هدیه تلاوت این صفحه به
روح مطهره و منوره
حکیمه خاتون سلام الله علیها
عمه ی حضرت صاحب الزمان علیه السلام
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
@emamzadehazezollah
اولین حقُّ الناس
از حق الناس برای من گفتند که چقدر مهم است و اینکه نباید حقی از کسی را ضایع کنم و اگر حقی از کسی به گردنم است، ادای آن حق، وجوب فوری دارد و در این دنیا پرداختِ حق آسان تر و ارزان تر از صحرای محشر و قیامت است؛
اما هیج کس به من نگفت:
که حقوقی که به گردن من است چهار قسم است:
اول حق الله که به فرموده ی امام سجاد علیه السلام اولین حق و اصل و سرچشمه ی تمام حقوق است؛
دوم حق النفس که خداوند در قرآن می فرماید «علیکم انفسکم»؛
سوم حق کارهایی مثل نماز و روزه و... ؛
چهارم حق الناس ؛
هیچ کس به من نگفت: که حق الناس همان حق الله است و سرچشمه اش حق اللهی است که اللهِ عبدُالله گویای آن است مثل الله در بیت الله که حقی برای بیت الله درست کرده است و در صورت استطاعت، طوافش واجب می شود.
از این مهم تر اگر حق الناس مهم است، وجوب اداء فوری دارد و در صورت کوتاهی در اداء حق الناس جباریت و رحمانیت خدا هم دستگیری نمی کند؛
ولی هیچ کس به من نگفت:
که اولین حق الناسی که به گردن من می آید حق شمایت به عنوان ولی و امام عصر
در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام تذکر دادند که حق امام و ولی خدا در هر زمان اولین حق الناسی است که به گردن ما می آید........ مولای من چه کنم در ادای #حقوق شما ....
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
@emamzadehazezollah
اسعد الله ایامکم سعیدا
السلام علیک یا ابا صالح المهدی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#مسابقه_بزرگ_کتاب_خوانی
به مناسبت
میلاد مولود #نیمه_شعبان
حجت ثانی عشر ارواحنا فداه
کتاب مسابقه
📚هیچ کس به من نگفت
(حسن محمودی)
همراه با اضافات
🌸جوایزمسابقه:🌸
کارت هدیه به چهارده نفر به قید قرعه
شرکت در مسابقه و دریافت سئولات با ارسال رمز
🌷«لبیک یا مهدی»🌷
به آیدی زیر در
پیام رسان ایرانی#ایتا
(٠٩١٠۶١٩۵٨١١ ) —@AhmadyHamiD
متن مسابقه هر روز در کانال کوی جانان در پیام رسان ایرانی ایتا بارگذاري می شود
توجه توجه👇👇👇
مهلت شرکت حداکثر تا ساعت 24 روز پنج شنبه ٢۶ اسفند شب نیمه شعبان
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
@emamzadehazezollah
هیچ کس به من نگفت ..... با تصحیح و اضافات به صورت پاور پوینت.pdf
33.07M
هیچ کس به من نگفت
به قلم آقای حسن محمودی
همراه با تصویر سازی و اضافات
#متن_مسابقه
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
@emamzadehazezollah
هدیه تلاوت این صفحه به
روح مطهر و منور
سند حقانیت قیام #اباعبدالله الحسین علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
@emamzadehazezollah
#جوان_انقلابی
یا قوم،
هولاءِ قد بَرَزَ علیهم غلامٌ،
اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و مَنطقاً برسول الله
حضرت #علی_اکبر علیه السلام حسنی، حسینی کربلاست
یعنی حلم امام مجتبی علیه السلام و شجاعت امام حسین علیه السلام را یک جا دارد
او #مصطفای کربلاست.
اَشبهُ الناس بِرسولِ الله
حضرت علی اکبر علیه السلام #سند_حقانیت قیام سیدالشهدا علیه السلام است
مثل جدش علی بن ابی طالب علیه السلام که سند حقانیت رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است
وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ
قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ
(سوره رعد آیه ۴٣)
کافران می گویند که تو پیامبر نیستی
بگو: خدا وَ «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» ، علی بن ابی طالب برای اثبات رسالت من کافی است.
در داستان مباهله هم اسقف اعظم مسیحیان نجران همراهی علی عليه السلام، همسر و فرزندانش را سند حقانیت پیغمبر دانست و گفت چهره هایی می بینم که دعاشون رد خور ندارد.
روز عاشورا، دشمن برای اینکه #حقانیت امام حسین علیه السلام را زیر سئوال ببرد برای حضرت علی اکبر علیه السلام امان نامه آورد. و چه زیبا علی کربلا جواب دادند:
«قرابت با رسول خدا صلی الله علیه وآله باارزشتر از خویشاوندی با ابوسفیان است.»
مقاتل می نویسند
روز عاشوراء بعد از اصحاب، اولین کسی که از اهل بیت علیهم السلام بیرون آمد حضرت علی اکبر علیه السلام بود
فَسْتَأْذَنَ و أَذِنَ لَه
تا اجازه خواست امام علیه السلام اجازه داد
واین نشان از اعتقاد امام و فرزند امام به حقانیت قیام است.
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
هیچ کس به من نگفت ..... با تصحیح و اضافات به صورت پاور پوینت.pdf
33.07M
هیچ کس به من نگفت
به قلم آقای حسن محمودی
همراه با تصویر سازی و اضافات
#متن_مسابقه
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
@emamzadehazezollah
اسعد الله ایامکم سعیدا
السلام علیک یا ابا صالح المهدی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#مسابقه_بزرگ_کتاب_خوانی
به مناسبت
میلاد مولود #نیمه_شعبان
حجت ثانی عشر ارواحنا فداه
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
کتاب مسابقه
📚هیچ کس به من نگفت
(حسن محمودی)
همراه با اضافات
🌸جوایزمسابقه:🌸
کارت هدیه به چهارده نفر به قید قرعه
شرکت در مسابقه و دریافت سئولات با ارسال رمز
🌷«لبیک یا مهدی»🌷
به آیدی زیر در
پیام رسان ایرانی#ایتا
(٠٩١٠۶١٩۵٨١١ ) —@AhmadyHamiD
متن مسابقه هر روز در کانال کوی جانان در پیام رسان ایرانی ایتا بارگذاري می شود
🌸🌸🌸🌸🌸❤️🌸🌸🌸🌸🌸
توجه توجه👇👇👇
مهلت شرکت حداکثر تا ساعت 24 روز پنج شنبه ٢۶ اسفند شب نیمه شعبان
🌺🌺🌺🌺🌺❤️🌺🌺🌺🌺🌺
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
@emamzadehazezollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 جوانهای انقلابی امروز،
از جوانهای انقلابی اول انقلاب بهترند. معرفتشان بیشتر است،
عمقشان بیشتر است،
بصیرتشان بیشتر است.
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
@emamzadehazezollah
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود.
*میرود محضر امیرالمؤمنین (ع)* در حرم زیارت و به آقا امیرالمؤمنین میگوید:
*آقا ما داریم برمیگردیم به ایران و میدانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما میآید.آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آیندهی زندگیام،این الگو بشود برای ما شاخص،این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند.*
*حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه نجف می ماند* و صبح و شام وقتی حرم مشرّف میشد، از امیر المؤمنین (ع) همین خواسته را تقاضا میکرد.
*سه ماه هم ایشان کربلا میماند.*
جمعاً میشود شش ماه.
دیگر ایشان داشته باز ناامید میشد که شاید آقا امام حسین (ع)هم مصلحت نمیدانند که معرفی کنند،
آن شب با دل شکسته از حرم میرود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند، ایشان شب میخوابد،
*خواب سیدالشهداء (ع) را میبیند. آقا میفرمایند:*
"شیخ عبدالکریم!
از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته میخواهی به عنوان الگو؟" میگوید: بله آقا.
*میفرمایند:"فردا صبح وارد حرمِ ما که میخواهی بشوی طلوع فجر،کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان 18 سالهای نشسته،*
عمامهای کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی ولباس کرباسی هم پوشیده.شما که وارد میشوی،این جوان بلند میشود وارد حرم میشود
یک سلامی پایین پا به من میکند،
یک سلام به علی اکبر،
یک سلام به جمیع شهداء،
از حرم خارج میشود بعدازطلوع فجر.این جوان را دریاب که یکی از انسانهای بزرگ است ".
حاج شیخ میفرماید:
بیدار شدم.طلوع فجر،وقتی وارد حرم شدم،دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر،همان گوهری که امام حسین (ع) حواله کرده بود،نشسته بود. وارد شدم، این قیام کرد و آمد در حرم و یک سلام به حضرت سیدالشهداء(ع)،
یک سلام به علی اکبر ویک سلام به جمیع شهداء،ازحرم خارج شد آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم.
در صحن،صدایش زدم و گفتم:آقا،بایست من با تو کار دارم.
برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت:
"آقا! عمامهی من عاریتی است "و رفت.
از صحن رفت بیرون،رفت در کوچه پسکوچههای کربلا، دنبالش دویدم:آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت:
"آقا! عبای من هم عاریتی است "؛ و رفت.
آقای حاج شیخ عبدالکریم میگوید:
دیدم دارد از دستم میرود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانهی دو امام،بااین دو کلمه دارد میگذارد و میرود.
دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم:بایست.
عبای من عاریتی است؛ عمامهی من عاریتی است یعنی چه؟
*شش ماه التماس کردهام تا شما را معرفی کردهاند، کار داریم با شما*.
یک نگاهی به حاج شیخ میکند و میگوید:
"چه کسی من را به شما معرفی کرد؟". آقا شیخ عبدالکریم میگوید:
صاحب این بقعه و بارگاه، سیدالشهداء(ع).
به حاج شیخ عبدالکریم میگوید: "امروز چندمِ ماه است؟"
حاج شیخ عبدالکریم روز را میگویند.
میگوید: "دنبال من بیا ".
در کوچهپسکوچههای کربلا میروند تا به خارج از کربلا میرسند.
یک تلّی بود که روی آن تل،یک اتاقکی بود.میرسد به درِ آن اتاق و میگوید:
"اینجا خانهی من است،فردا طلوع فجر،وعدهی دیدار من و شما همین جا ".
میرود داخل و دررا میبندد.
مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛
خدایا،این چه مطلبی میخواهد به من بگوید که موکول کردبه فردا.چرا امروز نگفت؟!
آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آیندهی من راتضمین کنددر معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام.
ایشان میفرماید: لحظهشماری میکردم.آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا،روی همان تل.پشتِ همان اتاقک.آمدم در بزنم،صدای نالهی پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا میزد:
وَلَدی! وَلَدی.پسرم، پسرم.
در زدم، دیدم پیرزنی با چشمان اشک¬آلود در را گشود.
گفتم:خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر، وارد این خانه شد و گفت اینجا خانهی من است و با من وقت ملاقات گذاشته.
این آقا کجاست؟
گفت: این پسرِ من بود،الآن پیشِ پای شمااز دنیا رفت...
.. .وارد شدم.
دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم.
گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم..
یک روز حاج شیخ بر فراز تدریس کرسی درس خارج در قم،این خاطره را نقل کرده بود ازدوران جوانی و بعد فرموده بود:
آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین (ع)به من آموخت، درسِ عملی بود.
روز قبل به من گفت:
آقا عمامهی من عاریتی است، عبای من عاریتی است.
فردا جلوی چشمانِ من،عبا و عمامه را گذاشت و رفت.
میخواست به من بگوید: *شیخ عبدالکریم حائری! مرجعیت،عاریتی است؛ ریاست،عاریتی است؛ خانههایتان،عاریتی است؛ پولهای حسابتان،عاریتی است؛وجودتان،عاریتی است؛سلامتیتان،عاریتی است.هر چه میبینید،عاریه است و امانت است؛ دل به این عاریهها نبندید.اینها را یاازشمامیگیرند.یا حوادث، یا وارث می برد
کوی جانان