5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مزار پدر شهیدم 😔💔
باعث افتخارماست که فرزند#شهیدابراهیمباقری
همراه مادرکانال #امامزادگان_عشق هستند
ودرمورد زندگی و#کرامات پدربزرگوارشان برامون گفتند وان شاءالله بنا داریم به مرور کرامات این شهید بزرگوار رادرکانال برای شماعزیزان بگذاریم.
امامزادگان عشق 🌷
◾️#زیارت_عاشورا 🎙 با صدای حاج میثم مطیعی ⚫️ سفارش موکّد امام زمان ارواحنا فداه در مورد خواندن زیارت
زیارت عاشورا 👆
باصدای میثم مطیعی
#تلنگرانه
برای نمـازت وقتِ جداگانه ای بـذار
بزرگترین حسرت یه آدم توی آخرت که از هر جهنمی آدم رو بیشتر میسوزنه اینه که
من میتونستم #نمازبخونم و نخوندم.
میتونستم وقت بذارم برای نمازم ولی نذاشتم،
میتونستم نمازم را #اولوقت بخونم ولی نخوندم
میتونستم نمازم را با#حضورقلب بخونم ولی نخوندم،
چون تو آخرت می فهمیم بیشترین چیزی که انسان را در آخرت خوشبخت می کنه، میزان نشست خصوصی با خدا و #یاد_خداست.
#جوون خیلی حواست باشه نمازت رو ترک نکنی، خیلی ها آرزوی یه سجده کردن تو دلشون مونده ولی دیگه نمیتونن🥺
از نمازت مواظبت کن، براش یه وقت جداگانه ای تو برنامهریزی ها داشته باش که یه روز حسرت نخوری👌
#نماز_اول_وقت
#نماز
#صلوة
╭🥀🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🕊
خاطره ای از موسی عزیزی همکارشهید #ابراهیم_باقری
هدیه نثارروحش#صلوات
╭🥀🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
🥀🕊
عرض ادب واحترام
دوستانی که تازه به محفل شهدایی ماپیوستید خوش آمدید😍
دوستان
ماهرروز بایکی ازشهداآشنامیشیم،
سعی میکنیم بیشتر ازشهدایی یادکنیم که کمترازشون یادمیشه واسمشون کمترشنیده شده میگن این شهدارزق بیشتری بهمون میدن☺️ ان شاءالله
ازهمه میخواهیم ثواب کارخیراونروز راازطرف شهید به امام زمان جانمون( عجل الله) هدیه کنند.
میدونید چرا؟چون هم شهداراشریک کردیم درکارخیرمون وهم بواسطه اونها کار خیرمون موندنی میشه
دریافت کننده هم حضرت حجت عجل الله هستند.
امیدواریم که بواسطه شهداامام زمانمون یه نیم نگاهی هم به ما بیندازندبلکه عاقبت بخیربشیم.
حالا مشخص نکردیم که این کارخیر چی باشه مثلا نگفتیم حتماروزانه ۱۰۰ صلوات بفرستید
تاهرکس هرچی ازدستش برمیاد انجام بده
همه شهداعاشق زیارت عاشورابودند وسفارش کردندکه حتماهرروز بخونید چه خوبه زیارت عاشوراهم بخونیم وصدقه بدیم و......
هرچی کارخیروقشنگ که به فکرتون میرسه
امیدوارم همگی موردعنایت شهداقراربگیریم 🤲
درضمن ازشمامخاطبین عزیزمیخواهیم اگر درفامیل،دوستان،محله، شهیدگرانقدری رامیشناسید
که کمترازوی یادشده نام وی همراه باعکس و بیوگرافی کوتاه ازشهید برایمان بفرستید تادرکانال از ایشان یادکنیم.
حتی میتونید از تابلوی کوچه یاخیابانتون که مزین به نام شهیدی هست عکس بگیرید و بانام شهرتون برامون ارسال کنید.
حتماازاین شهدایادمیکنیم.
امیدواریم که شلوغی محشر دستمان رابگیرند.
سپاس ازاینکه همراه ماهستید وباعث دلگرمی ما
ادمین کانال امامزادگان عشق
🥀🕊
🌷شهید دهقان، تکه کلامی داشت که میگفت:
یه چادری از حضرت زهرا (سلام الله علیها)
به خانم ها ارث رسیده و داشتن این #حجاب و حفظ کردن اون لیاقت میخواد..✨
و حجاب دریست به سوی بهشت
همان حجابی که تقوا را افزون میکند
#حجاب
#زن_عفت_افتخار
#شهید_مدافع_حرم_محمدرضادهقان🌱
...حجاب زن ارزنده تر از خون شهید.
چون از دامن زن مرد به معراج میرود.
مراقب زیبایی هایی که خدا امانت به ما داد باشیم.
╭🥀🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
#بسم_رب_الشهدا_و_الصدیقین
خاطره ای از #فرزندشهیدترورابراهیمباقری:
سن وسالی نداشتم که پدرم به شهادت رسید. یادمه اون موقعها برادر بزرگم بیست سالش بود. من بچه بودم و میرفتم تو کوچه ها بازی میکردم. یک روز دیدم بچه ها کفش اسکیت پاشون کردن و چقدر قشنگ با اونها بازی میکنن. خیلی دلم خواست منم یک جفت داشته باشم. اومدم خونه به مادرم گفتم مامان میشه برای من هم کفش اسکیت بخرید؟
مادرم با مهربانی گفت: " پسرم مجیدم! اگه ما این کار رو بکنیم مردم چی فکر میکنن؟ اون وقت خیال میکنن حالا که پدرت شهید شده، چه پول هایی که به ما نمیدن! "
این داستان گذشت و هر چه من اصرار کردم مادرم زیر بار نرفت; تا این که چند روز بعد داییم اومد خونمون خطاب به مادرم گفت: " مجید از شما چیزی خواسته؟ "
مادرم پرسید: " نه چطور؟! شما بگو چیزی خواسته؟ "
مادرم خیال میکرد من چیزی به داییام گفتم. پرسید: " مجید چیزی گفته؟ "
داییام گفت نه چیزی نگفته. کمی مکث کرد و سر به زیر گفت: " خواب ابراهیم رو دیدم. انگار دستاش گلآلود بود. پرسیدم آقا ابراهیم! چرا دستاتون گل داره؟ گفت دارم یه خونه درست میکنم. بیا داخل خونمو ببین. منم رفتم داخل خونه. دیدم یک خونهی بزرگ و تمیزه! داخل خونه هم فرش های زیبایی انداخته بود. دقیق یادم نیست; فکر کنم یه مسجد یا امام زاده ای روبهروی در خونش بود. دیدم یه تابلو زده رو دیوار خونهش. دیدم عکس یه جفت کفش اسکیت بود. ازش سوال کردم داستان این کفش اسکیت چیه؟برام بگو؟ برام تعریف کرد: مجید از من این کفش ها رو میخواد! دیدم یک جفت کفش اسکیت هم دستش بود; اما دلهره داشت و نگران بود. شاید اینا رو پاش کنه زمین بخوره! میخوام براش کفش اسکیت بخرم.
رو به مادرم کرد و پرسید:" واقعا مجید ازت اسکیت میخواد؟! "
سکوت همه جا رو فراگرفته بود. مدتی از این ماجرا گذشت. آخر برای من اسکیت نخریدند. مدتی بعد مسابقه ای برگزار شد. دفترچهای را باید پر میکردیم و برای مسابقه می فرستادیم. من در مسابقه شرکت کردم. در کمال ناامیدی دفترچه رو پر کردم و فرستادم. از نظر من جایزه خاصی قرار نبود به ما داده بشه. مدتی گذشت از اداره پست ایلام با ما تماس گرفتند. منزل ما با شهر خیلی فاصله داشت. به ما گفتند یه بستهی پستی براتون اومده بیاین ببرین. ما هم رفتیم بسته رو گرفتیم. یک کارتون بود با محتویات نامعلوم!
وقتی به خونه برگشتیم کارتون رو که باز کردیم چند بسته پفک توش بود. همه با تعجب نگاه میکردیم که برای ما چند بسته پفک فرستادن!
با خودم گفتم: " اینم از جایزه هاشون که همش سر کاریه! "
باورمان نشد. جعبه سنگینتر از اون بود که فقط پفک داشته باشه. پفکها رو که برداشتیم، با کمال ناباوری دیدیم که زیر پفک ها یک جفت کفش اسکیت بود. بله بابام بالاخره آرزوی من رو برآورده کرد و اون چیزی رو که میخواستم برام فرستاد.
قرآن میفرماید: شهدا زنده اند خیال نکنید که شهدا از دنیا رفته و مرده اند. آنها زنده اند. بلکه زنده تر از همه آدم های روی زمین اند.
راوی: فرزند شهید ترور سرهنگ پاسدار ابراهیم باقری استان ایلام