.
#ورود_حضرت_معصومه_به_قم
#ورود_به_قم
دسته گل محمدی، به شهر قم خوش آمدی
بانوی ملک سرمدی، به شهر قم خوش آمدی
.......
ز خاک پاک شهر قم بوی پیمبر آمده
شهر قم از قدوم تو بهشت دیگر آمده
مگر دوباره شیعه را روح به پیکر آمده
ای گل باغ احمدی، به شهر قم خوش آمدی
.......
ای صلوات متصل از همه خلق عالمت
درود بر برادر و بر پدر مکرّمت
فزونتر از سؤال ما جود و عنایت کمت
مؤیِد و مؤیَدی، به شهر قم خوش آمدی
......
عطر بهشت جان ما گرد و غبار ناقهات
سرور خیل اهل قم غاشیه دار ناقهات
مشک و عبیر و عطر و گلگشت نثار ناقهات
قدم به چشم ما زدی به شهر قم خوش آمدی
دسته گل محمدی، به شهر قم خوش آمدی
.....
زینب دوم علی ای همه افتخار قم
نسیم تربت تو شد، بهشت قم، بهار قم
قبله اهل معرفت با قدمت دیار قم
دخت رسول امجدی، به شهر قم خوش آمدی
....
نمیرسد به عزت و جلال تو عقول ما
پس از بتول و زینبی زینب ما، بتول ما
شهر قم از قدوم تو مدینه الرسول ما
همچو رضا به مشهدی، به شهر قم خوش آمدی
.....
سلام ما سلام ما بر تو و بر برادرت
بر تو و بر برادرت، بر پدر و به مادرت
بر پدر و به مادرت، به تربت مطهرت
عصمت حیّ سرمدی، به شهر قم خوش آمدی
استاد #غلامرضا_سازگار ✍
.
.
#زمزمه
#ورود_حضرت_معصومه_به_قم
#حضرت_معصومه_زمزمه
#ورود_به_قم
اهل ولا مژده رسید عطر بهاران
از مقدم یک گل ببین ، شد قم گلستان
نور الهی در قم رسیده
عطر امام هشتم وزیده
بانوی عصمت معصومه نامش
از ما درود و از ما سلامش
......
با نور او بر اهل قم نعمت تمام است
هم خواهر و هم عمه و دخت امام است
بر آن کریمه بر آن مطهر
گوید "فداها" موسی بن جعفر
بانوی عصمت معصومه نامش
از ما درود و از ما سلامش
.....
هر گوشه ای از شهر قم دار الامان است
فرش ره زوار او خاک جنان است
آن قبله در قم چون قبر زهراست
هم کاظمین و هم مشهد ماست
بانوی عصمت معصومه نامش
از ما درود و از ما سلامش
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
حاج محمود کریمی - @madahi.mp3
5.69M
شور | روزای دفاع چه روزایی بود
نوحه های #شهدا و #دفاع_مقدس
پادکست مرا به غیر حرم.mp3
4.58M
#پادکست
مرا به غیر حرم
🎤 کربلایی وحید محمدی
🖤 شب زیارتی اباعبدالله
🔰حاج امیر عباسی مداح و شاعر اهلبیت علیهمالسلام در کانال اشعار خود به مناسبت گرامیداشت یاد و خاطره ی شهدای مظلوم غزه، لبنان و طبس شعر جدیدی را با موضوع مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف منتشر کرد:
آه، از هجرانِ آن فریاد رَس
غیرِ مهدی نیست ما را هیچ کس
غیبتش تیری ست بر قلبِ زمان
اَلعَجَل باید به لب، در هر نفس
بهرِ سربازیِ در عصرِ ظهور
میرسد بر گوش جان بانگِ جرس
داغ ما دیگر فزون از حد شده
چون گلی در یک بیابان خار و خس
بر کدامین مرثیه گریه کنیم؟
غزّه، لبنان، یا شهیدانِ طبس
ای عزیز فاطمه، مهدی بیا
ما فقط آقا تو را داریم و بس
هر رهی جز راه عشق تو رَویم
هست آن راهِ تباهی و عبث
ای رهاییِ همه در دست تو
کن دگر آزاد ما را زین قفس
ای تو در دل، مزار تو در قم
وی حریم تو قبلۀ هفتم...
#⃣ #توسل
#⃣ #روضه
#⃣ #ورود_حضرت_معصومه_به_قم
ای تو در دل، مزار تو در قم
وی حریم تو قبلۀ هفتم...
قرصِ نانی ز مطبخت خورشید
دانهای از کبوترت انجم..
باغ خلقت ز عطر تو خرم
ملک هستی به بحر جودت گم..
ما گدا، تو کریمۀ عترت
ای کرم قطره جود تو قُلزُم..
میوۀ قلبِ موسی جعفر
مونس جان حجت هشتم..
بود آیینۀ دلت را نقش
از کلام خوش امام ششم..
که تجلّی گه قیام، قم است
حرم یازده امام، قم است..
گرچه از دوری برادر خود ذره ذره مریض تر میشد
عوضش میهمان مردم قم لحظه لحظه عزیزتر میشد ...
تا بیایی تبرکی ببرند ،همه درهای خانه ها وابود
درمیان اهالی آن شهر سر مهمانی تو دعوا بود ..
خوب شد پرده های محمل تو هر کجا رفتی حجابت شد
خوب شد با محارمت بودی زانویی خم شد و رکابت شد ..
آب پاشیدندو خاک مسیر ذره ای روی چادرت ننشست
رد نشد ناقه ی تو از بازار ، محمل چوبیت سرت نشکست ..
کوچه ها ازدهام داشت ولی سر این شهر رو به پایین است
میروی کوچه کوچه میگویی ضرب شامی عجیب سنگین است ..
میرسی و حواس مردم هست آب هم دردلت تکان نخورد
از کنار خرابه رد نشوی یا نگاهت به خیزران نخورد ..
دختری بود با شما یا نه ، که اگر بود غصه ای کم داشت
جای زنجیر و خوار و نامحرم گرد خود چند چشم محرم داشت ..
ورود حضرت معصومه(سلام الله علیها)
#ترکیب_بند
این دشت پر از زمزمۀ سورۀ نور است
این ماه مدینهست که در حال عبور است
این ماه مدینهست که بر هودجی از نور
میآید و این خطه پر از شادی و شور است
گل میدمد از ششجهت جادۀ ساوه
این دشت سراسر همه وجد است و سرور است
تسبیحکنان است در این بادیه، هر سنگ
صحرا همه در جاذبۀ فیضِ حضور است
آواز صبوحی زده باران سحرگاه
هر لالۀ این باغ یکی جام طهور است
چاووش! صلایی بزن آهنگ پگاه است
ای قافله! بشتاب که قم چشم به راه است
چون از سفر آن محمل مأنوس برآید
بس لالۀ خوشرنگ به پابوس برآید
بر ساحت سجادۀ او جلوه به جلوه
«سُبّوح» گل افشاند و «قُدّوس» برآید
در مجلس فیضش چه اشارات لطیفی
از عالَم معقول به محسوس برآید
این ماه درخشنده چه ماهیست که هر صبح
خورشید پی دیدنش از طوس برآید
آیینه در آیینه از ایوان بلندش
صد باغ پر از جلوۀ طاووس برآید
این روضه، سرای کرم ماست، بیایید
ای اهل حرم! این حرم ماست، بیایید
درهای بهشت از ملکوت تو گشودهست
صد دستهگل از دست قنوت تو گشودهست
در حلقۀ نورانی گلهای سحرخیز
سجادۀ تسبیح سکوت تو گشودهست
گلدستۀ نور تو گواه است که تا عرش
ایوان جلال و جبروت تو گشودهست
در فصل دعا، دست نیاز گل مریم
بر خان کریمانۀ قوت تو گشودهست
هر آیهای از سورۀ نورانی کوثر
فصلی به مقامات ثبوت تو گشودهست
این آینه تصویر به تصویر شکفتهست
تصویر تو در آیۀ تطهیر شکفتهست
✍🏻 زکریا اخلاقی
ورودحضرت معصومه(سلام الله علیها)
#مثنوی
سالها شهر در اعماق سیاهی سخت است
روز و شب بگذرد اما به تباهی سخت است
نفس باغ به تکرار نیامد بالا
آفتاب از سر دیوار نیامد بالا
اینکه عمری فقط از سفره کپک برداری
گندم و پنبه بکاری و نمک برداری
خشکیِ باغچهها روی زمین باقی ماند
سالها طی شد و این شهر چنین باقی ماند
در فراموشیِ انجیر و انار و گندم
ناگهان گفت نهیبی که هلا ای مردم
آب در دست اگر هست زمین بگذارید
تا خود صبح بر این خاک جبین بگذارید
از تبار گل و آیینه کسی میآید
«مژده، ای دل که مسیحا نفسی میآید»
پس به همراه همان ابر که باران آورد
مهربانی خدا در زد و مهمان آورد
دختری آمده از ایل و تبار حیدر
از هر آنچه بنویسیم فراتر، برتر
وصف اورا نتوان گفت به صد منظومه
گفته معصوم به او «فاطمۀ معصومه»
آفتابیست که اعجاز فراوان با اوست
باد سرمست شده، عطر خراسان با اوست
از سفر آمدهای خستۀ راهی بانو
زنده کن وادیِ ما را به نگاهی بانو
ما اسیریم و فقیریم و یتیم ای مهتاب
دختر حضرت موسی! دل ما را دریاب
قم کویر است کویری که تلاطم دارد
چادرت را بتکان قصد تیمم دارد
آمد اینگونه ولی هر چه که آمد نرسید
عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید
که اویس قرنی هم به محمد نرسید
عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید...
قصه این بود و به وصفش قلم ما، درماند
داغ دیدار برادر به دل خواهر ماند
ماند تا پنجرۀ باغ اِرَم وا باشد
حرم او حرم حضرت زهرا باشد
✍🏻سیدحمیدرضابرقعی
ورودحضرت معصومه(سلام الله علیها) به شهر قم
#غزل
تاجی از آفتاب سر قم گذاشتند
نوری ز عشق در دل مردم گذاشتند
بانو! تو آمدی، سر هر سفرۀ تهی
سیب گلاب و سبزه و گندم گذاشتند
باران گرفت و عطر هزاران گل انار...
روی لبِ کویر، تبسّم گذاشتند
از برکت قدوم شما شورهزارها
رودی شدند و سر به تلاطم گذاشتند
این شهر را به عشق شما «شهر اهلبیت»
شهر ستارگان زمین... قم گذاشتند
دستان مهربان تو را آسمانیان
بر شانههای خستۀ مردم گذاشتند...
✍🏻مریم سقلاطونی