eitaa logo
کانال مداحی و صوتهای مذهبی
159 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
18.7هزار ویدیو
61 فایل
کانال امام حسین کتاب صوتی #شنود کتاب صوتی #آنسوی_مرگ کلیپ های #مذهبی و #خاص کپی حلال 🍃 التماس دعا🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 شنیدنی از داود نبی(ع)🌸 🌹حضرت داود علیه‌السلام هنگامی که «زبور» را تلاوت می‌کرد، کوه‌ها و سنگ‌ها و پرندگان، پاسخ وی را می‌دادند. ☀️روزی آن حضرت به کوهی رسید که پیامبر عابدی به نام حزقیل علیه‌السلام در آنجا بود، چون آوای کوه‌ها و آواز درندگان و پرندگان را شنید، دانست که وی داود علیه‌السلام است. 🌹حضرت داود علیه‌السلام به او گفت: «ای حزقیل اجازه می‌دهی که به نزد تو بالا بیایم؟» حزقیل علیه‌السلام گفت: نه! با شنیدن پاسخ منفى، حضرت داود علیه‌السلام ناراحت شد و گریست. ❣خدای متعال به حزقیل وحی کرد که داود را سرزنش نکن و از من عافیت بخواه؛ گویند حزقیل دست داود را گرفت و وی را به جانب خود بالا برد. 🌹حضرت داود به حزقیل علیه‌السلام گفت: «ای حزقیل آیا هیچ گاه قصد گناه کرده‌اى؟» حزقیل گفت: نه. 🌹داود گفت: «آیا از این عبادتِ خداوند تو را عُجبی رسیده است؟» 🌿حزقیل گفت: نه. 🌹داود گفت: «آیا دل به دنیا داده‌ای و شهوات و لذّات دنیا را دوست داشته‌اى؟» 🌿حزقیل گفت: «آرى، گاهی بر دلم راه یافته است!» 🌹داود گفت: «وقتی چنین حالتی پیدا می‌شود چه می‌کنى؟» 🌿حزقیل علیه‌السلام گفت: «من به این درّه می‌روم و از آنچه در آن است عبرت می‌گیرم». 🌹حضرت داود علیه‌السلام به آن درّه رفت و به ناگاه تختی از آهن دید که جمجمه و استخوانهای پوسیده‌ای بر آن و لوح آهنینی نیز آنجا بود که نوشته‌ای داشت، داود علیه‌السلام آن را خواند، و دید که بر آن نوشته شده است: 🌿«من، اَرْوَیِ بْنِ سَلَمْ هستم که هزار سال پادشاهی کردم و هزار شهر ساختم [و بسیار فساد کردم]، آخر کارم این شد که: خاک بسترم و سنگ بالِشم و کرم‌ها و مارها همسایگانم هستند! پس هر که مرا بنگرد، به دنیا فریفته نشود.
🌷 اکرم (صلّي الله عليه و آله) فرمودند : ✍ الحلیم سیّد فی الدّنیا و سیّد فی الآخره. 👌 بردبار در و بزرگوار است. 📖 نهج الفصاحه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاعلی: ❣قدرت دربدن ما❣ 🌿تصاویری حیرت‌انگیز، از تعقیب و گریز گلبول سفید و یک باکتری که در آخر گلبول سفید ، باکتریو توی خودش نابود میکنه. ⬅️توی بدن ما انسانها روزانه میلیون‌ها اتفاق میوفته که ما ازش بی‌خبریم. 🌸سبحان الله ازاین همه نظم وعظمت🌸
Majid Banifateme - Shabe Ghadr 7 (320).mp3
3.72M
🔳 (ع) 🌱خداحافظ ای بی وفا دنیا 🌱سلام ای تنها یار من زهرا 🎤سیدمجیدبنی فاطمه 🌱نشرمیدهم به عشق صاحب الزمان🙏 🎙 ═══❖══════❖═══ ═══❖══════❖═══
moghaddam-midoni-karbalato-man(128).mp3
7.81M
میدونی کربلاتو من از ته دلم دوست دارم 🎤جواد_مقدم 🌱نشرمیدهم به عشق صاحب الزمان🙏 🎙 ═══❖══════❖═══ ═══❖══════❖═══
12-maddahi-217.mp3
16.75M
🍃 کشته منو دلشوره 🎤 حاج حسین سیب سرخی 🌱نشرمیدهم به عشق صاحب الزمان🙏 🎙 ═══❖══════❖═══ ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همین الان پخش زنده از کربلای امام حسین🖤🥀 زیارتتون قبول باشه 🌱 🌱نشرمیدهم به عشق صاحب الزمان🙏 🎙 ═══❖══════❖═══
enc_1681310098543330425921.mp3
3.44M
🌙 🌱من گدای نیمه شب و تو خدای روزی رسون 🌱اومدم رو بزنم تو شبای ماه رمضون 🎤امیرکرمانشاهی 🌱نشرمیدهم به عشق صاحب الزمان🙏 🎙 ═══❖══════❖═══
mahjid bani fateme - ali molaa - 128 - musicsweb.ir.mp3
7.3M
(ع) 🌱علی مولا ... علی مولا ... 🌱به فدای گرد عبایت 🎤سیدمجیدبنی فاطمه 🌱نشرمیدهم به عشق صاحب الزمان🙏 🎙 ═══❖══════❖═══ ═══❖══════❖═══
🌹داستان آموزنده 🌹. واقدی می‌گوید: در یکی از زمان‌ها تنگدستی به من رو آورد، ناگزیر شدم از یکی از دوستانم که علوی بود در خواست قرض کنم مخصوصاً که ماه رمضان نزدیک شده بود. نامه ای برای آن دوستم نوشتم؛ و او کیسه ای که هزار در هم در آن بود برایم فرستاد. اندکی نگذشت که نامه ای از دوست دیگری بمن رسید که تقاضای قرض نمود. من آن کیسه هزار درهمی که قرض گرفته بودم برایش فرستادم تا کمک کارش شود و خداوند گشایشی فرماید. روز دیگر آن دوست علوی و این دوست که کیسه پول را به او دادم، نزدم آمدند و آن علوی پرسید: پول‌ها را چه کردی؟ گفتم در راه خیری صرف کردم. او بخندید و کیسه پول را نزدم گذاشت؛ بعد گفت نزدیک ماه رمضان جز این پول نداشتم که برایت فرستادم و از این دوست درخواست پول کردم دیدم همان پول را که برایت فرستادم به من داد که به مهر خودم به کیسه پول زده بودم. حال آمدیم با هم پول‌ها را قسمت کنیم تا خداوند گشایشی فرماید. پول را سه قسمت کردیم و از یکدیگر جدا شدیم. چند روز از ماه رمضان گذشت پول‌ها تمام شد روزی یحیی بن خالد مرا طلب کرد، چون نزدش رفتم گفت: در خواب دیدم که تو تنگدست شدی، حقیقت حال خود را بیان کن؛ من هم قضایای گذشته خود را نقل کردم، او متعجب از این قضایا شد و دستور داد سی هزار درهم به من بدهند و دوست علوی و آن دیگر را هر کدام ده هزار درهم بدهند و همگان بخاطر قضاء حوائج برادران گشایشی در کارمان شد . 🌹 صدای عالی و رفیعی👇 https://eitaa.com/joinchat/2675376147Cf3633b8e45
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹داستان آموزنده🌹 دو دوست در بیابان همسفر بودند. در طول راه با هم دعوا کردند. یکی به دیگری سیلی زد. دوستی که صورتش به شدت درد گرفته بود بدون هیچ حرفی روی شن نوشت: « امروز بهترین دوستم مرا سیلی زد». آنها به راهشان ادامه دادند تا به چشمه ای رسیدند و تصمیم گرفتند حمام کنند. ناگهان دوست سیلی خورده به حال غرق شدن افتاد. اما دوستش او را نجات داد. او بر روی سنگ نوشت:« امروز بهترین دوستم زندگیم را نجات داد .» دوستی که او را سیلی زده و نجات داده بود پرسید:« چرا وقتی سیلی ات زدم ،بر روی شن و حالا بر روی سنگ نوشتی ؟» دوستش پاسخ داد :«وقتی دوستی تو را ناراحت می کند باید آن را بر روی شن بنویسی تا بادهای بخشش آن را پاک کند. ولی وقتی به تو خوبی می کند باید آن را روی سنگ حک کنی تا هیچ بادی آن را پاک نکند.» 🌹 زندگی، سفری است که پایانی دارد؛ خوب است برای یکدیگر، همسفرانی به یادماندنی باشیم. 🌹 صدای عالی و رفیعی👇 https://eitaa.com/joinchat/2675376147Cf3633b8e45