سرگذشت جاد الله قرآنی
مجله انتظار نوجوان آذر 1386، شماره 29
حدود پنجاه سال پیش، در فرانسه، پیرمرد پنجاه ساله ای از اهالی ترکیه، زندگی می کرد که ابراهیم نام داشت و یک خواربار فروشی را اداره می کرد. این خواربار فروشی در آپارتمانی واقع بود که خانواده ای یهودی در یکی از واحدهای آن زندگی می کردند. این خانواده پسری داشتند به نام #جاد که هفت سال بیش تر نداشت.
جاد عادت داشت هر روز برای خرید نیازمندی های منزل به مغازه عمو ابراهیم می آمد و هر بار هنگام خروج از مغازه، از فرصت استفاده می کرد و شکلاتی می دزدید.
روزی جاد فراموش کرد که از مغازه شکلات بردارد. عمو ابراهیم او را صدا زد و به او ....
بقیه این ماجرای جالب و واقعی را در اینجا بخوانید
حوزه علمیه امام رضا علیه السلام شهرستان شازند