سلام عزیزان وقت بخیر
میخواهیم دسته جمعی برپیامبراکرم(ص)۵۰/۰۰۰/۰۰۰ باردرودبفرستیم واز محضرش بخواهیم کمک کنه به انتخاب اصلحی که وضعیت کشور رو سامان بده ان شاالله فقط کافیه یکباربخوانیم وبرای دیگران ارسال کنیم:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَّعَلَى آلِ مُحَمَّدٍكَمَاصَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌمَجِيدٌاللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍوَّعَلَى آلِ مُحَمَّدٍكَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد
حتی برای یکنفرهم شده بفرستید
التماس دعای فراوان
انسان رشید هنگامی كه اراده انجام كاری را نمود و ابزار و اسباب عادّی آن را نیز فراهم كرد، می داند كه تنها سبب مستقل در تدبیر امور خداوند است و هیچ گونه اصالت و استقلالی برای خود و اسباب و عللی كه به كار می گیرد، قائل نیست؛ پس بر خداوند توكل می كند.
درجات توكّل:
برخی از عالمان اخلاق برای توكل به خداوند درجات سه گانه ای قائل شده اند كه گزارش مختصر آنها به قرار زیر است:
اولین درجه توكّل به خداوند آن است كه اعتماد و اطمینان انسان به او، همانند اعتمادش به وكیلی باشد كه برای انجام كارهایش برمی گزیند. در واقع این پایین ترین درجه توكل است و به آسانی قابل دستیابی است و مدت زیادی هم مستمر می ماند و با اختیار و تدبیر انسان هم منافاتی ندارد.
دردومین درجه توكّل، انسان از اصل توكّل غافل و در وكیل خود یعنی خداوند فانی است؛بر خلاف نوع اول كه توجه فرد بیشتر به رابطه قراردادی وكالت است. این درجه از توكل كمتر تحقق پیدا می كند و زودتر از بین می رود و حداكثر یكی دو روز بیشتر دوام ندارد، و تنها برای افراد خاصی حاصل می گردد. شخص در این حالت عمده تلاش خود را صرف گریه، درخواست و دعا به درگاه خداوند می نماید.
عالی ترین درجه توكّل آن است كه انسان همه حركات و سكنات خویش را به دست خداوند بیند. تفاوت این نوع از توكل با نوع دوم در این است كه در این جا شخص حتی التماس و درخواست و تضرّع و دعا را هم رها می كند و باور دارد كه خداوند امور را به حكمت خویش تدبیر می كند، اگرچه او هم التماس و درخواست نكند. نمونه واقعی این نوع توكل، اتكال حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ است؛ زیرا هنگامی كه نمرودیان او را در منجیق نهاده تا در آتش اندازند، فرشته الهی به او یادآوری می كند كه از خداوند درخواست یاری ونجات نماید، ولی او در پاسخ می گوید: «اطلاع خداوند ازحال من، مرا بی نیاز از درخواست (نجات) از او می كند».
البته این نوع بسیار نادر الوقوع است و جز برای صدیقین حاصل نمی شود و در صورت وقوع هم به زودی از بین می رود و چند لحظه بیشتر دوام نمی یابد.
✨﷽✨
#پندانه
✅نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید
✍مردی در نیمههای شب دلش گرفت و از نداری گریه کرد. دفتر و قلم بهدست گرفت و شمع را روشن کرد و برای خدا نامهای نوشت:
«به نام خدا
نامهای به خدا، از فلانی
خدایا! در بازار یک باب مغازه میخواهم، یک باب خانه در بالاشهر، یک زن خوب، زیبا، مؤمن و پولدار و یک باغ بزرگ در فلان جا.»
دوستش که این نامه را دید، گفت:
دیوانه! این نامه را به خدا نوشتی، چگونه میخواهی به او برسانی؟
گفت:
خدا آدرس دارد و آدرسش مسجد است.
نامه را برد و لای جدار چوبی مسجد گذاشت و گفت:
خدایا! با توکل بر تو نوشتم، نامهات را بردار!
نامه را رها کرد و برگشت.
صبح روز بعد شاه به شکار میرفت که تندباد عظیمی برخاست. طوری که بیابان را گردوخاک گرفت و شاه در میان گردوخاک گم شد.
ملازمان شاه گفتند:
اعلیحضرت! برگردیم، شکار امروز ممکن نیست.
شاه هم برگشت. چون به منزل رسید، میان جلیقه خود کاغذی دید. آن را باز کرد و دید همان نامه مرد فقیر است که باد آن را در آسمان رها کرده و در لباس شاه فرود آورده است.
شاه نامه را خواند و اشک ریخت. پس گفت:
بروید این مرد را بیاورید.
کاتب نامه را آوردند. کاتب که از ترس میلرزید، وقتی تبسم شاه را دید، اندکی آرام شد.
شاه پرسید:
این نامه توست؟
فقیر گفت:
بله، ولی من به شاه ننوشتهام، به خدایم نوشتهام.
شاه گفت:
خدایت حکمتی داشته که در آغوش من رهایش کرده و مرا مأمور کرده تا تمام خواستههایت را به جای آورم.
شاه، وزرا و تجار و بازاریان را جمع کرد و هرچه در نامه بود، بهجا آورد.
در پایان فقیر گفت:
شکر خدا.
شاه گفت:
من دادم، شکر خدا میکنی؟
فقیر گفت:
اگر خدا نمیخواست تو یک ریال هم به کسی نمیدادی؛ اگر اهل بخششی به دیگرانی بده که نامه نداشتند.
🔴 سخن بزرگان(حکایت)
ابراهیم خواص گوید: شبی در بیابان گم شدم. صدای درندگان تمام بدنم را میلرزاند.
به خدا توکل کردم و آرامش بر من حاکم شد. مدتی به رفتن ادامه دادم، صدای خروسی شنیدم و یقین کردم به آبادی رسیدهام و دیگر طعمۀ درندگان بیابان نخواهم شد.
به نزدیک صدای خروس رسیدم؛ خرابهای دیدم، ناگهان سه راهزن مرا گرفتند و هرچه داشتم غارت کردند.
ناراحت و عبوس به گوشۀ دیگر خرابه رفتم و با خدای خود گفتم، من که #توکل کردم، چرا با من چنین کردی؟!
خوابیدم و در عالم رؤیا خبرم دادند، توکل کردی ولی باید تا آخر میرفتی.
وقتی صدای خروس را شنیدی ترس تو از بین رفت و یقین کردی از خطر رها شدی و توکل تو کم شد. و ما نظر حمایت از تو برداشتیم وفرشتگان محافظت را امر کردیم تو را به حال امیدت که خروس بود رها کنند، پس گرفتار راهزنان شدی.
سحر برخیز و به خرابه برگرد.
طلوع آفتاب به خرابه رفتم و دیدم سه گرگ، راهزنان را طعمۀ خود کردهاند و هرچه از من به تاراج برده بودند آنجا بود.
❤️ توکلت علی الله
خدایا پناهم باش، من فقط به تو توکل میکنم.
📸 تصاویری از حرم امیر المومنین علیه السلام در آستانه #عید_غدیر
🔹️السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها الوَصِيُّ البِرُّ التَّقِيُّ النَقِيُّ
┄┄┅┅┅❅❁❅
27.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #استوری | #روزشمار_غدیر
🔹«پیامبرگرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
ولایت علی بن ابیطالب (ع) ولایت خداست دوست داشتن او عبادت خداست پیروی کردن او واجب الهی است و دوستان او دوستان خدا و دشمنان او دشمنان خدایند جنگ با او جنگ با خدا و صلح با او صلح با خدای متعال است.
" امالی صدوق: ۳۲ "
#عید_غدیر
#بزرگترین_روز_خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فــقــطـ¹ــروز😍
تــاعــیـــداللهالاڪـبــر💚✨..
⊹
⊹
⊹
انــــــــــا عـیـــــن الله
انــــــــــا شمـــــس الله
#عید_غدیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚الحمدللهالذی
جعلنامنالمتمسکین بولایةامیرالمومنینعلیهالسلام💚
💐اوصاف علی
🎉 به هر زبان باید گفت
💐این ذکر
🎉 به پیدا و نهان باید گفت
💐در جشن
🎊ولی عهدیِ مسعود علی
💐تبریک
🎊 به صاحب الزمان باید گفت
عید غدیر خم مبارک باد💐
هدایت شده از صوت مهدوی
21.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«کلیپ شماره یک»
۱_نام مسجدی که در کلیپ برده میشود، چیست؟
الف) مسجدالحرام
ب) مسجدالنبی
ج) مسجد الاقصی
۲_شخص اهل سنت در کلیپ از چه کشوری بود؟
الف) اندونزی
ب) مصر
ج) مالزی
جهت پاسخ دهی و شرکت در مسابقه لینک زیر را لمس کنید👇
https://survey.porsline.ir/s/kEN12EtV
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«کلیپ شماره دو»
1. روز حمله کفار به خانه پیامبر چه روزی بود؟
الف )هجرت
ب) غدیر
ج) فتح مکه
2. «ما» در آیه (بلّغ ما انزل الیک) چیست؟
الف) توحید
ب) اصول دین
ج) امامت
برای ثبت پاسخ و شرکت در قرعه کشی، اینجا را لمس کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«کلیپ شماره سه»
۱- در کدام کتاب اهل سنت آمده، مراد از «ولی» در آیه ولایت،امیرالمومنین علیه السلام است؟
الف) روح المعانی
ب)الکشاف
ج) الولایه
2-کتاب الموالات در مورد غدیر از کدام یک از عالمان اهل سنت است؟
الف) ابن عقده
ب) طبری
ج) هلالی
برای ثبت پاسخ و شرکت در قرعه کشی اینجا را لمس کنید.
📌 #سلام_امام_زمانم
🌸 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْحُجَجِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ...
▫️سلام بر تو ای مولایی که عصاره همه فرستادگان خدایی.
سلام بر تو و بر روزی که خواهی آمد
و با اعجاز موسایی و دَم عیسایی و خُلق محمّدی ات، دلها را فتح خواهی کرد.
📚 بحار الأنوار، ج99، ص97.
#مهدویت
#امام_زمان
ارزش توكّل:
قرآن كریم ده ها بار به صراحت و كنایت انسان ها و به ویژه مؤمنان را به توكل به خداوند فرا خوانده است و در برابر این اعتماد و اطمینان بندگان، وعده خداوند مبنی بر كفایت امور آنان را اعلام می دارد. از جمله در قرآن آمده است:
« وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ »
«و مؤمنان باید تنها بر خدا توكل كنند.»
«ان الله یحب المتوكلین؛ خداوند توكّل كنندگان را دوست می دارد.»
همچنین برای اطمینان بخشی نسبت به سرانجام توكّل و اعتماد به پروردگار می فرماید:
« و من یتوكل علی الله فهو حسبه »
«و هر كس بر خدا اعتماد كند، او برای وی بس است.»
احادیث نبوی ـ صلّی الله علیه و آله ـ و سخنان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ سرشار از عباراتی است كه منزلت توكل و فضیلت آن را بیان می كنند. از باب نمونه سخن امام صادق ـ علیه السّلام ـ را نقل می كنیم كه فرموده است:
به درستی كه بی نیازی و عزت در حال گردش اند و هنگامی كه به جایگاه توكّل گذر كنند، آن جا را وطن خود می گزینند.
تلاش و توكل:
اگر چه با دقت در ماهیت توكّل روشن می گردد كه توكّل منافاتی با سعی و تلاش و استفاده از ابزار و اسباب ندارد، گاهی شبهه ای پدید می آید كه اشاره به آن مفید است. انسان نسبت به اموری كه اسباب و علل آن خارج از اراده او است، چاره ای جز توكّل ندارد؛ ولی نسبت به حوادثی كه ایجاد اسباب و علل آن در توان او است،در عین حال كه به موجب توكّل برای ابزار و اسباب، تأثیر مستقل قائل نیست، ولی وظیفه دارد كه برای فراهم آوردن آنها بكوشد و آنچه را به سببیّت آن یقین یا گمان دارد، به كار گیرد و در این جهت از تعقّل و اندیشه خویش بهره برد.
زیرا سنّت خداوند بر این قرار گرفته است كه امور عالم با اسباب و علل خاص خود پیش رود. بر همین اساس فرموده است كه هنگام جنگ با شیوه ای خاص و با اسلحه نماز بخوانید،
« وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلوهِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَكُمُ الَّذِینَ كَفَرُوا... » و توان و قدرت دفاعی برای خود آماده كنید.
« وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ...» به موسی ـ علیه السّلام ـ دستور داد كه بندگان مرا شبانه و به دور از چشم فرعونیان از شهر بیرون ببر
« فَأَسْرِ بِعِبادِی لَیْلاً إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ». پیامبر هنگامی كه مردی اعرابی را دید كه به بهانه توكّل بر خداوند، شترش را در بیابان رها نموده، فرمود: اعقلها و توكّل؛
«شتر را ببند و توكّل برخداوند نما».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️💫خدایا به تو توکل میکنم
⚪️💫و حـــس داشــتـــنــت
❤️💫پناهگاهی میشود همیشگی
⚪️💫در اوج ســخــتـیهــایــم
❤️💫روزهــایـم را بـا رحـمـتـت
⚪️💫بـــه خــیـــر بـــگـــردان...
❤️💫بنام خدایی که تسکین دهنده
⚪️💫دردها وآرامش دهنده قلبهاست
❤️💫 بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ
⚪️💫 الـــهــی بــــه امـــیـــد تــــو
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍️ روزی با خودرو با یکی از دوستان به اطراف شهر رفتیم. برگشتنی دو نفر را هم که در راه مانده بودند سوار کردیم.
با دوستم درمورد توکل به خدا آرام حرف میزدیم و میگفتم که اگر به خدا توکل کنیم هیچ مشکلی در زندگی نداریم و تمام بدبیاریهای ما از گناهانمان است و...
مطمئن بودم آن دو نفر هم حرفهای ما را هرچند آرام حرف میزدیم ولی میشنیدند و شاید به خیال خودشان که از درون ما خبر نداشتند، گمان میکردند ما انسانهای پاکی هستیم.
بر خلاف انتظار دیدم در مسیر افسر راهنمایی ایستاده است و ما را دید کفگیرش بالا رفت. کنار زدم به ناگاه متوجه شدم هیچیک از مدارکم همراه من نیست. وحشتناک ناراحت شدم و در دلم گفتم: خدایا تو مرا خوب میشناسی که چه گنهکاری هستم ولی این دو نفر نمیشناسند، ما هم در راه از فضل تو گفتیم، این دو نفر ببینند من جریمه شدم، به صدق حرفهای من شک خواهند کرد، و مطمئنم به کلام حق تو بدبین خواهند شد، مرا اینجا مؤاخذه نکن تا در ایمان این دو نفر شک بهخاطر ضعف من ایجاد شود. در این زمان بود که افسر گفت: مدارک. تا خواستم بگویم... در آن کنار تصادف عجیبی شد و افسر گفت: برو مسیر را باز کن....
💠 نفس سردی کشیدم و داستان را به مسافران گفتم تا ایمانشان به خدا قویتر شود.
🍸مشروب خورده بود و مست کرده بود و داد و فریاد می کشید، رسید به تابلو هیئت ما، شب اول قدر بود، با همون شیشه که دستش بود محکم زد و تابلو هیئت مارو شکست... 😔و شروع کرد به فحش دادن و هی می گفت جمع کنین این بساطتون روووو
❌❌ (این داستان واقعی...)❌❌
به بچه ها گفتم کاریش نداشته باشین بذارین بره... مست متوجه نیست...
بعضیا با صدای آروم بهش فحش میدادن!!!😐 نمیدونم چرا ولی یاد سفارش امام صادق افتادم که برای گناهکار دعا کنین هدایت شه (با خودم گفتم چقدر سخته بخدااا آدم اذیت بشه ازشون فحش بخوره و بعدش هم دعا کنه؟!!!)
با این حال که سخت بود به بچه ها گفتم امشب براش دعا کنیم؟؟ 🤔
مسخره ام کردن که این مگه آدم میشه؟؟؟
گفتم : بیاییم توکل کنیم دعا کنیم ما وظیفه مون رو انجام بدیم دیگه، هااا؟
گفتن: بااااااااش😒
خیلی عجیب بود! یک روز نشد دوباره پیداش شد و منو پیدا کرد، بغض کرده بود و خیلی شرمنده😞 .... گفت من .... اضافی خوردم غلط کردم ، گفتم عزیزم به من ربطی نداره مجلس مال اهل بیت بوده ،،، زد زیر گریه گفت چطور جبران کنم؟؟؟
گفتم می تونی تابلو رو درست کنی؟!
گفت آره که درست می کنم ، اصن یک شب شام هم می خوام بدم همرو قبوله؟ یه شب شام هیئت امام علی با من؟😢
گفتم چه عااالی شغلت چیه؟ گفت: برق ساختمون
گفتم میای به جلسه ما؟؟؟
گفت نه تو نمیام جای من نیست...
گفتم : هست پاشو بیا
گفت : نه من یه گناهایی کردم که روم نمیشه...
گفتم : اگر نیای تو جلسه شب قدر شامتم قبول نمی کنم🤨
گفت: باشه پس میام ولی زشت نیست من دست و صورتم خالکوبیه😰
گفتم : تو بیا میزبان من و رفیقام نیستیم که !!! خداست
... اومد ...
خیلی عجیب شد اون شب ! صدای گریه این دوستمون از هممون بیشتر بود به پهنای صورت گریه میکرد 😭 بلند بلند فریاد میکشید خدایا غلط کردم، از صدای گریه اون بچه ها گریه می کردن😭😭
اون شب قدر گذشت.... بعد از دو سال اتفاقی دیدمش پشت فرمون پژو پارس، خیلی شاد و سرحال بود و بلند سلام کرد و گفت: حاجیییییی مشروب رو خیلی وقته گذاشتم کناااار نمازامو می خونم و عجیب برکتی افتاد تو کارم😎 مادرم همش داره برام دعا می کنه، الان می فهمم اون زندگی قبل شب قدر چقدر بازی کثیفی بود الان دو ساله زنده شدم ....
✅ این داستان واقعی بود و دوست داشتم باهات به اشتراک بذارم...
آره رفیق هدایت دست خداست ولی یه جاهایی منو شما رو آزمایش می کنه با رفتارهای بقیه، فحش بدیم یا دعا کنیم براش؟
برکت
شخصی خدمت علی(ع) از تنگی معیشت خود شکایت کرد.
امام فرمود: شاید با شانه شکسته، موی خویش را شانه می کنی!
گفت: نه
فرمود: شاید از کسی که عمرش از تو بیشتر است جلوتر می روی
گفت: نه
فرمود: شاید بعد از طلوع فجر می خوابی
گفت: نه
فرمود: شاید والدینت را دعا نمی کنی؟
گفت:بله، پس امام دستور داد که برای رفع بلای تنگدستی، پدر و مادرش را دعا کند.
مرآه الکمال/ج3/ص573
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
#اثر_دعای_والدین✨
مرحوم محمدتقی مجلسی، پدر بزرگوار علامه #محمدباقر_مجلسی نقل می کند :
شبی از شبها، پس از فراغ از نماز شب و تهجد، حالتی برایم ایجاد شد که فهمیدم در این هنگام هر حاجت و درخواستی از خداوند نمایم اجابت خواهد نمود.
فکر کردم چه درخواستی از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال نمایم که ناگاه با صدای گریه محمدباقر در گهوارهاش مواجه شدم و بیدرنگ گفتم: پروردگارا! به حق محمد و آل محمد، این کودک را مروّج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتی بیپایان موفق گردان.
به برکت دعای نیمهشب پدر و تلاش و استمرار، علامه محمدباقر مجلسی، خدمات ارزشمندی را به جهان اسلام عرضه نمود.
علاوه بر درس و تربیت شاگردان بزرگ و صدور فتوا و مسئولیتهای مهم مرجعیت و مسافرتهای مکرّر برای جمع آوری آثار اهل بیت (ع) یکی از تألیفات او بحارالانوار است که حدود 110 جلد میباشد.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
(حافظ)