پدر شهید:
«یک روز وارد اتاق سید رضی شدم و دیدم اینقدر گریه کرده که تمام روبالشتی خیس شده! با تعجب پرسیدم چرا اینقدر گریه کردی؟! گفت: چون نمیگذاری بروم جبهه!
پدرش هم چون بسیار او را دوست داشت می گوید: «باشه، من تحمل گریه تو را ندارم و رضایت میدهم بروی ولی تو را قسم میدهم که طوری نشود تو شهید شوی و من زنده باشم! برای من سخت است و نمی توانم شهادتت را ببینم.»
بالاخره همینطور هم شد و پدر ۵ سال قبل از شهادت سید رضی به رحمت خدا رفت.
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#شهید_سیدرضی_موسوی
#شهید_مقاومت
┏━✨🌹✨🌸✨🌷✨🌸━┓
🍀https://eitaa.com/emamjavad_mosque🌸
┗━✨🌸✨🌹✨🌷✨🌸━┛