#سلام_امام_زمانم
⚘السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ رَبَّانِيَّ آيَاتِهِ
سلام بر تو اى دعوت كننده خلق بسوى خدا و مظهر آيات الهى
منِگـدا و تمنّـای وصـلِاو، هیـهـات..
مگربه خوابببینم، خیالِمنظرِدوست
دلِصنوبریَم، همچوبید، لرزاناست..
زحسرتِقدوبالای چونصنوبرِدوست
"حافظ شیرازی"
🏝با یک درود
صبح خود را
آغاز میکنیم
ماییم و
اشتیاق علیک السلامتان
آقاجان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@emamzadeganeshgh
🍃سلام روزتون بخیر ،
به خاطر تأخیر درارسال پیامهای امروز عذرم رابپذیرید،
راستی دیشب یه پیام گذاشتم خوندید؟😉
حتما بخونید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگه شهید می میره..🌿🕊❤️
┄┅─✵🕊✵─┅┄
✨سلام وعرض ادب عزیزهمراه،
امروزازطرف رفیق شهیدمون حسین بصیر چه هدیه ای برای امام زمانت درنظر گرفتی؟
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🔸شهیدحسین بصیر در سال ۱۳۲۲ در شهر فریدونکنار زاده شد. از همان اوایل کودکی علاقه خاصی به مسایل مذهبی داشت و طی سالهای قبل از وقوع انقلاب، مشاغل گوناگونی را تجربه کرد. در همین سالها به مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت.
🔸پس از انفلاب زمانی را که مردم مظلوم، بیدفاع و بیسلاح افغانستان مورد هجوم ارتش شوروی سابق قرار گرفتند، حسین بیتابانه به آن دیار سفر کرد تا تکلیف اسلامی خود را در قبال برادران همدرد و همدین خویش به انجام برساند و مدتی را در میان مجاهدان افغانی، به مبارزه علیه رژیم شوروی پرداخت.
🔸همزمان با آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز عراق به مرزهای مقدس میهن اسلامی، حسین بعد از بازگشت از افغانستان لباس خاکی عشق را بر تن کرد و از روز هفتم جنگ کولهبار سفر را بست و تا آخرین لحظه شهادت این لباس را از تن درنیاورد. همیشه میگفت:«دوست دارم لباس رزمم، کفنم شود، و در آن روز بزرگ که همه در پیشگاه محبوب سر به زیر میایستند در غافله پرشور شهیدان، سر بلند برحریر خویش مباهات کنم چرا که هر کسی با هر لباسی که به شهادت میرسد با همان لباس در پیشگاه رب وجود حاضر میشود».
🔸شهیدحسین بصیر درسالهای دفاع مقدس بطوردر جبهه هابود حتی از مرخصی هم خیلی کم استفاده میکرد درعملیاتهای متعددی باسمتهای مختلف شرکت داشت.
🔸سال 66 از راه رسید. «عملیات کربلای 10» در پیش بود و سردار خستگی ناپذیر برای فراهم کردن مقدمات کار، در ارتفاعات برفگیر «ماووت» به سر میبرد. او شب عملیات با اینکه سه شبانهروز پلکهایش خواب را لمس نکرده بود، از تلاش باز نمیایستاد به طوری که در شب عملیات وقتی فرمانده وقت لشکر (سردار قربانی) گفت: «حاجی امشب جلو نروید، چون آتش سنگین است.»
حاجی با لحنی که پرده از احساس وظیفهاش برمیداشت، گفت: «من فرمانده این محور و عملیاتم و باید در کنار بسیجیانم باشم تا از کار آنها و نحوة عملکردشان مطلع باشم تا انشاءالله مشکلی پیش نیاید.» آن شب حاج حسین با نیروها در قله ماند و گفت:« اگر مصلحت خدا باشد، ما دیگر رفتنی هستیم و شهید میشویم.»
🔸عاقبت در شب عملیات کربلای 10 دوم اردیبهشتماه سال 1366 خمپارهای بر سنگر او فرود آمد و بصیر جبههها با بصیرت تمام بر قلههای ماووت تا بلندای آسمان اوج گرفت.
🔸یادش گرامی ونامش جاودان
🔸دعای خیروشفاعت این شهید والامقام بدرقه امروززندگیتان
#یادشهداکمترازشهادت_نیست
@emamzadeganeshgh
🌱امیدواریم باعنایت حضرت صاحب الزمان عجل الله در فاطمیه بساط فتنه برچیده شود.
ان شاءالله☘