حُرّ نهضت امام خمینی (ره) ، شهید طیب حاج رضایی
با خاندان پهلوی حشر و نشر زیادی داشت، میتوان گفت که جزء مقربان دربار بود!
روزی که ولیعهد به دنیا آمد از چهارراه مولوی تا بیمارستان را آذین بندی کرد و سینی اسفند در دست با شاه خوش و بش میکرد
در جریان کودتای ۲۸ مرداد تلاش زیادی برای برگرداندن شاه انجام داد و بعد از آن لقب تاجبخش گرفت!
بیشترین تفریحش حضور در کاباره ها و خوردن .... بود، هر چند همیشه نمازش را میخواند و سه ماه محرم و صفر و رمضان لب به نجاست نمیزد!
در بازار میوه حجره داشت و چون تنها وارد کننده موز بود ثروت زیادی نصیبش می شد
اما این همه داستان زندگی طیب نبود، او دو صفت داشت که در روایات ما از این دو صفت بعنوان اصل نجات بخش یاد شده است:
اول اینکه به رسم لوطی های قدیم دست خیر داشت و تا میتوانست به دیگران کمک می کرد و گره از کار مردم باز میکرد
دوم اینکه تا می توانست برای مولایش امام حسین ع خرج میکرد، دسته عزاداری که او راه می انداخت بزرگترین دسته تهران بود و هنوز مانند آن نیامده! روز عاشورا آب و غذا نمی خورد ، پای پیاده دنبال هیئت میدوید و به عزاداران خدمت می کرد، از بیست سالگی هر سال با مشقت زیادِ آن زمان به کربلا میرفت
آخر کار همین دو خصلت نجاتش داد و عاقبت بخیر شد
در یک درگیری چاقو خورد، چند روز در کما بود، پزشکان از او قطع امید کردند...
ناگهان از جا پرید و بدون هیچ مشکلی مرخص شد!
بعد ها به خانمش گفته بود در عالم رویا سیدی را دیدم که گفت: « طیب پاشو تکیه ات را آماده کن ، محرم نزدیک است»
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#شهید_طیب_حاجرضایی
@emamjavad_mosque
محرم سال ۴۲ تصویر حضرت امام خمینی را روی علامت دسته عزا نصب کرد و این شروع مبارزات انقلابی او شد...
در جریان مبارزات دستگیر شد ، ماهها سختترین شکنجه ها را تحمل کرد...
اما طیب حاج رضایی از آنجا حُر انقلاب اسلامی شد که وقتی ساواک برای تخریب امام خمینی(ره) برنامه چید و از طیب خواست تا به دروغ بگوید از امام(ره) پول دریافت میکند، طیب این پیشنهاد ساواک را نپذیرفت و گفت: من در زندگی خلافهای زیادی کردهام ولی هرگز حاضر نیستم به خاطر چند صباحی بیشتر زیستن، دامان مرجع تقلیدی را لکهدار سازم.
و سرانجام پس از محاکمهای فرمایشی در سحرگاه ۱۱ آبان ۴۲ به همراه یار دیرینه اش حاج اسماعیل رضایی توسط نیروهای ساواک تیرباران شدند! و اینچنین در راه انقلاب اسلامی خود را فدا نموده و به فیض شهادت رسیدند
یکی از یاران امام: بیست سال بعد از شهادت، طیب را در خواب دیدم که در حرم امام حسین ع با چهره ای جوان و کت و شلوار زیبا کنار امام حسین ع ایستاده! از او پرسیدم اینجا چه میکنی؟ گفت از روزی که شهید شدم ارباب مرا به حرم خودش آورده!
برگرفته از کتاب: «تا شهادت» کاری از گروه فرهنگی شهید هادی شامل چهل روایت از آنهایی که توبه کردند و راه حق پیمودند و در نهایت شهید شدند
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#شهید_طیب_حاجرضایی
@emamjavad_mosque