#بسم_رب_الشهدا_و_الصدیقین
خاطره ای از #فرزندشهیدترورابراهیمباقری:
سن وسالی نداشتم که پدرم به شهادت رسید. یادمه اون موقعها برادر بزرگم بیست سالش بود. من بچه بودم و میرفتم تو کوچه ها بازی میکردم. یک روز دیدم بچه ها کفش اسکیت پاشون کردن و چقدر قشنگ با اونها بازی میکنن. خیلی دلم خواست منم یک جفت داشته باشم. اومدم خونه به مادرم گفتم مامان میشه برای من هم کفش اسکیت بخرید؟
مادرم با مهربانی گفت: " پسرم مجیدم! اگه ما این کار رو بکنیم مردم چی فکر میکنن؟ اون وقت خیال میکنن حالا که پدرت شهید شده، چه پول هایی که به ما نمیدن! "
این داستان گذشت و هر چه من اصرار کردم مادرم زیر بار نرفت; تا این که چند روز بعد داییم اومد خونمون خطاب به مادرم گفت: " مجید از شما چیزی خواسته؟ "
مادرم پرسید: " نه چطور؟! شما بگو چیزی خواسته؟ "
مادرم خیال میکرد من چیزی به داییام گفتم. پرسید: " مجید چیزی گفته؟ "
داییام گفت نه چیزی نگفته. کمی مکث کرد و سر به زیر گفت: " خواب ابراهیم رو دیدم. انگار دستاش گلآلود بود. پرسیدم آقا ابراهیم! چرا دستاتون گل داره؟ گفت دارم یه خونه درست میکنم. بیا داخل خونمو ببین. منم رفتم داخل خونه. دیدم یک خونهی بزرگ و تمیزه! داخل خونه هم فرش های زیبایی انداخته بود. دقیق یادم نیست; فکر کنم یه مسجد یا امام زاده ای روبهروی در خونش بود. دیدم یه تابلو زده رو دیوار خونهش. دیدم عکس یه جفت کفش اسکیت بود. ازش سوال کردم داستان این کفش اسکیت چیه؟برام بگو؟ برام تعریف کرد: مجید از من این کفش ها رو میخواد! دیدم یک جفت کفش اسکیت هم دستش بود; اما دلهره داشت و نگران بود. شاید اینا رو پاش کنه زمین بخوره! میخوام براش کفش اسکیت بخرم.
رو به مادرم کرد و پرسید:" واقعا مجید ازت اسکیت میخواد؟! "
سکوت همه جا رو فراگرفته بود. مدتی از این ماجرا گذشت. آخر برای من اسکیت نخریدند. مدتی بعد مسابقه ای برگزار شد. دفترچهای را باید پر میکردیم و برای مسابقه می فرستادیم. من در مسابقه شرکت کردم. در کمال ناامیدی دفترچه رو پر کردم و فرستادم. از نظر من جایزه خاصی قرار نبود به ما داده بشه. مدتی گذشت از اداره پست ایلام با ما تماس گرفتند. منزل ما با شهر خیلی فاصله داشت. به ما گفتند یه بستهی پستی براتون اومده بیاین ببرین. ما هم رفتیم بسته رو گرفتیم. یک کارتون بود با محتویات نامعلوم!
وقتی به خونه برگشتیم کارتون رو که باز کردیم چند بسته پفک توش بود. همه با تعجب نگاه میکردیم که برای ما چند بسته پفک فرستادن!
با خودم گفتم: " اینم از جایزه هاشون که همش سر کاریه! "
باورمان نشد. جعبه سنگینتر از اون بود که فقط پفک داشته باشه. پفکها رو که برداشتیم، با کمال ناباوری دیدیم که زیر پفک ها یک جفت کفش اسکیت بود. بله بابام بالاخره آرزوی من رو برآورده کرد و اون چیزی رو که میخواستم برام فرستاد.
قرآن میفرماید: شهدا زنده اند خیال نکنید که شهدا از دنیا رفته و مرده اند. آنها زنده اند. بلکه زنده تر از همه آدم های روی زمین اند.
راوی: فرزند شهید ترور سرهنگ پاسدار ابراهیم باقری استان ایلام
12.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬حضرت زینب (سلام الله علیها) را چگونه معرفی کنیم؟
🎙 #استادغلامی
╭🥀🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
🥀🕊
#زندگی_بهسبک_شهدا
بعد از ظهر عاشورا پشت ترک موتورش بودم. تو اصفهان رسیدیم به یه چهار راه خلوت پشت چراغ قرمز ایستاد بهش گفتم امید چرا نمیری ماشینی که اطرافت نیست بهم گفت رد کردن چراغ خلاف قانونه و امام گفته رعایت نکردن قوانین راهنمایی رانندگی خلاف شرعه پس اگر رد بشم گناهه داداش ،من شب تو هیئت اشک چشمم کم میشه.
خاطرهای از رفیق پاسدار شهید امید اکبری
#شهید_امید_اکبری
#خـــادم_الـــــشهـــید
╭🥀🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
🥀🕊
رفاقت هایــتان را
خط بــہ خط
ڪلمـہ بـہ ڪلمـہ
مرور مـیـڪنیم
شاید فهمیـدیـم
رفـاقت تان بـهانــہ شـهادت بـود
یـا شـهادت بـهانــہ رفـاقــت
╭🥀🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
🥀🕊
خب دوستان
امروزمان متبرک به نام وبیاد
💕#شهیدابراهیمباقری💕بود
هرکس تاالان کارخیری ازطرف این شهید گرانقدربرای امام زمان جانمون انجام نداده و دوست داره دعای خیراین شهیدهمراهش باشه همین الان ۱۴ صلوات،۳بارسوره توحید ویا هرچی که دلت میخوادهدیه کن
در هیاهوی محشرفراموشم نکنی
برادر شهیدم
#یادشهداکمترازشهادت_نیست
╭🥀🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
#کلام_شهید
دست یکدیگر را بگیرید و راه شـــهدا را
ڪه همان راه رسیدن به خداے تبارڪ و تعالے است ادامه دهید.
#شــــهیدمحمدرضاتورجےزاده
╭🥀🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
بایدعاشق امام زمانت باشی تادرمسیرظهور قدم برداری☺️
🌸🌸 🌸🌸
🌸💛🌸 🌸💛🌸
🌸💛💛🌸 🌸💛 💛🌸
🌸💛💛💛 💛💛💛🌸
🌸💛 💛 💛 💛💛🌸
🌸💛 💛 💛🌸
🌸💛 💛🌸
🌸💛🌸
🌸
باقلبت واردشو👆 تاعطرعاشقی رااستشمام کنی ورسم عاشقی بیاموزی 😌
دوستان امام زمانی باماهمراه باشید👆
کپی⛔️
🍀⃟🌸
چهار دستور العمل برای باز شدن گره های زندگی از آیت الله بهاءالدینی👇
https://eitaa.com/joinchat/2621374662C14ee52aa15