eitaa logo
امام محله ستایشگر
182 دنبال‌کننده
205 عکس
216 ویدیو
109 فایل
هنر یك شیوة بیان است. یك شیوة ادا كردن است. تنها این شیوة بیان از هر تبیین دیگر رساتر،‌ دقیق‌تر، نافذتر و ماندگارتر است. امام خامنه ای جهت ارتباط با ادمین کانال با آیدی زیر در ارتباط باشید 🆔 @Karim6
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت حتی به قدر نیم نگاهی ببینمت تکلیف بی‌قراری این دل چه می‌شود؟! اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود در راه جمکران سر راهی ببینمت...
چندبیت روضه اربعین 😭😭ا😭😭 یک اربعین غم خوردن وهجران و دوری یک زینب و یک قافله تاکی صبوری ؟ یک اربعین سیلی و اشک و تازیانه یک اربعین زجر و هجوم وحشیانه یک اربعین باما ولی گویا که دوری گاهی به دیر راهب و گه درتنوری یک اربعین ناموس تو چشم حرامی بی حرمتی ها و جسارت مرد شامی 😭😭😭 یک اربعین تاقلب من یاد تومیکرد گفتندزینب هم دگرقالب تهی کرد یک اربعین راس تو و نیزه سواری یک زینب و یک مجلسی از میگساری 😭😭ا😭😭 ✍کربلایی مجیدمرادزاده
◀️ بـا سوزِ باد زمزمه‌‌ی آه می‌رسد آه از دمی که قافله از راه می‌رسد با اشک و آه، داغِ جهان تازه می‌شود غم می‌‌شود مُسافر و ناگاه می‌رسد ازبس که جانِ کاسته رفته‌است زیرِ خاک از زیرِ خاک ناله‌ی جانکاه می‌رسد افلاک را گرفته اگر ناله، شک نکن این ناله‌ها ادامه‌اش از چاه می‌رسد وقتی که قصه‌ی تو به "سر" می‌رسد، به شام_ هفتاد و چند قصه‌ی کوتاه می‌رسد دیگر به هیچ سلطنتی اعتماد نیست با دستِ بسته لشکرِ یک شاه می‌رسد حالا رسیده اهلِ حرم بر سرِ مزار عشق از ازل به مردُمِ آگاه می‌رسد بیم است تا به لرزه درآیَد تمامِ عـرش از جزر و مدِّ گریه که تا ماه می‌رسد با بوی اربعینِ تو خوش می‌شَود دلم دل میدهم به عشق که دلخواه میرسد | |
5033540131.mp3
1.28M
🎤 ندارد چشم من سویی ندارد پای من قدرت بیا مادر سر راهم که بر می گردم از غربت گلم از من جدا مانده دلم در نینوا مانده وجودم مبتلا مانده حسینم کربلا مانده ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) چه سوغات سفر مادر ز فرزندت من آوردم ببین خونین ببین گلگون همان پیراهن آوردم به فرزندت جفا گشته لبِ تشنه فدا گشته اسیر کینه ها گشته جدا سر از قفا گشته ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) چهل منزل اسیری و چهل منزل کتک خوردن چهل منزل به پای سر به روی نیزه ها مُردن تمامی یه طرف مادر امان بزم و طشت زر امان از خواهری مضطر لب و چوب و شراب و سر ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) (حسن ثابت جو)✍
به همه دست خداوند شرافت دادش شصت و سه سال به این خاک امانت دادش او شرافت به رسالت به نبوت‌ها داد او شرف را به تمامیِ عبادت‌ها داد هرکجا بود بلا سینۀ او طالب بود خیمه‌اش گوشه‌ای از شعب ابیطالب بود جز خدا غیر علی دید که همسایه نداشت مرتضی سایۀ او بود اگر سایه نداشت آسمان فتنه زمین فتنه ولی می‌خوابید چه غمی داشت به جایش که علی می‌خوابید شصت و سه سال فقط برکت از او می‌بارید هرکجا بود فقط رحمت از او می‌بارید جای هر زخم که می‌خورد تبسم می‌کرد رحمتش را همه جا قسمت مردم می‌کرد چهره‌اش وقت تبسم ملکوت محض است تا که او هست علی نیز سکوت محض است گرچه دنیا متوسل به عبایش میشد دل او شاد فقط با نوه‌هایش میشد کارش این بود در آغوش حسن را گیرد عادتش بود به یک دوش حسن را گیرد تا به مسجد برود نور در آغوشش بود عشق می‌کرد حسینش که قلمدوشش بود پشت او با حسین انس گل افشانی داشت موقع بازیشان سجدۀ طولانی داشت سر او بر روی دامان علی بود فقط مرکب بازی طفلان علی بود فقط سال‌ها برکت باران مدینه او بود مرکب بازی طفلان مدینه او بود گرچه در خانه فقط عطر سلامش می‌ریخت دست ملعونه شب زهر به کامش می‌ریخت نا کسی شب زده دشنام لیحجر می‌گفت او نفس دلشت که از آتش و چادر می‌گفت روضه‌ها را می‌دید ولی لب می‌بست دور از فاطمه می‌گفت علی لب می‌بست آنقدر فتنه و غم دید که از پا افتاد بسترش را علی انداخت و زهرا افتاد تب و لرزی به بدن داشت خدا می‌داند با علی حرف کفن داشت خدا می‌داند غش که می‌کرد علی بر جگر خود می‌زد او نفس می‌زد و زهرا به سر خود میزد لحظۀ رفتن او بود ولی غمگین بود پیرهن هم به روی سینۀ او سنگین بود عاقبت بر جگر فاطمه آتش افتاد حسن افتاد بر آن سینه حسینش افتاد پیرهن هم به روی سینۀ او سنگین بود محتضر بود ولی بودنشان تسکین بود خواست برداردشان گفت که زهرا جان نه صبر کن صبر من و دوریِ این طفلان نه آه امروز بر این سینه حسین است ولی وای از آن روز که تشنه است ولی باران نه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بازهم حرف فراق است، جدایی سخت است شب آخر شده، ای کاش بیایی، سخت است بند اگر بند تو و گردن اگر گردن من آری آری که از این بند، رهایی سخت است من دو ماه است که سینه زده‌ام، در زده‌ام وای اگر در به روی من نگشایی سخت است پدر سینه زنان! بی تو یتیمیم همه اینکه باشی و ندانیم کجایی، سخت است به همین تاول جامانده ز مشایه قسم گر ز دست تو نگیریم دوایی، سخت است :: سخت دلتنگ هوای حرم سلطانم دوری نوکر از ایوان طلایی سخت است تو بگو جان جوادش نظری اندازد هر کجا جز در این خانه گدایی، سخت است ✍ 📝
مناجات با امام زمان (عج) و گریزی به مصائب امام حسن مجتبی (ع) گرچه هستم پست و بی مقدار تحویلم بگیر خواهشی دارم بیا این بار تحویلم بگیر اهل دنیا که مرا بد جور دور انداختند من زمین خوردم، خودت ای یار تحویلم بگیر یوسف مصری و من هم دست خالی آمدم آمدم اما سر بازار، تحویلم بگیر به همه گفتم که من هم نوکرت هستم، نکن نسبتم را با خودت انکار، تحویلم بگیر کم که یادت می کنم تو بیشتر یادم بکن باز هم منت سرم بگذار، تحویلم بگیر آبروی نوکرت را حفظ کن ای با وفا پیش مردم دست کم یک بار تحویلم بگیر از تو خیر دائم و از ما به تو شر می رسد گرچه دائم دادمت آزار، تحویلم بگیر جان آقایی که برد از کوچه تا خانه خودش مادرش را با دو چشم تار... تحویلم بگیر وحید محمدی
من دست خالی آمدم دست من و دامان تو سرتا به پا درد و غمم درد من و درمان تو 🌴جانم رضا جانم رضا  تو هر چه خوبی من بدم بیهوده بر هر در زدم  آخر به این در آمدم باشم کنار خوان تو 🌴جانم رضا جانم رضا  من از هر دررانده ام من رانده ی وامانده ام  یا خوانده یا نا خوانده ام اکنون منم مهمان تو 🌴جانم رضا جانم رضا  پای من از ره خسته شد بال و پرم بشکسته شد هر در به رویم بسته شد جز درگه احسان تو 🌴جانم رضا جانم رضا  گفتم منم در می زنم گفتی به تو سر می زنم  من هم مکرر می زنم کو عهد و کو پیمان تو 🌴جانم رضا جانم رضا  سوی تو رو آورده ام ای خم سبو آورده ام  من آبرو آورده ام کو لطف بی پایان تو 🌴جانم رضا جانم رضا  حال من گوشه نشین با گوشه ی چشمی ببین  جز سایه ی پر مهرتان جایی ندارم جان تو 🌴جانم رضا جانم رضا  من خدمتی ننموده ام دانم بسی آلوده ام اما به عمری بوده ام چون خار در بستان تو 🌴جانم رضا جانم رضا
4_5873096481375782834.ogg
69.4K
‍ نوحه علیه السلام قبله گاه اهل ایمان ذکر لبها یا رضاجان ای گل یاس خوشبوی زهرا ای جگر گوشه ی آل طاها یا رضا جان رضا جان رضا جان تو غریب غربایی آمدم امشب گدایی آمدم بر درت چشم گریان دست خالی مرا بر مگردان یا رضا جان رضا جان رضا جان پادشاه انس و جانی ای امام مهربانی چشم براه توأم جان مولا در شب اول قبرم آقا یا رضا جان رضا جان رضا جان کنج حجره بی قرارم سر به زانو می‌گذارم زهر آتش افکنده جانم چشم براه جواد جوانم یا رضا جان رضا جان رضا جان لحظه های آخر من روی زانویت سر من جان عالم فدایت حسین جان کشته ی بی کفن شاه عطشان یا حسین جان حسین جان حسین جان حسین کریمی نیا