هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
سیر مطالعات سیاسی.doc
حجم:
51.2K
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
سير مطالعاتي تاريخ معاصر و جریان شناسی 2.doc
حجم:
84K
📌معرفی کتاب
#سير_مطالعات تاریخ معاصر و جریان شناسی فکری و سیاسی، غرب شناسي و انقلاب اسلامي ویژه طلاب و دانشجویان
👇👇
🌻 @ahlebait110
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
مقتل نگاري شيعيان.pdf
حجم:
599.2K
📌 #مقتل نگاری #شیعیان...
مقاله حاضر به بررسی مقتل نگاری شیعیان در ۵ قرن نخست هجری و مهمترین مقاتل شیعه درباره امام #حسین(ع) پرداخته است.
نویسنده:
حجت الاسلام دکتر محمدجواد #یاوری
👇👇
🌻 @ahlebait110
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
میراث مکتوب شیعه.pdf
حجم:
3.64M
📌میراث #مکتوب #شیعه در سه قرن نخست هجری
کتابی در خصوص نقش #شیعیان سه قرن نخست هجری در تمدن اسلامی از سیدحسین #مدرسی طباطبایی
👇👇
🌻 @ahlebait110
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
سقیفه و شهادت صدیقه طاهره.pdf
حجم:
118.1K
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
مقاله مذاکره در کربلا.pdf
حجم:
557.7K
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
تاریخ خمس.pdf
حجم:
426.5K
📌تاریخ #خمس
تاریخ خمس #شیبعیان در چهار قرن نخست هجری قمری.
نویسنده: حجت الاسلام دکتر محمدجواد #یاوری سرتختی
👇👇
🌻 @ahlebait110
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
زندگانی امیرمؤمنان علی.pdf
حجم:
240.7K
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#لبخند_بزن_بسیجی😃😅
آن قدر كوچك بودم كه حتى كسى به حرفم نمى خندید.
هر چى به بابا نه نه ام مى گفتم مى خواهم به جبهه بروم محل آدم بهم نمى گذاشتند.
حتى توی بسیج روستا هم وقتى گفتم قصد رفتن به جبهه را دارم همه به ریش نداشتنم هرهر خندیدند.
مثل سریش چسبیدم به پدرم كه الا و بالله باید بروم جبهه.
آخر سر كفرى شد و فریاد زد : «به بچه كه رو بدهى سوارت می شود».
آخر تو نیم وجبى مى خواهى بروى جبهه چه كلى به سرت بگیرى.
دست آخر كه دید من مثل كنه به اوچسبیده ام رو كرد به طویله مان و فریاد زد : «آهاى نورعلى ، ییا این را ببر صحرا و تا مى خورد کتكش بزن و بعد آن قدر ازش كار بكش تا جانش درییاید!»
قربان خدا بروم كه یك برادر غول پیكر بهم داده بود كه فقط جان مى داد براى کتك زدن.
یك بار الاغ مانرا چنان زد كه بدبخت سه روز صدایش گرفت! نورعلى حاضر به یراق ، دوید طرفم و مرا بست به پالان الاغ و رفتیم صحرا.
آن قدر محكم زد كه مثل نرم تنان مجبور شدم مدتى روى زمین بخزم و حركت كنم. به خاطر این كه تو ده ، مدرسه راهنماى نبود ، بابام من و برادركوچكم را كه كلاس اول راهنماى بود ، آورد شهر و یك اتاق در خانه فامیل اجاره كرد و برگشت.
چند مدتى درس خواندم و دوباره به فكر رفتن به جبهه افتادم.
رفتم ستاد اعزام و آن قدر فیلم بازى كردم و سِر تق بازى در آوردم تا این كه مسئول اعزام جان به لب شد و اسمم را نوشت.
روزى كه قرار بود اعزام شویم ، صبح زود به برادر كوچکم گفتم : «من میروم حلیم بخرم و زودى بر می گردم».
قابلمه را برداشتم و دم در خانه قابلمه را زمین گذاشتم و یاعلى مدد. رفتم كه رفتم. درست سه ماه بعد ، از جبهه برگشتم.
درحالى كه این مدت از ترس حتى یك نامه براى خانواده نفرستاده بودم. سر راه از حلیم فروشى یك كاسه حلیم خریدم و رفتم طرف خانه.
در زدم ، برادركوچكم در را باز كرد و وقتى حلیم دید با طعنه گفت : «چه زود حلیم خریدى و برگشتى!» خنده ام گرفت.
داداشم سر برگرداند و فریاد زد : «نورعلى بیا كه احمد آمده !» با شنیدن اسم نورعلى چنان فراركردم كه كفشم دم درخانه جاماند!
حل بسیاری از مشکلات با تربیت تشکیلاتی
تشکیلاتی شدن ظرفیت میخواهد و ظرفیت انسان را نیز افزایش میدهد.
در اخلاق تشکیلاتی، نکاتی را باید رعایت کرد که اگر رعایت کنید، تشکیلات رشد میکند، خود فرد رشد میکند و برکت به تشکیلات میآید.
اگر بی اخلاقی شود، در تشکیلات، برکت هم میرود. اگر اخلاقی تشکیلاتی را رعایت کنید، تشکیلات قوی خواهد شد و افراد بیشتری جذب میشوند. اگر در کشور نیز تشکیلات شکل بگیرد، دیگر اخبار مثلا مجلس و ... اهمیتش کاهش مییابد و همه چیز حول محور کنگرهها و تشکیلات میچرخد.
ولیِ خدا از انسانهای با ظرفیت میتواند استفاده کند. آدمهای باظرفیت در تشکیلات ساخته میشوند؛ وگرنه مالک اشتر هم که باشی ممکن است اشتباهات فاحش از شما سر بزند.
مدیران قوی کسانی هستند که قبلا تشکیلاتی بودند. آنهایی که تشکیلاتی نبودند دچار آسیب شدند و نمیتوانند از همه ظرفیتها استفاده کنند و قدرت متقاعدکنندگیشان پایین است. قدرت بهرهبرداری از مشورت را ندارند و تحلیلشان از مسائل ضعیف است.
اما مدیران تشکیلاتی، آدمهای قوی دور و بر خود میگذراند و کار را محکم جلو میبرند. ما خیلی از فقدان این موضوع صدمه میخوریم.
اگر تشکیلات انقدر میتواند قدرت بدهد و برای جامعه فایده داشته باشد، باید ببینیم که چه اخلاقیاتی برای بقای تمایلات لازم است در درون آن وجود داشته باشد.
دلیل عدم استقبال عمومی از تشکیلات در میان جامعه، رعایت نشدن اخلاق در تشکیلات است.
اگر کسی حرفی میزند، قسمت درست حرفش را تائید کنید و هدف حرفش که درست است را به عنوان یک نکته مثبت مطرح و تعریف کنید. از خود ظرفیت نشان دهید. بعد به نقطه ضعفش بپردازید؛ البته نیت خوانی نکنید ولی برایش تبیین کنید. هرچند حواستان باشد که او را متهم نکنید. باید با حسنظن با مومنین برخورد کنید و بهترین جایش هم همین جاست.
باید بتوانید برای افراد گروه و تشکیلات خود دلایل خوبی بیاورید. درست است که هدف و نیت شما خیر است، اما صبر، دقت و مهارت میخواهد. این اخلاق است. بداخلاقی است که حرف زور بخواهی بزنی و مردم بپذیرند.
سعی کن حتیالمقدور رئیس نشوی. اگر در هر تشکیلاتی قویترین آدمها به دنبال رئیس کردن بقیه باشند، آن تشکیلات به اعلی میرسد؛ اما اگر کار خود را راحت کنند و رئیس شوند و بقیه قویها را بیرون بریزند و یک سری ضعیف دور و بر خودشان جمع کنند، این میشود باند! رئیس نشو، رئیس بساز، این از مفهوم شایستهسالاری بسیاری قویتر است.
جنگ مگر چگونه پیش میرفت؟ فرماندهان دفاع مقدس میدیدند که نیروهای زیر دستان از خودشان برتر هستند و به آنها پیشنهاد پستهای بالاتر و فرماندهی میدادند، اما آنها قبول نمیکردند و میگفتند که ما همانجا و با همین شرایط بهتر میتوانیم کار کنیم.
یکی دیگر از نکاتی که باید در اخلاق تشکیلاتی رعایت کنید، این است که عیب برادرت را به خودت نسبت بده و حسن خود را به وی نسبت بده.
استاد پناهیان
#تشکیلات
#اخلاق_تشکیلاتی
#تربیت
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•