eitaa logo
آستان مقدس امامزاده محمد( ع) و بایزید بسطامی
484 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
82 فایل
آدرس ما درپیام رسان ایتا: https://eitaa.com/emamzadebastam آدرس ما در اینستاگرام: http://www.instagram.com/astan.noor
مشاهده در ایتا
دانلود
ازخداوند مسالت میکنیم این سرآغاز را برای مردم مبارک گرداند .
🚨 ماجرای خریدن 💠 ایشان خاطره‌ای را خودشان نقل می‌کردند و فرمودند: چون قبل از انقلاب همه‌اش مبارزه و زندان و تبعید و اینها بود و ما نبودیم که بچه‌ها خیلی خلأ نبود پدر را احساس نکنند لذا من برای اینکه بیشتر در داخل خانه حضور داشته و کنار بچه ها باشم، به دفتر گفتم، که یک عدد دو نفره برای ما تهیه کنند که وقتی داخل خانه و زندگی شخصی می‌روم روی مبل باشم که کمر و پایم درد می‌گیرد راحت باشم، ضمناً بتوانم در آن فرصت به کارها هم برسم، نامه‌ها و گزارشها را مطالعه کنم، در ضمن در خانه حضور داشته باشم تا بچه‌ها وجود پدر را احساس کنند. بعد فرمودند یک روز آمدم دیدم، این را که آورده‌اند خانواده‌ی ما آن را بیرون گذاشته‌اند. به ایشان گفتم که چرا بیرون گذاشتید؟ خانواده گفتند: آقا! تا حالا در خانه‌ی ما مبل نبوده، تا الان زندگی ما بوده، الان هم مبل در خانه نیاورید. فرمودند: گفتم این را از پول شخصی‌ام تهیه کردند نه از پول دفتر، آن هم بخاطر اینکه حضورم در خانه بیشتر باشد. گفتند خیلی خ، حالا اگر این باعث می‌شود شما حضورتان در خانه بیشتر باشد، بچه‌ها بیشتر پدر را احساس بکنند، ما این مبل دو نفره را تحمل می‌کنیم. آقای مروی می‌گوید: بعداً من، ماجرا را از دوستان دفتر سوال کردم. گفتند: این یک مبل بود، این را تهیه کردیم، دادیم تعمیرش کردند، پارچه روی آن کشیدند و برای آوردیم. 🌐 گفتگو با حجت‌الاسلام
🚨 ماجرای چاپ جزوه 💠 حجت الاسلام احمد مروی نقل می‌کند چند سال پیش جزوه ای را آقای آماده کرده بود، درباره مسائل بین فتوای ایشان و حضرت ره، که این برای خیلی از ایشان راه گشا بود. یک تقریباً ده بیست صفحه‌ای. ما گفتیم چون این جزوه می‌خواهد بشود، باید اجازه حضرت آقا باشد، لذا بردیم خدمت ایشان و گفتیم اجازه می‌فرمایید این را آقای فلاح زاده می‌خواهند چاپ کنند؟ این جزوه، مدتی نزد بود و آقای فلاح زاده با ما تماس می‌گرفت. تا یک دفعه خدمت آقا رفتم، گفتم درباره‌ی این جزوه لطفاً جواب بدهید که ما چه کنیم؟ آقا فرمودند: آیا دارد این چاپ بشود؟ عرض کردم این حداقل چیزی است که باید ما چاپ کنیم. چاره ای نیست. فرمودند خیلی خوب، من به دو اجازه می‌دهم؛ یک، اسمی از مهر من و من روی این نباشد. دوم، یک ریال هم ما پول نمی‌دهیم؛ نه من پول دارم، نه دفتر پول بدهد. اگر خود آقای فلاح زاده پول دارد، خودشان چاپ کنند. 📗 ویژه‌نامه‌ی تداوم آفتاب، سال ۱۳۸۷
🚨احترام ویژه به سردار پاسدار علی فضلی می‌گوید: 💠 من برادری داشتم به نام «رحمان» که در سال ۱۳۶۱ در جبهه شهید شد. وی پسری به نام دارد که در زمان شهادت پدر چهارماهه بود. یک روز که در محضر مقام معظم رهبری بودیم، مصطفی را نیز با خود بردم. او در داخل حیاط نشسته و ما وارد جلسه شدیم، جلسه‌ی ما حدود دو ساعت طول کشید. بعد از جلسه که بیرون آمدیم، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چشمشان به مصطفی افتاد من او را به معرفی کردم. معظم له وقتی فهمیدند که وی فرزند شهید است چهره‌شان شد و مصطفی را در آغوش کشیدند و بوسیدند. سپس به صورت گلایه به من فرمودند: «چرا زودتر به من نگفتی؟» بعد، معظم‌له به داخل اتاق خود رفتند و یک و برای مصطفی هدیه آوردند و به وی دادند. 📘 خورشید در جبهه، ص ۱۹۴
14.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️خیلی‌ها فکر می‌کنند چند تا بچه نشستن تو فضای مجازی، علیه نظام مطلب میزارن! نه آقا ! اون‌ور آب، چند هزار نفر با یونیفورم نظامی دارن کار می‌کنن رو افکار عمومی مردم ایران ♥️