eitaa logo
منتظران ظهور
23.3هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
8هزار ویدیو
143 فایل
💠کپی مطالب حلال میباشد لطفاً از صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج مولایمان امام زمان علیه السلام فراموش نشود💠 دوستان عزیز تبلیغات که در کانال قرار میگیره نه تایید میشه نه رد میشه ❌❌ جهت فقط تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/3119186409C93601e6c26
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 چرا جمهوری اسلامی خود را به رفراندوم نمی‌گذارد؟ 🔻 کدام حکومت در طول تاریخ‌، مدل حکومت خود را رفراندوم گذاشت؟! 🔻جمهوری اسلامی ۳ بار خود را به رفراندوم گذاشت! 🔻حکومت فعلی آمریکا از چه طریقی انتخاب شد؟ 🔷برشی از گفتگوی حجت‌الاسلام‌راجی در برنامه جهان‌آرا، به مناسبت ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
🔹 ۳ 🔻«اَللَّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ» خدایا!همه فقیران را بی‌نیاز کن. 🔸ریشه ‌کن شدن فقر و برپایی رفاه اقتصادی و رفع همه نیازها جز در سایه عدالت ممکن نخواهد بود. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند: «در زمان او مردم به نعمت‌هایی دست می‌یابند که در هیچ زمانی دست نیافته باشند». 🔸امام محمدباقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «امام مهدی (عجل‌الله‌فرجه) در سال، دو بار به مردم مال و عطایا می‌بخشد و در ماه دو بار امور معیشت به آنان می‌دهد». 📌قطعاً این برکات آسمانی و زمینی و بخشش‌های حضرت نتیجه مساوات و عدلی است که او برقرار خواهد کرد و در نهایت منجر به رفع فقر و بی‌نیازی در جامعه می‌شود. 📚بحارالانوار، ج۵۱،ص۸۸ بحارالانوار، ج۵۲،ص۳۹۰ 🔰ادامه دارد..‌. ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
Samavati-Dua-Iftitah-2.mp3
43.12M
❤️ : 🌸 دعای افتتاح را در تمام شبهای ماه رمضان بخوانید زیرا فرشتگان به آن گوش میدهند و برای خواننده آن طلب آمرزش می کنند. 🎧 قرائت سوزناک دعای افتتاح❣ 🎤 🎼 هرشب از شب‌های ماه مبارک رمضان همه باهم دعای افتتاح را زمزمه میکنیم به نیت فرج مولایمان امام زمان علیه السلام 🙏 التماس دعـــا از روزه داران ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
🍁دلتنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست... 🍁با عشق تـو شب را به سحرگاه رسانم بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست... همه با هم زمزمه می کنیم دعای الهی عظم بلاء به نیت تعجیل در فرج مولایمان امام زمان علیه السلام ان شاء الله ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام صبحتون معطر به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)🌷 به رسم ادب هرصبح: السلام علی رسول الله وآل رسول الله❤️ السلام علیک یابقیة الله فی ارضه(عج)❤️ السلام علیک یااباعبدالله الحسین❤️ السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا❤️ السلام علیکم جمیعاو رحمت الله و برکاته💐 و لعن الله علی اعدائهم اجمعین...🔥 ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
🌻 🌼 🌻 تا ابد منتظرم منتظر دولت تو تا نمایان شود آن روشنی طلعت تو تا ابد منتظرم تا برسد وقت ظهور تا ببینم به جهان موهبت وشوکت تو مترصد شده ام لحظه به لحظه همه جا بشنوم تا که مگر یک خبر از نهضت تو ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
منتظران ظهور
✳️منتظران ظهور 🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۴) 📘از دیگر اتفاقاتی که در آن بیابان مشاهده کردم این بود
✳️منتظران ظهور 🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۵) 🍃اوایل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم. یک روز صبح در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم متوجه شدم که مأمور وهابی دوربین یک پسر بچه را که می خواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته. ♦️جلو رفتم و به سرعت دوربین را از دست او گرفتم و به پسربچه تحویل دادم. 🍀بعد به انتهای قبرستان رفتم در حال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان رسیدم. 💥همان مامور وهابی دنبال من آمد و چپ چپ به من نگاه می کرد. یکباره دستم را گرفت و به فارسی و با صدای بلند گفت: چی میگی؟داری لعنت می کنی؟ گفتم:نخیر دستم را ول کن! 💠 اما او داد میزد وبقیه مامورین را دور خودش جمع کرد. یکدفعه به من نگاه کرد و حرف زشتی را به مولا امیرالمومنین زد. 🔴من دیگر سکوت را جایز ندانستم، یکباره کشیده محکمی به صورت او زدم . چهار مامور به سر من ریختند و شروع به زدن کردند. 🔆 یکی از مامورین ضربه محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماه ها مرا اذیت می کرد. چند نفر جلو آمدند و مرا از زیر دست آنها خارج کردند و فرار کردم. ♻️اما در لحظات بررسی اعمال ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند: شما خالصانه و به عشق مولا با آن مأمور درگیر شدی و کتف شما آسیب دید و برای همین در نامه عمل شما ثبت شده است. 🔰 در این سفر کوتاه به قیامت نگاه من به شهید و شهادت تغییر کرد، علت آن هم چند ماجرا بود: 🔷یکی از معلمین و مربیان شهر ما در مسجد محل تلاش فوق العاده‌ای داشت که بچه‌ها را جذب می‌کرد. ♦️خالصانه فعالیت می‌کرد و در مسجدی شدن ما هم خیلی اثر داشت. ▪️ این مرد خدا یک بار که با ماشین در حرکت بود از چراغ قرمز عبور کرد و سانحه شدید رخ داد و ایشان مرحوم شد 🔶من این بنده خدا را دیدم که در میان شهدا و هم درجه آنها بود.ایشان به خاطر اعمال خوبی که در مسجد و محل داشت و رعایت دستورات دین به مقام شهدا دست یافته بود. 🔵 اما سوالی که در ذهن من بود تصادف او و عدم رعایت قانون و مرگش بود! ☘ایشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشین سکته کردم و از دنیا رفتم و سپس با ماشین مقابل برخورد کردم. هیچ چیزی از صحنه تصادف دست من نبود... 🌾 در جایی دیگر یکی از دوستان پدرم که اوایل جنگ شهید شده بود و در گلزار شهدای شهرمان به خاک سپرده شده بود را دیدم. 🍁 اما او خیلی گرفتار بود و اصلاً در رتبه شهدا قرار نداشت. تعجب کردم تشییع او را به یاد داشتم که در تابوت شهدا بود! ⚡️خودش گفت: من برای جهاد به جبهه نرفتم به دنبال کاسبی و خرید و فروش بودم که برای خرید جنس به مناطق مرزی رفتم که آنجا بمباران شد. 💥بدن ما با شهدای رزمنده به شهر منتقل شد و فکر کردند من رزمنده ام و... 🌸 اما مهم ترین مطلبی که از شهدا یادم‌ ماند مربوط به یکی از همسایگان ما بود. 🌒 خوب به یاد داشتم که در دوره دبستان آخر شب وقتی از مجلس قرآن به سمت منزل آمدیم از یک کوچه باریک و تاریک عبور کردیم. 💥از همان بچگی شیطنت داشتم، زنگ خانه مردم را می زدیم و سریع فرار می کردیم. 💥یک شب دیرتر از بقیه دوستانم از مسجد راه افتادم. همان کوچه بودم که دیدم رفقای من که زودتر از کوچه رد شدن یک چسب را به زنگ یک خانه چسبانده اند، صدای زنگ قطع نمی‌شد. ✨ پسر صاحبخانه یکی از بسیجیان مسجد محل بود، بیرون آمد چسب را از روی زنگ جدا کرد و نگاهش به من افتاد. ❄️شنیده بود که من قبلا از این کارها کرده ام، برای همین جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت باید به پدرت بگویم چه کار می کنی! 🌿 هرچه اصرار کردم که من نبودم بی فایده بود.مرا مقابل منزل ما برد و پدرم را صدا زد.پدرم خیلی عصبانی شد و جلوی چشم همه حسابی مرا کتک زد. 🥀 این جوان بسیجی که در اینجا قضاوت اشتباهی داشت در روزهای پایانی دفاع مقدس به شهادت رسید. 🌿 این ماجرا و کتک خوردن به ناحق من در نامه اعمالم نوشته شده بود که به جوان پشت میز گفتم: ❓ چطور باید حقم را از آن شهید بگیرم او در مورد من زود قضاوت کرد! ♻️جوان گفت: لازم نیست که آن شهید به اینجا بیاید. من اجازه دارم آنقدر از گناهان تو ببخشم تا از آن شهید راضی شوی. 🔆خیلی خوشحال شدم و قبول کردم.حدود یکی دو سال از گناهان اعمال من پاک شد تا جوان پشت میز گفت راضی شدی؟گفتم بله عالیه. 🔆لبته بعدا پشیمان شدم که چرا نگذاشتم تمام اعمال بدم را پاک کند.. اما باز بد نبود. ✅ همان لحظه آن شهید را دیدم و روبوسی کرد،خیلی از دیدنش خوشحال شدم.گفت: با اینکه لازم نبود اما گفتم بیایم از شما حلالیت بطلبم. هرچند شما هم به خاطر کارهای گذشته در آن ماجرا بی تقصیر نبودی... ادامه دارد.. 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
4_5816707860041565230.mp3
13.12M
🌸 جزء 22 قرآن کریم 🎤با صدای استاد پرهیزگار ختم قرآن ماهانه مون اینماه به نیابت از خانم زینب کبری سلام الله برای تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ان شاء الله 🌤 ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
🔰‼️⚠️ ✅چادری بودن با چادر ⭕️ســـــر کــــــردن ⭕️ متفاوته !!!! ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
💥سینه ای لبریز از عشق وصفا دارد پدر عزت بسیار درنزدخدا دارد پدر ای جوان در زندگانی احترام او بدار دردل خود یک جهان مهرو وفا دارد پدر ‌‌‎‌‎‌‎‌ ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207