eitaa logo
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
531 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
433 فایل
یا صاحب الزمان آمده ام کو به کو، تا که رسم به کوی تو ای کرم از تو جلوه گر، مرانیم ز کوی خود جهت پاسخ گویی 👇 09106195811 —@AhmadyHamID نقل مطالب کانال با ذکر صلوات جایز است.
مشاهده در ایتا
دانلود
«أحلی مِنَ العَسَل» در سن و سال مطرح نیست معرفت و ادب است که انسان را به مقصد و کمال می رساند... خودش آقا زاده است اما آقا و سرور زمانه را میشناسد گرچه در کودکی یتیم شده... اما مادرش، نجمه خاتون عروس فاطمه، فاطمه شناس و دلداده ی فاطمه و بچه های او است. بچه ها را با عشق امام زمانِ شون حسین بن علی علیه السلام پروريده است. امام حسین علیه السلام، که از مدینه به سمت کوفه، حرکت کردند.. خودش آمد، برای کنیزی زینب سلام الله علیها، دوتا بچه هاش هم آورد برای سربازی پسر فاطمه سلام الله علیها... سیزده ساله پسر، چنین ندیدم... شب عاشورا تمام وجودش را داده بود به ابا عبدالله علیه السلام «من با وفاتر و بهتر از یارانم و نیکوکار تر از اهل بیتم سراغ ندارم..... همه ی شما می شوید....» صبحت امام که تمام شد بزرگترها که ابراز وفاداری نمودند... قاسم بلند شد با ادب رو به امام علیه السلام، پرسید: عمو جان به همه وعده ی شهادت دادید آیا این فیض نصیب من هم می شود؟ امام علیه السلام پرسیدند: مرگ را چگونه می بینی؟ فرمود: شیرین تر از عسل.... کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
«أحلی مِنَ العَسَل» در سن و سال مطرح نیست معرفت و ادب است که انسان را به مقصد و کمال می رساند... خودش آقا زاده است اما آقا و سرور زمانه را میشناسد گرچه در کودکی یتیم شده... اما مادرش، نجمه خاتون عروس فاطمه، فاطمه شناس و دلداده ی فاطمه و بچه های او است. بچه ها را با عشق امام زمانِ شون حسین بن علی علیه السلام پروريده است. امام حسین علیه السلام، که از مدینه به سمت کوفه، حرکت کردند.. خودش آمد، برای کنیزی زینب سلام الله علیها، دوتا بچه هاش هم آورد برای سربازی پسر فاطمه سلام الله علیها سیزده ساله پسر، چنین ندیدم... شب عاشورا تمام وجودش را داده بود به ابا عبدالله علیه السلام «من با وفاتر و بهتر از یارانم و نیکوکار تر از اهل بیتم سراغ ندارم... همه ی شما می شوید..» صبحت امام که تمام شد بزرگترها که ابراز وفاداری نمودند... قاسم بلند شد با ادب رو به امام علیه السلام، پرسید: عمو جان به همه وعده ی شهادت دادید آیا این فیض نصیب من هم می شود؟ امام علیه السلام پرسیدند: مرگ را چگونه می بینی؟ فرمود: شیرین تر از عسل.... گفتی که مرگ نزد من، احلی من العسل بود بَه بَه،بِه این حیات، که مرگش عسل بود هرکس رفیقِ اکبر و عباس بود درجهان مرگش به بسان تو احلی من العسل بود کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
4_5816468308240631764.mp3
16.67M
بی زره رفت به میدان ‌که بگوید حسن است ترسی از تیـــــر نـــدارد زره اش پیرهن است دست خطی حسنــی داشت که ثــابت میکرد سیزده ســال به دنبــــال حسینی شدن است التماس دعای فرج... اللهم عجل لولیک الفرج.... کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
«أحلی مِنَ العَسَل» در سن و سال مطرح نیست معرفت و ادب است که انسان را به مقصد و کمال می رساند... خودش آقا زاده است اما آقا و سرور زمانه را میشناسد گرچه در کودکی یتیم شده... اما مادرش، نجمه خاتون عروس فاطمه، فاطمه شناس و دلداده ی فاطمه و بچه های او است. بچه ها را با عشق امام زمانِ شون حسین بن علی علیه السلام پروريده است. امام حسین علیه السلام، که از مدینه به سمت کوفه، حرکت کردند.. خودش آمد، برای کنیزی زینب سلام الله علیها، دوتا بچه هاش هم آورد برای سربازی پسر فاطمه سلام الله علیها سیزده ساله پسر، چنین ندیدم... شب عاشورا تمام وجودش را داده بود به ابا عبدالله علیه السلام «من با وفاتر و بهتر از یارانم و نیکوکار تر از اهل بیتم سراغ ندارم... همه ی شما می شوید..» صبحت امام که تمام شد بزرگترها که ابراز وفاداری نمودند... قاسم بلند شد با ادب رو به امام علیه السلام، پرسید: عمو جان به همه وعده ی شهادت دادید آیا این فیض نصیب من هم می شود؟ امام علیه السلام پرسیدند: مرگ را چگونه می بینی؟ فرمود: شیرین تر از عسل.... گفتی که مرگ نزد من، احلی من العسل بود بَه بَه،بِه این حیات، که مرگش عسل بود هرکس رفیقِ اکبر و عباس بود درجهان مرگش به بسان تو احلی من العسل بود کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
«أحلی مِنَ العَسَل» در سن و سال مطرح نیست معرفت و ادب است که انسان را به مقصد و کمال می رساند... خودش آقا زاده است اما آقا و سرور زمانه را میشناسد گرچه در کودکی یتیم شده... اما مادرش، نجمه خاتون عروس فاطمه، فاطمه شناس و دلداده ی فاطمه و بچه های او است. بچه ها را با عشق امام زمانِ شون حسین بن علی علیه السلام پروريده است. امام حسین علیه السلام، که از مدینه به سمت کوفه، حرکت کردند.. خودش آمد، برای کنیزی زینب سلام الله علیها، دوتا بچه هاش هم آورد برای سربازی پسر فاطمه سلام الله علیها سیزده ساله پسر، چنین ندیدم... شب عاشورا تمام وجودش را داده بود به ابا عبدالله علیه السلام «من با وفاتر و بهتر از یارانم و نیکوکار تر از اهل بیتم سراغ ندارم... همه ی شما می شوید..» صبحت امام که تمام شد بزرگترها که ابراز وفاداری نمودند... قاسم بلند شد با ادب رو به امام علیه السلام، پرسید: عمو جان به همه وعده ی شهادت دادید آیا این فیض نصیب من هم می شود؟ امام علیه السلام پرسیدند: مرگ را چگونه می بینی؟ فرمود: شیرین تر از عسل.... گفتی که مرگ نزد من، احلی من العسل بود بَه بَه،بِه این حیات، که مرگش عسل بود هرکس رفیقِ اکبر و عباس بود درجهان مرگش به بسان تو احلی من العسل بود کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah