✨الهی !
به سوی تو آمده ام ؛
به حقّ خودت مرا به من برمگردان الهی !
✨الهی ! اگر بخواهم شرمسارم ،
و اگر نخواهم گرفتار.
✨الهی ! ظاهر که این قدر زیباست ،
باطن چگونه است ؟
✨الهی ! آخرِ خودت را درحقّ ما اوّل بفرما ،
که آخرین شفاعت را اَرحم الرّاحمین فرماید
دلِ بی حضور ، چشمِ بی نور است ،
نه این صورت بیند و نه آن معنا الهی !
💫علامه حسن زاده آملی( ره)
@emamzadeganeshgh
#سلام_امام_زمانم
🌸السَّلامُعَلَيْكَیابقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه
🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر
🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ
🌸اَلسّلامُ عَلَیْکَیا مَولایَ یاصاحِبَالزَّمان
🌸مولای مهربان غزل های من سلام
سمت زلال اشک من، آقای من سلام
🌸نامت بلند و اوج نگاهت همیشه سبز
🍃 آبی ترین بهانه دنیای من #سلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@emamzadeganeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨شهادت، پایان نیست آغازاست...
@emamzadeganeshgh
✨سلام وعرض ادب عزیزهمراه،
امروزازطرف رفیق شهیدمون علیرضا قلی پور چه هدیه ای برای امام زمانت درنظر گرفتی؟
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🔸نزدیک یک هفته بود که سوریه بودیم.
🔸موقع ناهار و شام که می شد علیرضا غیبش میزد. بهش گفتیم: مشکوک میزنی علیرضا، کجا میری؟ گفت: وقتی شما مشغول ناهار خوردن هستین، من میرم به فاطمه و ریحانه ( دختر شش ساله و هشت ماهه اش ) زنگ میزنم...
🔸یه شب رفتیم توی خانه هایی که خالی شده بود، تا از اونجا به دفاع از شهر پرداخته و جلوی نفوذ دشمن به شهر رو بگیریم. فرمانده مون گفت: می تونین از وسایل خانه ها مث پتو استفاده کنین. شب که خواستیم بخوابیم، دیدم علیرضا بدون پتو و ملحفه توی سرما خوابید ، گفتم چرا از ملحفه استفاده نمی کنی؟ علیرضا گفت: شاید صاحب خانه راضی نباشه ...
🔸شبها نمازشب می خوند. اولین نفر بود که بلند میشد اذان می گفت و نماز جماعت برگزار می کرد. استاد قرانمون بود. شبها می یومد و می گفت بیایم سوره ذاریات بخونیم...
🔸علیرضا آماده شد بریم عملیات... توی راه یکی از بچه ها بهش آجیل تعارف کرد . علیرضا گفت: من فقط بادام می خورم، می خوام وقتی دشمن حمله کرد، کم نیارم...
🔸نقل از همرزم شهید
@emamzadeganeshgh