امانتهای زندگی من_3.mp3
12.22M
#امانتهای_زندگی_من ۳ 💛
خدا
محبت خدا
رابطهی تو و خدا
بزرگترین امانت زندگی توست ....
اما نحوهی تمام امانتداریهای زندگی تو، روی این امانت بزرگت، اثر دارند!
چقدر برای حفظ این اَمانت، تلاش کردی؟
#استاد_شجاعی 🔉
🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_سی_و_هفتم 💠 چانهام روی دستش میلرزید و میدید از این #معجزه جانم به
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_و_هشتم
💠 حیدر چشمش به جاده و جمعیت رزمندهها بود و دل او هم پیش #حاج_قاسم جا مانده بود که مؤمنانه زمزمه کرد :«عاشق #سید_علی_خامنهای و #حاج_قاسمم!»
سپس گوشه نگاهی به صورتم کرد و با لبخندی فاتحانه شهادت داد :«نرجس! بهخدا اگه #ایران نبود، آمرلی هم مثل سنجار سقوط میکرد!» و در رکاب حاج قاسم طعم قدرت #شیعه را چشیده بود که فرمان را زیر انگشتانش فشار داد و برای #داعش خط و نشان کشید :«مگه شیعه مرده باشه که حرف #سید_علی و #مرجعیت روی زمین بمونه و دست داعش به کربلا و نجف برسه!»
💠 تازه میفهمیدم حاج قاسم با دل عباس و سایر #مدافعان شهر چه کرده بود که مرگ را به بازی گرفته و برای چشیدن #شهادت سرشان روی بدن سنگینی میکرد و حیدر هنوز از همه غمهایم خبر نداشت که در ترافیک ورودی شهر ماشین را متوقف کرد، رو به صورتم چرخید و با اشتیاقی که از آغوش حاج قاسم به دلش افتاده بود، سوال کرد :«عباس برات از #حاج_قاسم چیزی نگفته بود؟»
و عباس روزهای آخر آیینه حاج قاسم شده بود که سرم را به نشانه تأیید پایین انداختم، اما دست خودم نبود که اسم برادر #شهیدم شیشه چشمم را از گریه پُر میکرد و همین گریه دل حیدر را خالی کرد.
💠 ردیف ماشینها به راه افتادند، دوباره دنده را جا زد و با نگرانی نگاهم میکرد تا حرفی بزنم و دردی جز داغ عباس و عمو نبود که حرف را به هوایی جز هوای #شهادت بردم :«چطوری آزاد شدی؟»
حسم را باور نمیکرد که به چشمانم خیره شد و پرسید :«برا این گریه میکنی؟» و باید جراحت جالی خالی عباس و عمو را میپوشاندم و همان نغمه نالههای حیدر و پیکر #مظلومش کم دردی نبود که زیر لب زمزمه کردم :«حیدر این مدت فکر نبودنت منو کشت!»
💠 و همین جسارت عدنان برایش دردناکتر از #اسارت بود که صورتش سرخ شد و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، پاسخ داد :«اون شب که اون نامرد بهت زنگ زد و #تهدیدت میکرد من میشنیدم! به خودم گفت میخوام ازت فیلم بگیرم و بفرستم واسه دخترعموت! بهخدا حاضر بودم هزار بار زجرکشم کنه، ولی با تو حرف نزنه!»
و از نزدیک شدن عدنان به #ناموسش تیغ غیرت در گلویش مانده و صدایش خش افتاد :«امروز وقتی فهمیدم کشونده بودت تو اون خونه خرابه، مرگ رو جلو چشام دیدم!» و فقط #امیرالمؤمنین مرا نجات داده و میدیدم قفسه سینهاش از هجوم #غیرت میلرزد که دوباره بحث را عوض کردم :«حیدر چجوری اسیر شدی؟»
💠 دیگر به ورودی شهر رسیده و حرکت ماشینها در استقبال مردم متوقف شده بود که ترمز دستی را کشید و گفت :«برای شروع #عملیات، من و یکی دیگه از بچهها که اهل آمرلی بودیم داوطلب شناسایی منطقه شدیم، اما تو کمین داعش افتادیم، اون #شهید شد و من زخمی شدم، نتونستم فرار کنم، #اسیرم کردن و بردن سلیمان بیک.»
از تصور درد و #غربتی که عزیز دلم کشیده بود، قلبم فشرده شد و او از همه عذابی که عدنان به جانش داده بود، گذشت و تنها آخر ماجرا را گفت :«یکی از شیخهای سلیمان بیک که قبلا با بابا معامله میکرد، منو شناخت. به قول خودش نون و نمک ما رو خورده بود و میخواست جبران کنه که دو شب بعد فراریم داد.»
💠 از #اعجازی که عشقم را نجات داده بود دلم لرزید و ایمان داشتم از کرم #کریم_اهل_بیت (علیهمالسلام) حیدرم سالم برگشته که لبخندی زدم و پس از روزها برایش دلبرانه ناز کردم :«حیدر نذر کردم اسم بچهمون رو حسن بذاریم!» و چشمانش هنوز از صورتم سیر نشده بود که عاشقانه نگاهم کرد و نازم را خرید :«نرجس! انقدر دلم برات تنگ شده که وقتی حرف میزنی بیشتر تشنه صدات میشم!»
دستانم هنوز در گرمای دستش مانده و دیگر تشنگی و گرسنگی را احساس نمیکردم که از جام چشمان مستش سیرابم کرده بود.
💠 مردم همه با پرچمهای #یاحسین و #یا_قمر_بنی_هاشم برای استقبال از نیروها به خیابان آمده بودند و اینهمه هلهله خلوت عاشقانهمان را به هم نمیزد.
بیش از هشتاد روز #مقاومت در برابر داعش و دوری و دلتنگی، عاشقترمان کرده بود که حیدر دستم را میان دستانش فشار داد تا باز هم دلم به حرارت حضورش گرم شود و باور کنم پیروز این جنگ ناجوانمردانه ما هستیم.
#پایان
نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
🆔 @EmamZaman
🌸✨🌸
✨🌸
🌸
سلاااااااام همراهان عزیز ڪانال امام زمان عج✋
روزهاټوڹ زیباۍ مہدوے😍
ان شاء اللہ حاݪ دݪټوݩ عاݪــے عاݪــے باشہ😄
#رمان_تنها_میان_داعش هم بہ یارۍ خداۅند و ݪطف امام زماݩ عج بہ پایاݩ رسید؛ خــداروشڪر😊
ان شاء الله از فــردا با رمانۍ خـیلییییی زیبآ در خــدمټ شما رفقاۍ ناب امام زمانۍ هسټیم😊
مثݪ همیشہ ما را همراهۍ ڪنــید و انتقآداټ و پیشنہادهاۍ قشنڱتوݩ رو براے ما بفرسټین🌹
در پناه حـق باشید
زیر سایـہ امام زمان عج باشید
یاعلی✋
🌸
✨🌸
🌸✨🌸
part04.mp3
2.79M
#نمایشنامه کتاب #یادت_باشد
"عاشقانه ترین کتاب شهدای مدافع حرم"
این نمایشنامه دی ماه ۱۳۹۸ از رادیو سراسری نمایش پخش گردیده است.
👈کتاب توصیه شده رهبر انقلاب
8⃣2⃣ قسمت کامل تقدیم گردید.
#قسمت_چهارم
🆔 @EmamZaman
🌸🌿🌸
🌿🌸
🌸
#نماز_اول_وقت📿
#عطر_نماز❣
💫حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔺️ هر بار که نماز بهجا میآوری، ملتفت باش که چیزی به دست آوری و مطلبی بفهمی که قبلاً آن را نمیفهمیدی.
⭕️ تلاوت سورهها و آیات قرآن هم همینگونه است؛ یعنی در هر دفعه چیزی به دست بیاور، غیر از آنچه قبلاً به دست آورده بودی.
📚 در محضر بهجت، ج٢، ص٢۶٩
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
🆔 @EmamZaman
به خودش قول داد فردا توبه کنه !
امروز مُرد و به فردا نکشید...
امیرالمومنین علی علیه السلام:
کسی که توبه را به فردا حواله دهد،
از هجوم مرگ در معرض بزرگترین خطر است !
🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
@emamzaman
4_6033004959983731912.mp3
7.08M
🔊 #پادکست ترجمه صوتی دعای #الهی_عظم_البلا
خدای من، بلا و مصائب ما زیاد شد...
🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
@emamzaman
🌸✨🌸
✨🌸
🌸
#انتقام_حضرت
#داستان_تشرف
▪️از اهواز آمده بود برای حج،
به شوق یافتن نشانه ای از امام غایب؛
آتش اشتیاق در جانش زبانه می کشید؛
قاصد امام آمد؛
او را برد تا خیمه حجّت خدا؛
امام برایش از روزگار ظهور گفت،
از انتقام سختی که خواهد گرفت؛
فرزند مهزیار از امام زمانش شنید که:
«به مدینه خواهم آمد،
به حجره رسول خدا صلی الله علیه وآله،
آن دو را از قبر بیرون می کشم،
بدنهایشان تر و تازه،
آن دو را بر دو نخل خشکیده آویزان خواهم کرد.
درست مقابل بقیع،
همان وقت، نخل ها سبز خواهند شد.
امتحانی سخت تر از امتحانات قبل،
خالص ها از ناخالص ها جدا می شوند.
(رسوا خواهد شد هر کس ذره ای محبت آن دو را به دل داشته باشد).
آنگاه منادی ندا خواهد داد که:
ای آسمان! نابودشان کن!
و ای زمین! (دشمنان را) فرو ببر!
از آن پس، بر زمین خدا، تنها مومنان خالص زندگی خواهند کرد!...»
📚منتخب الاثر، ج3، ص392.
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌷🌿🌷 🌿🌷 🌷 #معرفی_کتب_مهدوی ۱۵📚 #کتابکلیدواژهآیاتمهدویدرقرآن📙 🔹 این کتاب، جدیدترین اثر در ای
#معرفی_کتب_مهدوی ۱۶📚
#کتاب "دارُلسَّلام"📙
🔹 «دارالسلام» اصطلاحي است قرآني، به معناي سراي صلح، امن و سلامت، كه دو بار در قرآن كريم به كار رفته است. مفسران شيعه و اهل سنّت، دارالسّلام را به معناي بهشت میدانند.
🔸 این کتاب از آثار ارزشمند و ميراث گران قدري است. كه در حوزة مهدويّت، دربارة امام عصر(ع)، وظيفة منتظران و غيبت صغري و كبري و مسائل مرتبط با آن به قلم فقيهي برجسته و عالمي وارسته از سر ارادت و خلوص نيّت به نگارش درآمده است. مؤلّف آن مرحوم «علامه محمود ميثمي عراقي» فرزند جعفر بن باقر بن قاسم از نوادگان «ميثم تمار» صحابي معروف اميرمؤمنان علي است و پيداست كه محبّت به علي و فرزندانش را از جد بزرگوار خود به ارث برده است.
🔺 آنچه از مطالعة كتاب دستگير خواننده ميشود اين است كه نيّت مؤلف از آغاز، نقل تشرّفات، مكاشفات كساني بوده كه در خواب يا بيداري به حضور آن آفتاب عالمتاب نائل آمدهاند. در اين كتاب داستانها و شرف يابي هايي يافت ميشود كه براي اولين بار نقل گرديده است. تشرّفات متعددي كه مؤلف از افراد موثّق و اشخاص معتمد شنيده و گردآوري كرده است. نكتة ديگر آن كه مؤلّف در نقل مكاشفات و تشرّفات تنها به شنيدهها و گفتهها بسنده نكرده و تا جايي كه براي وي مقدور بوده، اصل واقعه را يا خود از زبان آن نيكبخت شنيده يا كتباً از وي درخواست كرده است.
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#معرفی_کتب_مهدوی ۱۶📚 #کتاب "دارُلسَّلام"📙 🔹 «دارالسلام» اصطلاحي است قرآني، به معناي سراي صلح، امن
🌸💐🌸
💐🌸
🌸
#معرفی_کتب_مهدوی ۱۷📚
#کتاب "کرامات حضرت مهدی"📕
🔹 ديدار امام زمان پيش از آن كه به عاملى، زمانى يا مكانى بستگى داشته باشد، به عوامل روحى و معنوى وابسته است. بايد حجاب از چهره جان و ديده دل برداشته شود، تا قابليّت ديدار حاصل آيد. آنكس كه دل به مهر جمال دل آرايش باخته، و هواى وصال او را در جان مى پرورد بيش از هر چيز بايد به ترك گناه بينديشد.
🔸 با نگاهى گذرا به شرح حال كسانى كه در طىّ دوران غيبت كبراى مولا امام زمان، سعادت شرفيابى به حضور مقدّسش را داشته، يا از كرامات و معجزات و عنايات خاصّه آن حضرت بهره مند گشته اند، مى توان دريافت كه بيشترين و مهمترين عامل در حصول اين توفيق الهى براى آنان، همان توجه قلبى و مواظبت هاى عملى و رعات تقوى و استمرار برگونه اى خاص، از عبادت خداوند و اطاعت اوليائش بوده است.
🔺 کتاب کرامات حضرت مهدی، تنها نمونه اى از اين هزاران خاطره از ارتباط مردم با امام عصر است، خاطره هایى كه اكثر آنها چه بسا در هيچ دفترى ثبت نشده، و بر هيچ زبانى تكرار نشده باشد. و ناشر آن انتشارات مسجد مقدس جمکران است.
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
🆔 @EmamZaman