴/۲۵ کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi
ابن ابی حمزه (رهبر این گروه واقفه) به هشتمین امام (علیه‌السّلام) گفت: «از پدران شما روایت است که کار غسل و کفن و نماز امام معصوم را جز امام معصوم انجام نمی‌دهد، اگر شما امام پس از پدرت حضرت کاظم (علیه‌السّلام) هستی، چرا بر پیکر او نماز نخواندی؟ حضرت در پاسخ این مرد فرمودند: «آیا حضرت حسین (علیه‌السّلام) از نظر شما امام راستین نیست؟ علی بن ابی حمزة بطائنی گفت: «چرا! » فرمود: پس چه کسی بر او نماز خواند؟ پاسخ داد: «حضرت سجاد (علیه‌السّلام)»، حضرت رضا (علیه‌السّلام) فرمودند: «امام سجاد (علیه‌السّلام) کجا بود؟ او که در زندان دژخیم اموی عبیدالله زندانی بود.» پاسخ داد: «آن حضرت در پرتو اعجاز و قدرت ویژه امامت از زندان خارج شد و به کربلا آمد و پس از انجام امور بی‌آنکه زندانبانان بدانند، بازگشت.» حضرت رضا (علیه‌السّلام) فرمودند: «اگر این کار بر امام سجاد (علیه‌السّلام) که آن روزها در زندان و اسارت بود ممکن باشد، پس چرا به امام راستین دیگری که در زندان و اسارت هم نبود، ممکن نباشد که از مدینه به بغداد بشتابد و بر پیکر مطهر پدر نماز بخواند و آنگاه به مدینه باز گردد؟» __________ السلام علیک یا اباعبدالله.... السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ____________ باباطاهر: به قبرستان گذر کردم کم وبیش بدیدم قبر دولتمند و درویش نه درویش بیکفن در خاک رفته نه دولتمند برده یک کفن بیش ________ «کفن» بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت از بسكه پيكرش شده پامال اسبها يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت ▪️چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا مثل یه همچین روزی... وقتی بنی اسد اومدند کربلا، نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند... اما بدن عزیز زهرا حسین، روی زمین کربلا... میخواستند بدن ها رو دفن کنند اما بدنها رو نمی شناختند... آخه سر در بدن ندارند متحیر ایستادند... یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد بنی اسد بیاید کفن با خود بیارید.. مگر خبر ندارید حسین کفن ندارد... بنی اسد من این بدن ها رو خوب می شناسم... این بدن بی سر بدن بابای غریبم حسینه... این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره... این بدن قاسمه... اون بدنی که کنار شط فرات دست هاش رو جدا کردند... بدن عمو جانم عباسه... بنی اسد برید یه قطعه بوریا بیارید.. مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی با صدای حاج اقای کجوری(چون شیر به شکار آمد وقت کارزآر آمد ،به به چه ابوالفضلی بر شط فرات آمد) ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا تورو تاب میدم مثلا به تو آب میدم مداحی جانسوز حاج محمدرضا بذری برای حضرت علی اصغر علیه السلام علیه السلام
(بعدش با بسم الله الرحمن الرحیم دعای ندبه را شروع می کنی )وهرقسمت که خواستی این گریز که هر قسمت روضه رو خواستین بخونید 👇 این الطالب بدم المقتول بکربلا... صاحب عزا کجایی، کی می شود بیایی در صبح آشنایی، ای جلوه خدایی در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت ای منتقم کجایی، گویم سرت سلامت یا امام زمان من نمیدونم کدوم مصیبت کربلا بیشتر دل شما رو می سوزونه ... اون چه مصیبتیه که در زیارت ناحیه مقدسه می فرمایید؛ شب و روز در مصیبت جد غریبم حسین گریه می کنم، اگه اشک چشمام تمام بشه خون گریه می کنم... وقتی از امام سجاد(ع) سوال شد در کجای حادثه کربلا بیشتر به شما سخت گذشت، سه بار فرمود؛ الشام الشام الشام. امان از مصیبت اسارت عمه جان شما زینب... آه بمیرم، برای اون لحظه ای که امام حسین از اسب بر زمین افتاد... تا اون نامردها دیدند دیگه کار آقا تمومه، دیگه توان نداره، هلهله کردند... به سمت خیمه های اباعبدالله هجوم بردند... این زنان و کودکان بی پناه سر به بیابونها گذاشتند... امان از مصیبت اسارت اهل حرم... امان از تازیانه ... امان از زخم زبان و دشنام... ای حسین... حسین آرام جانم حسین روح و روانم دگر طاقت ندارم حسین بی تو نمانم حسین بی تو چه سازم.... منظر دلهای ماست کرب و بلای حسین مرغ دل ما زند پر به هوای حسین تشنه گه کربلا مهر و مدد زد به عشق جنت اعلای دل صحن و سرای حسین ملک سلیمان بود در نظرش بی بها هر که گدایی کند پیش گدای حسین بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی گفتند که جمعه می رسی از راه عمرم در این قرار به سر شد نیامدی ای یادگار علی و نور چشم فاطمه ای آخرین ذخیره طاها نیامدی یا صاحب الزمان... آی مردم ... صبح جمعه همه با یه امیدی اومدید و امام زمان و صدا می زنید... خدا امید هیچ بنده ای رو نا امید نکنه... اما بمیرم برای اون آقایی که کنار نهر علقمه امیدش نا امید شد... یا ابالفضل... به اهل حرم قول داده بود آب بیاره... مشک رو پر از آب کرد سوار بر مرکب به سوی خیام حرکت کرد... از روبرو کسی جرئت نداشت بیاد، نانجیبی از پشت درختان حمله کرد و با یک ضربه شمشیر دست راست قمر بنی هاشم رو قطع کرد... مشک رو به دست چپ داد... هنوز امید داشت... دست چپ رو هم قطع کردند... خم شد و مشک را به دندان گرفت ... هنوز در دل امید داشت... اما ناگهان تیری آمد و بر مشک نشست و آبها بروی زمین ریخت... آه امید آقا ابالفضل نا امید شد... از حرکت ایستاد(انگار بدون آب دیگه نمیخواد به خیمه ها برگرده)... تیر دیگری بر چشم قمر بنی هاشم نشست... یه نامردی با عمود آهنین چنان بر فرق ابالفضل زد.... یا امام زمان عموی شما دست در بدن نداره... از بالای اسب با صورت بر زمین افتاد... اینجا بود که صدای ناله ابالفضل بلند شد... «یا اخا ادرک اخاک» ای حسین برادرت را دریاب... حسین خودش رو بالای سر برادر رساند... صدا زد داداش؛ پاشو بریم به خیمه نذار که دشمن به ما بخنده داداش؛ آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت صدا زد حسین قسم ات میدم تا من جان در بدن دارم منو به خیمه نبری... آخه من به سکینه قول داده بودم آب برم ولی نشد ای حسین صل الله علیک یا اباعبدلله
بسم الله الرحمن الرحیم حضرت_زینب شعله افتاد به جانم دم دروازه شام تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام رفت از دست امانم دم دروازه شام بود در سینه فغانم دم دروازه شام پیش چشمان من و قافله‌ای یاس کبود رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود شهر آذین شده بود و همه می‌خندیدند خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند بی علمداری من را همگان می‌دیدند بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من لطف تو بود قراری به دل مضطر من دیدی ای سایه‌ی سر بی تو گرفتار شدم؟ راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟ وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟ راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟ من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم هم‌رهی با شبث و شمر و سنان شد دردم از در و بام نظرها همه جا با ما بود اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود چه قدر سنگ به دستان و به دامن‌ها بود هدف سنگ‌زنان قافله‌ای تنها بود بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم در همه شهر من غم‌زده را چرخاندند خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند لات و الوات مرا خارجی‌ام می‌خواندند ناسزا گفته و از پیش مرا می‌راندند ماجرا سخت‌تر از هر چه شنیدی بوده گله‌ام از گــذر قوم یهــودی بوده سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟ سختی طعنه‌ی اغیار کجا؟ بزم شراب؟ خنده‌ی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟ منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟ مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت نصیر_حسنی
مرثیه_حضرت_زینب «اول ماه صَفر بد سَفری بود حسین ساربانِ من عجب بدنظری بود حسین» راهِ یکساعته یک روز به طول انجامید کار این بی شرفان ، پرده دَری بود حسین سنگ خوردم سرِ بازار عجب دردی داشت دردِ سَر داشتَنَم ، دردسری بود حسین ای جگردارترین مَحرَم زینب ، بر نِی آنکه زن میزند از بی جگری بود حسین بعدِ بازار همه صورت مان نیلی شد بخدا از اَثرِ بی سپری بود حسین ته بازار یکی نام محلّی را گفت مردک مست عجب فتنه گری بود حسین آن محل چشمِ خریدار به ما داشت فقط کاش این شام بلا را سحری بود حسین حرف بد زد به ربابه بخدا آب شدم بی سبب بود فقط رهگذری بود حسین سر تو بر روی نِی بند نمی شد دیگر نیزه دارِ سر تو ، خیره سری بود حسین  چه شد آنشب که تو به خانه ی خولی رفتی بعد از آن زلف سرت مختصری بود حسین ما عزیزان تو بودیم ولی خوار شدیم بعد تو قسمت ما دربه دری بود حسین 🔸شاعر: سید_حسین_میرعمادی
انا لله و انا الیه راجعون در شام شهادت بنت الحسین (ع) خادم کریمه اهل بیت حضرت فاطمه المعصومه (س)، پیرغلام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و مداح اهل بیت (ع) حاج سید احمد شمس پس از عمری مجاهدت در دفاع مقدس و سنگر های مختلف نظام و انقلاب اسلامی ساعتی قبل در جوار اربابش جای گرفت...
1_13009709529.mp3
1.31M
صوت آخرین لحظات عمر ذاکر مجاهد و با اخلاص اهلبیت علیهم السلام ، مرحوم حاج سید احمد شمس ره
4_5895558451664262766.mp3
4.48M
🔊داستان بسیار شنیدنی و زیبای کرامت امام حسن مجتبی علیه السلام 🎤حجت الاسلام والمسلمین میرزامحمدی @tezkar
35.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم 😭روضه های غزه (تطبیق با کربلا) 🎞موضوع: دعای مظلوم 🎤حجةالاسلام‌ 📲استفاده رایگان از محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم در کانال موسسه روایت سیره شهدا👇 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
31.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم 😭روضه های غزه (تطبیق با کربلا) 🎞موضوع: بی هوا زدن ها در کربلا 🎤حجةالاسلام‌ 📲استفاده رایگان از محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم در کانال موسسه روایت سیره شهدا👇 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم 😭روضه های غزه (تطبیق با کربلا) 🎞موضوع: همبازی کودکان 🎤حجةالاسلام‌ 📲استفاده رایگان از محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم در کانال موسسه روایت سیره شهدا👇 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم 😭روضه های غزه (تطبیق با کربلا) 🎞موضوع: نفرین های امام در کربلا 🎤حجةالاسلام‌ 📲استفاده رایگان از محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم در کانال موسسه روایت سیره شهدا👇 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
36.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم 😭روضه های غزه (تطبیق با کربلا) 🎞موضوع: فریاد مظلوم 🎤حجةالاسلام‌ 📲استفاده رایگان از محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم در کانال موسسه روایت سیره شهدا👇 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
45.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم 😭 روضه های غزه (تطبیق با کربلا) 🎞موضوع: روضه عطش کودکان 🎤حجةالاسلام‌ 📲استفاده رایگان از محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم در کانال موسسه روایت سیره شهدا👇 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم 😭روضه های غزه (تطبیق با کربلا) 🎞موضوع: بدن های اِرباً اِربا 🎤حجةالاسلام‌ 📲استفاده رایگان از محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم در کانال موسسه روایت سیره شهدا👇 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
35.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم 😭روضه های غزه (تطبیق با کربلا) 🎞موضوع: روضه عطش اباعبدالله الحسین(علیه السلام) 🎤حجةالاسلام‌ 📲استفاده رایگان از محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم در کانال موسسه روایت سیره شهدا👇 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
محتوای روضہ های غــــــــــــزھ و کـــــــــربلا🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم 😭روضه های غزه (تطبیق با کربلا) 🎞موضوع: روضه شرمندگی 🎤حجةالاسلام‌ 📲استفاده رایگان از محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم در کانال موسسه روایت سیره شهدا👇 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کعبه ی عشق هر دلی با کاروان کربلا همراه نیست از مقام کعبه ی عشق و شرف آگاه نیست تا رسیدن ، آه و درد و تشنگی باید کشید راه عشق و معرفت آن قدر هم کوتاه نیست رهنمایی دل ما کار مصباح الهداست مهر چون باشد نیازی بر فروغ ماه نیست فرصت عرض ادب را مغتنم باید شمرد فرصت عرض ارادت گاه هست و گاه نیست جان به قربان شهیدی که به زیر تیغ خصم بر لبان تشنه اش جز ذکر یا الله نیست درمیان ناله هایی که ز داغش شد بلند ناله ای جان سوز تر از ذکر وا اماه نیست تاچهل منزل سری بر نیزه می تابد ، ولی در بساط داغداران غیر اشک و آه نیست بار این غم را مگر زینب کشد بر دوش خویش ورنه کوه غم کشیدن در توان کاه نیست با نگاه آل یاسین چشم ها گریان شود ای «وفایی» گریه بر او هیچ گه دلخواه نیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
| حاج آقای انصاری اینطوری روضه میخوندن رسیدن به یه جایی بی بی زینب بشیر رو صدا زدن.. بگین بشیر بیاد. بله بی بی جان. بشیر! اینجا کجاست؟ برا چی بی بی جان؟ میخوام ببینم دقيقاً اینجا کجاست..گفت: خانم جان! دقيقأ دو راهی کربلا و مدینه است. این ور میره کربلا این ور میره مدینه..بی بی حالش منقلب شد.می بینم بوی حسین داره میاد. بشیر ما رو ببر کربلا..اومدن تا رسیدن کربلا همه خودشون رو انداختن پایین، هر یکی کنار یه قبری نشستن. عمهٔ شما سیدا آمد کنار قبر داداش..* حسین چهل روزه غم چهل ساله دیدم حسین جان غم و اندوه دیدم ناله دیدم داداش نمیدونی چی به روزم آمد.داداش پاشو ببین مثل مادرت شدم..دادش ببین کمرم تا خورده..داداش اگه نامحرما اینجا نبود.حسینِ من یادته همینجا نشناختمت اگه حالا بلند شی نگاه کنی منو نمیشناسی مُردم داداش...کنار قبرا نشستن بی بی هم کنار مزار حسینه.. تو ای حس و حال ديدن رباب سرگردونه. چیه رباب؟ بی بی جان علی کوچولوی من کجاست؟ شش ماهه من کجاست؟..* گو رباب آید اصغرش اینجاست قبر او روی سینه ی باباست *دادش همه اومدن حسین جان از یکی سوال نکن شرمنده ام داداش رقیه جا مانده..* یاس ها را جوهر نیلی زدن بچه ها را یک به یک سیلی زدن *شب اربعین خودمون که نشد بریم صدا ناله ها مون برسه کربلا..* دیدی از نی دست خواهر بسته بود گوییا دستان حیدر بسته بود حبل، بر حبلُ المتین انداختن با لگد ما را زمین انداختن بابا معجرم رو با خودت بیار زَر و زیوََرم رو با خودت بیار حالا که داری میای اگه میشه داداش اصغرم رو با خودت بیار معجر ندارم عمو عباسم کجاست؟ خبر ندارم گریم گرفته آخه من یه چادری به سر ندارم *هی دست میکشه رو سر بابا..* چشام دیگه نمیبینه تا که تو رو نگاه کنم لبام دیگه جون نداره تا که تورو صدا کنم دلم میخواد سر تو رو بغل کنم داد بزنم از سر شب تا به سحر بابا بابا بابا کنم «بابا بابا بابایی! بسه دیگه جدایی» چه شبا که رو پای تو با ذکر لالات خوابیدم امشب تو رو پاهام بخواب من واسه تو لالا کنم «بابا بابا بابایی! بسه دیگه جدایی» بابا یه وقتا نصفه شب میترسم از خواب میپرم فکر میکنم زجر اومده باز خدا خدا کنم بابا نبودی ببینی چجور موهامو می کشید هنوز سرم درد میکنه نمیدونم چیکار کنم *جانم شب اربعین اینجا رو کربلا کن از اربعین موندی اینجا رو کربلا کن* «بابا بابا بابایی! بسه دیگه جدایی» بابا جونم! نمیتونم راه برم و زخم پاهام تیر میکشه هی میخورم زمین بابا، چیکار با زخم پام کنم بابا! با دستای بزرگشون سیلی تو صورتم زدن بابا گوشم درد میکنه دستای سنگین عدو ردش رو صورتم نشست یه جوری زد منو بابایی دندونم شکست حس میکنم بابای من جا خوردی تا منو دیدی حسین.... خواب دیدم جان به جسم اطهرت برگشته تا که برخیزی به روی تل سرت برگشته «ای رقیه جانم قربون حرمت» ↫『