eitaa logo
مهربان خـــــــ💛ــــــدای من
123 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
416 ویدیو
16 فایل
لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبین؛  نیست خدایی جز الله فرمانروای حق 🤍✨
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌تصاویر رسمی اوکراینی‌هایی که مانع ورود آفریقایی‌ها به قطار می‌شوند./ناب جهادی پ.ن:این حجم از متمدن بودن😏 دیگه بی سابقست واقا دوران افول انسانیت رو شاهدیم...
یه‌زمان‌هایی‌هم‌هست‌که‌انقدر‌گناه‌میکنیم‌ که‌دیگه‌روی‌نگاه‌کردن‌به‌خانوادمونم نداریم‌ چه‌برسه‌به‌اون‌بالایی!!👀🚶‍♂💔 🙃 👌 ▬▬▬▬▬▬
❁❁ 💖درغار حرا گشوده شد دفتر نور 💙دادند ڪتاب نور بر رهبر نور ❤️شد بعثٺ والاے محمّد یعنے 💛گردید امین مڪہ پیغمبر نور ❣️🌈 ❣️🌈 ❣️🌈
‌‌🔻مایکل مک فایل (سفیر سابق آمریکا در روسیه) در توییتی نوشت: 🔹سوال امتحان نهائی: اگر کشور X نظامیان و تانک‌هایش را بدون درخواست کشور Y وارد آن کشور نماید، این اقدام چه نام دارد؟ 🔻وسلی هیوگس (تحلیل‌گر آمریکایی): 🔹سوال خیلی ساده‌ای است. بستگی به این دارد که چه کشوری این عمل را انجام دهد. 🔹مثلاً اگر این عمل را در مورد یا انجام دهد، این اقدام "تجاوز آشکار " نام دارد، اما اگر دولت آمریکا این عمل را در مورد عراق، سوریه، لیبی، پاناما، کوبا، ویتنام، لائوس یا کامبوج انجام دهد، این اقدام "آزادسازی" نام دارد. ‌‌
📌چند مساله درباره جنگ در شرق اروپا ای همان طور که پیش بینی می شد روس ها روانی و رسانه ای را به باختند دیکتاتوری رسانه ای غرب باتوجه به ابزارهایی که دراختیار دارد توانست در افکار عمومی کشورهای دنیا ضربه قابل توجهی به روسیه وارد کند طبیعتا افکار عمومی جهان نگاه تحلیلی دقیقی به حوادث و چالش های مختلف ندارند و قضاوت های خود را بر سطحی نگری های غیر دقیق مبتنی می کنند. اما باید به این مساله اشاره کنیم که هنوز حجم زیادی از تکنولوژی نظامی روس ها وارد کارزار هجوم به اوکراین نشده، البته منظور ما سلاح اتمی نیست، روس ها هنوز بخش عمده توان نیروی دریایی و صنعت پیشرفته موشکی خود را به صورت جدی درگیر جنگ نکرده است لذا خیلی زوده که گفته بشه در اوکراین غافلگیر شده است. باتوجه به این که روسیه با دفاع سخت مواجه شده پیش بینی می شود روس ها فیتلر شدت هجوم را افزایش دهند البته البته البته، روسیه هم که باشی و پوتین هم رئیس جمهور آن باشد نمی تواند احتمال خطای محاسباتی از جانب روس ها و فرضیه فرسایشی شدن جنگ را رد کند. و یک طرف معادله قرار دارند و طرف مقابل این معادله اوکراین هست، کشور دست و پابسته ای نیست و الان از کمک نظامی ناتو و حمایت رسانه ای و روانی بی نظیری برخوردار است.
رمان 🦋آرامش محض🦋 نوشته دلباخته امام حسین(ع) کپی آزاده اما فوروارد زیباتره کپی شرط داره شرطشم دعا کنین برای شهادتم برای کپی هر پارت باید یک صلوات بفرستید به نیت ظهور آقا صاحب الزمان در غیر این صورت اصلا راضی نیستم❌ ☆خلاصه داستان☆ داستان در مورد دختری از خانواده مذهبی هست که به علت دوستی با آیلار از راه پدر و مادرش خارج شده در حین داستان روزی جوانی خوش قلب و مهربان به اسم صادق جلوی راه این دختر قرار میگیره و باعث تحولش میشه...
🦋آرامش محض🦋 اول ♡متینا♡ امروز با دوستم آیلار قرار داشتیم دلم براش یه ذره شده بود رفتم سراغ پوشیدن لباسم مانتو مشکی کوتاهم رو برداشتم و پوشیدم موهای بلندم که تا قسمت زانو می اومد شونه زدم و بافتمشون یه آرایش کمرنگ کردم و رفتم جلوی آینه و شالم رو انداختم روی سرم نگاه به ساعت کردم دیگه باید راه می افتادم زنگ در به صدا اومد میدونستم تاکسیه برای همین سریع از اتاقم خارج شدم و پله هاش رو تا پایین طی کردم. رفتم نشستم توی تاکسی . سلام خسته نباشید آدرس مکان مورد نظرم رو دادم بهش و به راه افتاد رسیدم به پارک نسبتا بزرگی که کلی دختر و پسر جوون اونجا بودن بین اون ها کمتر کسی میشد پیدا کرد که خانواده باشن همینجوری تو پارک قدم میزدم ومنتظر آیلار بودم یه ربع دیگه به موندن آیلار مونده بود منم دیدم حوصلم سر رفته نشستم به دید زدن بچه ها یه پسر اومد کنارم نشست زبونم از ترس بند اومده بود اما به خودم مسلط شدم و از جام بلند شدم دستم رو گرفت و نشوند منوو کنار خودش بلند داد زدم . کثافت دستم رو ول کن مزاحم:ول نکنم چی میشه؟؟؟ یهو صدای یه آقایی رو از پشت سرم شنیدم آقای محترم:اون وقته که با من طرف میشی مادر نزاییده کسی رو که بخواد به دختر جلو چشم من زور بگه گردنش رو گرفت و از کنار من بلندش کرد و پرتش کرد اون طرف بعد اومد سمت من سرش رو پایین انداخت و بهم نگاه نکرد یه پسره تقریبا ۲۴ ساله چهارشونه بود صورتش جذاب بود با اون ته ریشی که گذاشته بود دکمه لباسش رو اون بالایی بسته بود یا طلبه بود یا بسیجی یا هم پاسدار چون اون قیافه به یه آدم عادی نمیخورد + سلام علیکم خواهر حالتون خوبه؟ با استرس و با صدایی که از ته چا در می اومد .سلام آره خوبم ممنون از کمکتون همون موقع آیلار اومد و خودم رو پرت کردم تو آغوشش و اشک چشمم روان شد توی اون هوای پاییزی با آیلار شروع به قدم زدن کردیم آیلار: خداروشکر که این آقا خوشتیپه به دادت رسید متینا از لحنش خندم گرفت واقعا پسر خوشتیپ و زیبایی بود و منو مجذوب خودش کرده بود .از دست تو آیلار بعد از کلی بچه بازی برگشتم خونه...
https://harfeto.timefriend.net/16462020741761 لینک برای ارتباط با ما🦋 منتظر نظراتتون هستم
🦋آرامش محض🦋 دوم طبق برنامه باید بر میگشتم خونه برای کسی که کنکور داشت اونم توی رشته تجربی واقعا تمامی لحظاتش مهمه باید هر طور شده رتبه خیلی بالایی بیارم تو کنکور فکرم درگیر جوان جذابی مانده بود که مدیونش شده بودم کلید رو انداختم و وارد خونه شدم .مامان بابای عزیز من سلام من برگشتم مامان: سلام دختر عزیز من خوش اومدی کجا بودی خوشگل من؟ . با دوستم آیلار قرار داشتم رفتیم پارک بابا: سلام پرنسس بابا خوبی؟ . ممنون بابایی جونم بابام جانباز دفاع مقدس هستن و خیلی برای من عزیز عقاید من با عقاید خواهر و برادرام و پدر و مادرم جور در نمیاد داداش دو قلوم متین که خیلی روم حساس هست همیشه بهم گیر میده چه در مورد حجاب چه بقیه عقاید اما من توجهی ندارم بقیه خانوادم با اینکه با عقاید من مخالفن هر چند وقت یه بار تذکر کوتاهی بهم میدن اما من دوست دارم کاملا آزاد باشم و این رو حق خودم میدونم که راحت باشم بابا: منم خوبم دخترم امشب میخوایم بریم خونه دایی منصور آماده باش .بابایی من درس دارم خودتون برید بابا: متینا اینقدر لج نکن دختر . بابا امروز هیچی تست نزدم نمیتونم بیام بیرون یه ماه دیگه کنکور دارم بابا: هر طور میلته اما یه امشب رو کنار هم میبودیم بد نبود . ممنون بابایی رفتم تو اتاقم و مشغول تست زدن شدم توی نیم ساعت ۳۵ تا تست زدم و همش درست بود اعصابم بهم ریخته بود برای همین کتاب هام رو گذاشتم کنار و فکرم رفت پیش اون پسر یه احساس عجیبی بهش پیدا کردم...
دو پارت تقدیم نگاهتون🦋