13.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ چرا در دستورات دینی توصیه شده که در زندگی دنیا همواره به یاد مرگ باشیم؛ آیا این باعث سستی و از دست رفتن زندگی نمیشود؟
🔸حجتالاسلام محمدی
سلام امام زمانیهای عزیز
با مسابقه دی ماه با شما هستیم
شما تا ساعات پایانی روز پانزدهم دی می توانید در مسابقه شرکت نمایید.
شرکت در این مسابقه عبادت است
جایزه هر نفر، دویست هزار تومان هست
که به نیابت از امام زمان عج است و به همین جهت خیلی ارزشمند وبا برکت خواهد بود.
دوستانتون را هم دعوت کنید
اجرتون با صاحب الزمان عج
دو فایل صوتی کوتاه و مفید است که در زیر این پیام آمده است.
ولینک شرکت در مسابقه هم در زیر آن آمده است.
موفق باشید التماس دعا
اگر درمورد کانال ومسابقه نظر بدید خوشحال می شویم.
@Y_a_r_a_h_m_a_n
یاد خدا ۸۰.mp3
12.2M
مجموعه #یاد_خدا ۸۰
#استاد_شجاعی | #استاد_پناهیان
❤️ #حرف_آخر : یک فرمول، برای داشتن شادی و آرامشی که هیچ وقت تمام نشود!
@ostad_shojae | montazer.ir
شخصیت های مهدوی .mp3
13.33M
موضوع: معرفی چهرههای امام زمانی
آیت الله سید علی آقا قاضی
قسمت دوم
سخنران:حسن محمودی
May 11
با گوش دادن به دو فایل جذاب ومفید بالا با لینک زیر در مسابقه فرهنگی شماره(۴۸)شرکت نمایید
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSc1Nh0Rf9b6ZRzN7hcK0Ql9IHqVhs2tJuWLDLLInxEvWXrAKg/viewform?usp=sf_link
✨﷽✨
🔴آهنگر و زن زیبا
✍داستان مرد آهنگری ڪه با مبارزه با هوای نفس، از عمل حرام و تجاوز خودداری ڪرد و خداوند، آتش دنیا و آخرت را بر او حرام کرد. مردی از پرهیزکاران وارد مصر شد. آهنگری را دید که آهن تافته را با دست از کوره بیرون میآورد و حرارت آن به دست او هیچ تأثیری نداشت. با خود گفت این شخص یکی از بزرگان و اوتاد است. پیش رفت، سلام کرد و گفت: تو را به حق آن خدایی که در دست تو این کرامت را جاری کرده، دعایی درباره من بکن. آهنگر این حرف را که شنید، شروع به گریستن نمود. گفت: گمانی که درباره من کردی، صحیح نیست؛ من از پرهیزکاران و صالحان نیستم. ولی کرامتی که دیدی سببی دارد. آن مرد اصرار ورزید تا از علت امر مطلع شود.
آهنگر گفت: روزی بر در همین دکان مشغول کار بودم. زنی بسیار زیبا و خوشاندام که کمتر مانند او دیده بودم، جلو آمد و اظهار فقر و تنگدستی شدیدی کرد. من دل به رخسار او بستم و شیفته جمالش شدم و از او تقاضای نامشروعی کردم و گفتم هرچه احتیاج داشتی، برمیآورم. او گفت: از خدا بترس؛ من اهل چنین کاری نیستم. گفتم: در این صورت، برخیز و برو. برخاست و رفت. طولی نکشید دومرتبه بازگشت، گفت: همانقدر بدان که تنگدستی طاقتفرسا مرا وادار کرد به خواسته تو پاسخ دهم.من دکان را بسته، با او به خانه رفتم. وقتی وارد اتاق شدیم، دیدم مانند بید میلرزد. پرسیدم: از چه میترسی که اینقدر به لرزه افتادی؟ گفت: هماکنون خدا شاهد و ناظر ماست؛ چگونه نترسم. اگر رهایم سازی از خدا خواهم خواست تو را با آتش دنیا و آخرت نسوزاند. از تصمیم خود منصرف شدم، احتیاجاتش را برآوردم. با شادی و سرور زیادی به منزل خود برگشت.
همان شب در خواب دیدم بانویی بزرگوار به من فرمود: «خدا پاداش نیکویی به تو عنایت کند». پرسیدم: شما کیستید؟ گفت: «من مادر همان دخترکم که نیازمندی، او را به سوی تو کشانید، ولی از ترس خدا رهایش کردی. اینک از خداوند میخواهم که در آتش دنیا و آخرت تو را نسوزاند». گویا آن زن از بستگان رسول خدا بوده و دعای مادرش در حقم مستجاب شد و حرارت آتش در من تأثیر ندارد.
✨﷽✨
🌼دفترچه سفید
✍دفترچهی کوچکی همیشه همراهش بود. بعضی وقتها با عجله از جیبش در میآورد و علامتی در یکی از صفحات میگذاشت. میگفت: «اشتباهاتم رو توی این دفتر علامت میزنم». برایم عجیب بود که محمدرضا – اسوهی تقوا و اخلاق بچهها– آنقدر گناه داشته باشد که برای کم کردنش مجبور باشد دفتری کنار بگذارد. چند روز قبل از شهادتش به طور اتفاقی دفترچهاش را نگاه کردم. خوب که ورق زدم دیدم بیشترِ صفحاتِ دفتر، مثل قلبِ محمدرضا سفیدِ سفید است. شهید محمدرضا ایستان
📚مجموعه رسم خوبان،
کتاب مبارزه با نفس، ص۳۶
حضرت محمد(ص) :
از خود حساب بكشيد پيش از آن كه به حساب شما برسند واعمال خود را وزن كنيد پيش از آنكه آنها را بسنجند و براى روز قيامت خويشتن را آماده سازيد.
📚وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۹۹