داناترین امت
در کتاب مناقب خوارزمی آمده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: حکمت و معرفت و علم و عرفان را قسمت نمودند به ده قسم، پس عطا کرده شد به علی علیه السلام نُه جزء، و یک جزء را به جمیع مردمان دادند و نیز فرمود: داناترین امت من بعد از من، علی بن ابی طالب علیه السلام است.
عبادت علی علیه السلام
علی علیه السلام عابدترین مردم و عباد بود و عبادت هیچ کس به عبادت آن حضرت نمی رسید، صائِم النهار و قائِم اللیل بود و روزها روزه داشتی و شب ها عبادت پروردگار به روز آوردی و شبانه روز هزار رکعت نماز کردی، پیشانی آن حضرت از بسیاری سجود همچو زانوی شتر پینه کرده بود. از جمله عبادت های آن حضرت یکی آن است که از کسب دست مبارک هزار بنده خرید و آزاد کرد.
ارزش محبت به علی علیه السلام
در مناقب خوارزمی از رسول خدا صلی الله علیه و آله مروی است که فرمود: یا علی! اگر بنده ای از بندگانْ عبادت خدا کند به قدر آنچه نوح علیه السلام در قوم خود به عبادت و رسالت مشغول بود و آن بنده را مثل کوه اُحدْ طلا باشد در راه حق تعالی همه آن را به فقرا و مساکین رسانَد و آن قدر عمرش دراز شود که هزار حج پیاده کند و بعد از اینها در میان صفا و مروه مظلوم کشته شود و با این همه، تو را ای علی! دوست نداشته باشد، بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید و داخل جَنّت نخواهد شد.
امام علی(علیه السلام) که از ذکاوت، هوش، طهارت باطن و نورانیت نفس برخوردار بود و تمام شرایط آمادگی و قبول معارف الهی را داشت، به نحو تمام و کمال از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بهره گرفت.
امام(علیه السلام) شخصیتی است که در کعبه زاده شد و در مسجد به شهادت رسید. شخصیتی که بعد از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) همتا و همانندی نداشت، دارای خصوصیات و ویژگی های منحصر به فردی می بود
گستره علم امام (علیه السلام)
از آن جایی که امام(علیه السلام) از دو منبع لایزال قرآن و پیامبر(صلی الله علیه و آله) بهره گرفته و مشمول دعای خاص پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) قرار گرفته بود، از گستردگی علمی فوق العاده ای برخوردار بود.
علی علیه السلام:
ای مردم، پیش از آن که مرا نیابید آنچه می خواهید بپرسید، زیرا من به راه های آسمان از راه های زمین آشناترم!
علم بی کران مولا
تمام فضائل در عظمت علی(ع) ریشه در علم الهی و بی کران او دارد، گاهی که زمینه پیش می آمد حضرت اشاره به علم وسیع خود می نمود، از جمله فرمود: «سوگند به خدا، اگر بخواهم می توانم هر کدام شما را از آغاز و پایان کارش، و از تمام شئون زندگی، آگاه سازم من از آن می ترسم که با اینگونه خبرها نسبت به رسول خدا(ص) کافر شوید، آگاه باشید که من این اسرار گرانبها را به یاران رازدار و مورد اطمینان خود می سپارم سوگند به خدایی که محمد(ص) را به حق برانگیخت و او را برگزید جز به راستی سخن نگویم، پیامبر اسلام(ص) همه اطلاعات را به من سپرده است، و از محل هلاکت آن کس که هلاک می شود، و جای نجات کسی که نجات می یابد، و پایان این حکومت، همه را به من خبر داده و مرا آگاهانده است. هیچ حادثه ای بر من نگذشت جز آن که در گوشم نجوا کرده بود و مرا بدان مطّلع ساخت.»
رعايت حال جوان
اميرالمؤمنين عليه السلام در روزگارى كه بر كشور پهناور اسلامى حكومت مى راند، همراه قنبر به نزد جوانى پارچه فروش آمده، پرسيد: شما دو پيراهن که پنج درهم شود داريد؟ جوان گفت: آرى، يكى از آنها بهتر از ديگرى مى باشد، يكى سه درهم و آن ديگر دو درهم است.
فرمود: هر دو را بياور، هنگامى كه جوان دو پيراهن را آورد حضرت به قنبر فرمود: پيراهن سه درهمى را شما بردار!
قنبر گفت: يا اميرالمؤمنين! شما بالاى منبر مى رويد و براى مردم خطبه مى خوانيد، حضرت فرمود: اى قنبر! شما جوان هستيد و كامجويى جوانى داريد، من از خدا شرم دارم كه خود را بر تو برترى دهم! من از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمودند: از هرچه مى پوشيد بر غلامان خود هم بپوشانيد و از هرچه مى خوريد به آنان هم بخورانيد.