eitaa logo
دوستان امام زمان(عج)
431 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.1هزار ویدیو
41 فایل
اۍڪــاش‌ڪـه‌انتخاب‌مان‌مهدی‌بود هرپرسش و هرجواب‌مان مهدۍ بود شادمانترین مردم ،بهترین چیزها ندارند،بلکه بهترین برداشت از زندگی دارند. هر هفته با موضوعی اخلاقی ارتباط با مدیر @Y_a_r_a_h_m_a_n لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/3961127018C539fa8bf02
مشاهده در ایتا
دانلود
ارزش محبت به علی علیه السلام در مناقب خوارزمی از رسول خدا صلی الله علیه و آله مروی است که فرمود: یا علی! اگر بنده ای از بندگانْ عبادت خدا کند به قدر آنچه نوح علیه السلام در قوم خود به عبادت و رسالت مشغول بود و آن بنده را مثل کوه اُحدْ طلا باشد در راه حق تعالی همه آن را به فقرا و مساکین رسانَد و آن قدر عمرش دراز شود که هزار حج پیاده کند و بعد از اینها در میان صفا و مروه مظلوم کشته شود و با این همه، تو را ای علی! دوست نداشته باشد، بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید و داخل جَنّت نخواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی(علیه السلام) که از ذکاوت، هوش، طهارت باطن و نورانیت نفس برخوردار بود و تمام شرایط آمادگی و قبول معارف الهی را داشت، به نحو تمام و کمال از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بهره گرفت.
امام(علیه السلام) شخصیتی است که در کعبه زاده شد و در مسجد به شهادت رسید. شخصیتی که بعد از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) همتا و همانندی نداشت، دارای خصوصیات و ویژگی های منحصر به فردی می بود
گستره علم امام (علیه السلام) از آن جایی که امام(علیه السلام) از دو منبع لایزال قرآن و پیامبر(صلی الله علیه و آله) بهره گرفته و مشمول دعای خاص پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) قرار گرفته بود، از گستردگی علمی فوق العاده ای برخوردار بود. علی علیه السلام: ای مردم، پیش از آن که مرا نیابید آنچه می خواهید بپرسید، زیرا من به راه های آسمان از راه های زمین آشناترم!
علم بی کران مولا تمام فضائل در عظمت علی(ع) ریشه در علم الهی و بی کران او دارد، گاهی که زمینه پیش می آمد حضرت اشاره به علم وسیع خود می نمود، از جمله فرمود: «سوگند به خدا، اگر بخواهم می توانم هر کدام شما را از آغاز و پایان کارش، و از تمام شئون زندگی، آگاه سازم من از آن می ترسم که با اینگونه خبرها نسبت به رسول خدا(ص) کافر شوید، آگاه باشید که من این اسرار گرانبها را به یاران رازدار و مورد اطمینان خود می سپارم سوگند به خدایی که محمد(ص) را به حق برانگیخت و او را برگزید جز به راستی سخن نگویم، پیامبر اسلام(ص) همه اطلاعات را به من سپرده است، و از محل هلاکت آن کس که هلاک می شود، و جای نجات کسی که نجات می یابد، و پایان این حکومت، همه را به من خبر داده و مرا آگاهانده است. هیچ حادثه ای بر من نگذشت جز آن که در گوشم نجوا کرده بود و مرا بدان مطّلع ساخت.»
رعايت حال جوان اميرالمؤمنين عليه السلام در روزگارى كه بر كشور پهناور اسلامى حكومت مى راند، همراه قنبر به نزد جوانى پارچه فروش آمده، پرسيد: شما دو پيراهن که پنج درهم شود داريد؟ جوان گفت: آرى، يكى از آنها بهتر از ديگرى مى باشد، يكى سه درهم و آن ديگر دو درهم است. فرمود: هر دو را بياور، هنگامى كه جوان دو پيراهن را آورد حضرت به قنبر فرمود: پيراهن سه درهمى را شما بردار! قنبر گفت: يا اميرالمؤمنين! شما بالاى منبر مى رويد و براى مردم خطبه مى خوانيد، حضرت فرمود: اى قنبر! شما جوان هستيد و كامجويى جوانى داريد، من از خدا شرم دارم كه خود را بر تو برترى دهم! من از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمودند: از هرچه مى پوشيد بر غلامان خود هم بپوشانيد و از هرچه مى خوريد به آنان هم بخورانيد.
دفع ستم از ستمديده امام باقر عليه السلام مى فرمايد: اميرالمؤمنين عليه السلام در روزى بسيار گرم به خانه مى رفت كه به ناگاه زنى را ديد در آن گرماى سوزان ايستاده، شكايت مى كند كه همسرم به من ستم ورزيد و مرا ترسانيد و بر من تجاوز روا داشت و سوگند خورد كه مرا بزند! حضرت فرمود: اى كنيز خدا! صبر كن تا هوا خنك شود سپس من به خواست خدا همراهت خواهم آمد. زن گفت: خشم و غضب همسرم به من بسيار شديد خواهد شد حضرت سر مباركش را پايين انداخت سپس سر برداشت و گفت: نه به خدا سوگند! [به خانه خود براى استراحت نمى روم] تا حق مظلوم را بدون آنكه آسيبى به او برسد، باز ستانم. زن! خانه ات كجاست؟ زن حركت كرد و على عليه السلام همراه او تا در خانه اش آمد، پس كنار در ايستاده، گفت: سلام بر شما [اهل خانه]! جوانى از خانه بيرون آمد، على عليه السلام به او گفت: اى بنده خدا! از خدا پروا كن، تو اين زن را ترسانيده و از خانه بيرون رانده اى؟ جوان گفت: اين مسأله چه ربطى به تو دارد؟ به خدا سوگند به خاطر سخنت او را با آتش مى سوزانم! اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: من تو را امر به معروف و نهى از منكر مى كنم، تو با منكر با من روبرو مى شوى و با معروف به زشتى برخورد مى كنى؟! در اين ميان مردم از راه هاى گوناگون جمع شدند و به اميرالمؤمنين عليه السلام با ذكر نام آن حضرت سلام مى دادند، جوان با شناختن اميرالمؤمنين عليه السلام روى دست حضرت افتاده، گفت: يا اميرالمؤمنين! از لغزش من درگذر! به خدا سوگند براى همسرم زمينى مى شوم كه رويم پا بگذارد، حضرت شمشيرش را غلاف كرده، فرمود: اى كنيز خدا! وارد خانه ات شو و همسر خود را به چنين وضعى و مشابه آن ناچار مكن.