eitaa logo
حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان ✅
1.2هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
9.9هزار ویدیو
583 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان 🔹سایت : 🔹www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین 🔹@hamidam
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1542892439.mp3
7.48M
🎧 باز کن در که گدای سحرت برگشته عبد عصیان زده و در به درت برگشته 🎙 مناجات 📆 💢 حجم: ۷.۱ مگابایت ⏰ زمان: ۷:۳۷ 🆔 https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🌹به دوستان هدیه کنید تا بعد از نمازها بخوانند 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
2_144217444448987885.pdf
4.68M
🌹 خاطرات و زندگینامه شهید رئیسی ♦️ بمناسبت یاد و خاطره زحمات شبانه روزی، رئیس جمهور محبوب و مردمی، شهید دکتر سید ابراهیم رئیسی، خادم الرضا(علیه‌السلام)، و شهدای گرانقدر همراهش، اثر جدید به طور رایگان 👈 خدمت شما عزیزان تقدیم میشود. لطفا ضمن مطالعه با ذکر یک صلوات با نشر دوباره آن یاد و خاطره و هیئت همراه را زنده نگه داریم و در ثواب این کار ، با هم شریک باشیم. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
وسایل‌موردنیازبرای‌پیاده‌روی‌اربعین + چفیه +کوله مناسب +کفشی که مناسبه پیاده روی یا هر +کفشی که راحتی باهاش + یک جفت دمپایی سبک چون هم تو راه اگه با اون کفشت خسته شدی میتونی عوض کنی مهمتر اینکه تو مسیر یا مواکب کربلا که میری دمپایی لازمت میشه + ادعیه جیبی + کاغذ و قلم +مسواک و +خمیردندان اگه سایز مینی مناسب سفر پیدا کردی بخری خیلی خوبه. + لیوان استیل یا قمقمه آب + شامپو اگه هتلی باشه خوبه + صابون کاغذی یا خمیری + ی ملافه سبک # ی چادر رنگی سبک برا هم نماز هم برا رفتن خانومها لازمه + ی کیسه پلاستیکی ضخیم هم همراهت باشه وقتی میری حموم لباساتو که شستی بزاری تو اون + کلاه + ناخنگیر +ضدآفتاب + عینک آفتابی + دستکش نخی سفید + دستکش یکبار مصرف + یکم عرق نعنا تو بطری کوچولو  + چند تا دونه لیمو ترش + آب‌نبات نارگیلی + مقداری لواشک خونگی + بادوم و پسته شور + ی مشت انجیر و آلوخشک + قلاب پلاستیکی برا آویزون کردن لباسهای شسته شده این چند مورد سلیقه ایه + نخ و سوزن و سنجاق کوچولو لازم نیست ی بسته نخ برداری کوله سنگین میشه یکم دور دستمال کاغذی بپیچ با ی سوزن کافیه + حوله خیلی سبک + پماد بتامتازون حتما بردار + دارو استامیتوفن یا ژلوفن + پاور بانک برا گوشی اگه داشتی + دو دست لباس‌راحتی؛ تیشرت‌وشلوار + لباس زیر نخی سه دست + شلوار نخی و جیب‌دار باشه حتما بیشتر از این کوله‌ت سنگین میشه اینها تجربه چندین ساله خودمه در اربعین و... راستی عکس شهیدان حاج قاسم و ابومهدی و مهمتر رهبر عزیزمون روی کوله فراموش نشه...(:♥️'' 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان ✅
اگه بچه همراتونه👇 +پوشک بچه + ضد آفتاب کودک + پماد سوختگی کودک لباس مناسب رنگ روشن و آستین‌دار
من طبق تجربه پیشنهاد کردم هر کدومش لازمتون نیست برندارید حتما هم وسایلتون و مینی انتخاب کنید تو پیاده‌روی حتی یک گرم بار اضافی هم سنگینه...تا میتونید کمتر و سبکتر وسایل بردارید... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
​آرایشگر و امام رضا علیه السلام هنگامیکه امام رضا علیه السلام به سمت مرو می آمدند بعد از نیشابور کاروانسرایی رسیدند و کاروان متوقف شد.  بر اساس دستور مأمون، ماموران اجازه ارتباط گیری مردم با امام را نمی‌دادند تا اینکه پیرمردی عاشق امام رضا ـ علیه‌السلام ـ شغل و هنر خود را بهانه کرد تا امام زمان خویش را ببیند. او به بهانه اصلاح و آرایش سر و صورت امام رضا ـ علیه‌السلام ـ خود را به حضرت رساند و توفیق دیدار امام زمانش را به دست آورد و امام رخصت دادند و مشغول کار شد. پیرمرد هنگام آرایش موهای امام، از اشتیاق دیدن آن حضرت صحبت میکرد که یک لحظه فکر کرد:< ای کاش از امام تقاضای اجرت کند‌‌‌>تا این فکر به ذهنش رسید، در همان لحظه امام رضا ـ علیه‌السلام ـ با اشاره به سنگی که به‌وسیله آن قیچی خود را تیز میکرد آن را تبدیل به طلا کردند.  این پیرمرد بامعرفت به امام عرض کرد: ای امام رئوف، من اجرت دنیوی نمی‌خواهم من صباحی بیش زنده نیستم؛ چرا که عمر خود را گذرانده‌ام ؛ من پیراهنی از شما میخواهم که با آن نماز خوانده‌اید و عبادت خدا را کرده‌اید تا کفنم باشد و خداوند به‌ واسطه آن عذاب و فشار قبر را از من بردارد. امام رضا ـ علیه السلام ـ دستور دادند که یکی از لباس‌هایشان را به پیرمرد بدهند، در این لحظه پیرمرد به ذهنش رسید تا درخواست دیگری داشته باشد پس گفت: ای مولی! من از سکرات موت می‌ترسم و بزرگواری کنید و لحظه مرگ در کنار من باشید که امام پذیرفتند.  پیرمرد با خوشحالی لباس و وسایل سلمانی خود را بدون نگاه به سنگ طلا برداشت و خداحافظی کرد. آن حضرت فرمودند: سنگ طلایت را بردار ما آنچه را که دادیم  پس نمیگیریم. (این خاندان، خاندان کرم هستند تا کسی را راضی نکنند دست از بخشش و کرم  برنمیدارند مخصوصاً که لقب رضا ـ علیه‌السلام ـ را خداوند متعال به ایشان عنایت  فرموده است.) روزی اطرافیان امام دیدند حضرت رضا ـ علیه‌السلام ـ فرمودند: »لبیک لبیک لبیک« و بعد از آن هرچه به دنبال آن حضرت گشتند ایشان را نیافتند تا اینکه آن حضرت آمد و ماجرای این پیرمرد سلمانی را تعریف کردند و فرمودند اکنون لحظه جان دادن او بود. من هم بر بالینش حاضر شدم تا به آسانی جان داد. همای سعادت، همائی واعظ، ص ۱۱ 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir