هدایت شده از با شهیدان تا شهادت
(۵۵)
حُرّ مدافعان حرم ، شهید مجید قربانخانی
قهوه خانه داری که شهید مدافع حرم شد!
تازه با شخصی بنام مرتضی کریمی دوست شده بود
یک روز مرتضی به قهوه خانه مجید میره و به ایشون میگه امشب به هیئت ما بیا مراسم داریم
توی هیات روضه حضرت زینب خونده میشه و از اینکه داعشی ها تا نزدیک حرم حضرت زینب (س) پیشروی کردند گفته میشه
مجید خیلی منقلب میشه ، خیلی گریه میکنه و خودش را میزنه و میگه «یعنی ما اینقدر بیغیرت شدیم که اونا به نزدیک حرم حضرت زینب برسند؟ من باید برم سوریه!»
.
.
شب قبل از شهادتش در حال وضو گرفتن بود و بازوهایش خالکوبی بود، فرمانده به او گفت این چه کاری است که کرده ای چرا بدنت خالکوبی است؟
مجید گفت: فردا حضرت زینب پاکش خواهد کرد!
به قول مادرش علی اکبری رفت اما علی اصغری برگشت. پیکری که فقط چند تکه استخوان سوخته از آن باقی ماند و بعد از سه سال و چند ماه برگشت تا دل بیقرار مادر را آرام کند.
بله یک دوست خوب ، یک هیئت خوب ، یک روضه خوب و یک دل آماده ، اینطوری آدم را عاقبت بخیر میکنه
راستی مرتضی کریمی هم در خانطومان سوریه شهید شد و پیکر پاکش حدود شش سال بعد به کشور بازگشت و ازطریق آزمایشDNA شناسایی شد
شهیدی که باعث شد با قلبمون به این جمله ایمان بیاریم:
صد بار اگر توبه شکستی، باز آ
مجید نشونمون داد که خدا با آدمای اطرافمون فرق داره
خدا میگه هر کاریم کردی، کافیه برگردی سمتم و بگی خدایا غلط کردم...
خدا میگه من اصلاً نگاه نمیکنم که تو گناه کرده بودی؛ مثل وقتی نگاهت میکنم که تازه به دنیا اومده بودی
همونقدر پاک...
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#شهید_مجید_قربانخانی
@ba_shahhidan
هدایت شده از رفیق شهیدم :: شهید گمنام 🌷🌷
بسیجی #شهید_مجید_قربانخانی متولد ۲۹ مرداد ماه ۱۳۶۹ هجری شمسی می باشد.
شهید مدافع حرم مرتضی کریمی با مجید دوست بود. گویا در بسیج با هم آشنا شده بودند. یک بار مرتضی از مجید می خواهد به هیئت آنها برود. اسباب تحولات مجید از همین جا آغاز شد. البتّه ناگفته پیداست که منشأ اثر این تحولات ریشه در باورهایی داشت که سرشت شهید قربانخانی با آنها آمیخته شده بود. نفس سلیم مجید مثل آتش زیر خاکستری بود که در انتظار یک تلنگر نشسته بود تا صفای وجودش را بروز دهد.
#شهید_مجید_قربانخانی
#تحول
به جمع ما بپیوندید👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/978976902C7b674153a2
کانال «رفیق شهیدم»
هدایت شده از با شهیدان تا شهادت
(۵۵)
حُرّ مدافعان حرم ، شهید مجید قربانخانی
قهوه خانه داری که شهید مدافع حرم شد!
تازه با شخصی بنام مرتضی کریمی دوست شده بود
یک روز مرتضی به قهوه خانه مجید میره و به ایشون میگه امشب به هیئت ما بیا مراسم داریم
توی هیات روضه حضرت زینب خونده میشه و از اینکه داعشی ها تا نزدیک حرم حضرت زینب (س) پیشروی کردند گفته میشه
مجید خیلی منقلب میشه ، خیلی گریه میکنه و خودش را میزنه و میگه «یعنی ما اینقدر بیغیرت شدیم که اونا به نزدیک حرم حضرت زینب برسند؟ من باید برم سوریه!»
.
.
شب قبل از شهادتش در حال وضو گرفتن بود و بازوهایش خالکوبی بود، فرمانده به او گفت این چه کاری است که کرده ای چرا بدنت خالکوبی است؟
مجید گفت: فردا حضرت زینب پاکش خواهد کرد!
به قول مادرش علی اکبری رفت اما علی اصغری برگشت. پیکری که فقط چند تکه استخوان سوخته از آن باقی ماند و بعد از سه سال و چند ماه برگشت تا دل بیقرار مادر را آرام کند.
بله یک دوست خوب ، یک هیئت خوب ، یک روضه خوب و یک دل آماده ، اینطوری آدم را عاقبت بخیر میکنه
راستی مرتضی کریمی هم در خانطومان سوریه شهید شد و پیکر پاکش حدود شش سال بعد به کشور بازگشت و ازطریق آزمایشDNA شناسایی شد
شهیدی که باعث شد با قلبمون به این جمله ایمان بیاریم:
صد بار اگر توبه شکستی، باز آ
مجید نشونمون داد که خدا با آدمای اطرافمون فرق داره
خدا میگه هر کاریم کردی، کافیه برگردی سمتم و بگی خدایا غلط کردم...
خدا میگه من اصلاً نگاه نمیکنم که تو گناه کرده بودی؛ مثل وقتی نگاهت میکنم که تازه به دنیا اومده بودی
همونقدر پاک...
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#شهید_مجید_قربانخانی
@ba_shahhidan