🌷از امام صادق (ع) روايت شده :
هركه چهل صبحگاه اين عهد را بخواند،
از #يـــــــاوران قائم ما باشد،
و اگـــــر پيش از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود ، خدا او را از قــبـر بيرون آورد! كه در خدمت آن حضرت باشد،و حق تعالى بر هر كــــلمه هزار حسنه به او كرامت فرمايد،و هزار گناه از او محو سازد،و آن عــهـــد اين است:
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
✨اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.✨
✨اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.✨
✨اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،✨
✨وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.✨
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
#دعای_عهد 📿
❤️کانال امام زمانی ها ❤️
🌙💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَــرَج💖🌙
🍀🌷 @EmamZaman 🌷🍀
5c7c8cbd61aeb6066efc492b_-204181163014842975.mp3
4.43M
🔆 #سبک_زندگی_مهدوی
قسمت دوم
۲- دعوت به حیات
آیه قرآن: ای کسانی که ایمان آورده اید دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید تا شما را زنده کنیم!
مگر ما مرده ایم که ما را زنده کنند؟!
خداوند متعال در این آیه ما را مخاطب قرار داده پس معلوم میشود حیات ما یک حیات گیاهی و نهایتا یک حیات حیوانی است، لذا باید تأمل کرد در چیزی که حیات بخش انسان است.
👤 استاد #ملایی
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
🌸🌼🌸🌼
🌼🌸🌼
🌸🌼
🌼
#ازدواج_و_خانواده 👨👩👧👦
#همسرداری💑
💯ازدواج چهار بال دارد.
#ازدواج دو بال ندارد، ازدواج چهار بال دارد.
👌رابطه تو و همسرت
👌رابطه تو با خانواده همسرت
👌رابطه همسرت با خانواده تو
👌رابطه خانواده همسرت با خانواده تو
👫ازدواج پیوند دو قوم است، نه دو فرد
✅پس: نگو رابطه خودم و فقط شوهرم. هر کدام از این رابطه ها که خراب شد، امکان مجادله، اختلاف، دعوا و جدایی افزایش می یابد.
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
🌼
🌸🌼
🌼🌸🌼
🌸🌼🌸🌼
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌼🌺🌼🌺🌼🌺 🌺🌼🌺🌼🌺 🌼🌺🌼🌺 🌺🌼🌺 🌼🌺 🌺 #معرفی_امامان #امام_دوازدهم 🌸امام دوازدهم ما شیعیان حضرت مهدی (امام زما
🌼🌺🌼🌺🌼🌺
🌺🌼🌺🌼🌺
🌼🌺🌼🌺
🌺🌼🌺
🌼🌺
🌺
#معرفی_امامان
#امام_دوازدهم
🌸امام دوازدهم ما شیعیان حضرت مهدی (امام زمان) عجل الله تعالی فرجه الشریف 🌸
📝خلاصه زندگینامه حضرت مهدی( امام زمان )عجل الله تعالی فرجه الشریف از ولادت تا غیبت،از غیبت تا ظهور،و بعد از ظهور❤️
#قسمت_بیست_و_ششم
🍃💐انشعابات در جامعه شیعه💐🍃
بحران رهبری در این دوره چنان سنگین بود که حتی عدهای از مذهب خود دست برداشته و به سایر فرقههای شیعی و غیرشیعی پیوستند.دستهای رحلت امام حسن عسکری (ع) را نپذیرفتند و او را مهدی دانستند، گروهی امامت سید محمد فرزند امام هادی(ع) را پذیرفتند و امامت امام حسن عسکری(ع) را منکر شدند.
در این میان گروهی بزرگ، جعفر را امام دانستند.جعفر برای بهدست آوردن امامت تلاش زیادی کرد. وی پس از رحلت امام حسن عسکری(ع)، بهرغم زنده بودن مادر امام، مدعی میراث وی شد. وی همچنین زمامداران وقت را تحریک کرد که خانه امام را برای یافتن فرزند او جستجو کنند و با همکاری جعفر، یکی از کنیزان امام حسن عسکری(ع) زندانی شد و به شدت تحت نظر قرار گرفت. بهعلاوه، جعفر حاضر شد سالانه بیست هزار دینار به یکی از کارگزاران عباسی رشوه دهد تا امامت او را تأیید نماید.
علیرغم این اختلافات، نهایتاً اکثریت شیعه به امامت فرزند امام حسن عسکری(ع) گرویدند و همین جریان بعدها رهبری اصلی شیعیان امامی را بر عهده گرفت و در قرن چهارم به صورت شیعه اثنی عشری باقی ماند. شیخ مفید پس از نقل خبری از حسن بن موسی نوبختی، نویسنده کتاب فرق الشیعه، درباره فرقههای چهاردهگانهای که پس از شهادت امام حسن عسکری به وجود آمدند، میگوید:
از این فرقههایی که از آنها یاد کردیم، در زمان ما؛ یعنی در سال ۳۷۳ق هیچ فرقهای غیر از امامیه دوازده امامی باقی نمانده است؛ یعنی کسانی که امامت فرزند امام حسن [عسکری](ع) را که به نام رسول خدا(ص) نامیده میشود، پذیرفته و به حیات و بقای او تا روزی که با شمشیر قیام کند، یقین دارند.
#ادامه_دارد...
📚منابع:
📙ابن اثیر الجزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الصادر، ۱۳۸۵ق.
📘ابن خشاب، عبدالله بن احمد، تاریخ الموالید الائمه و وفیاتهم، تحقیق آیت الله مرعشی نجفی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۶ق.
📗ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، به تحقیق احسان عباس، قم، الشریف الرضی، بی تا.
و......
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
🌺
🌼🌺
🌺🌼🌺
🌼🌺🌼🌺
🌺🌼🌺🌼🌺
🌼🌺🌼🌺🌼🌺
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌼🌸🌼🌸🌼🌸 🌸🌼🌸🌼🌸 🌼🌸🌼🌸 🌸🌼🌸 🌼🌸 🌸 📝 #رمان_عاشقانه_مذهبی_جانم_میرود #قسمت_پنجاه_و_ششم ـــ مهیا بیدارشو .
🌼🌸🌼🌸🌼🌸
🌸🌼🌸🌼🌸
🌼🌸🌼🌸
🌸🌼🌸
🌼🌸
🌸
📝 #رمان_عاشقانه_مذهبی_جانم_میرود
#قسمت_پنجاه_و_هفتم
ـــ کجایی تو؟
مهیا کنار سارا نشست.
ـــ رفتم وضو بگیرم.
مریم مُهری به طرفش گرفت
ـــ نباید تنها میرفتی اونجا خیلی خلوته.
ـــ تنها نرفتم با داداشت رفتم.
نرجس به طرفشان برگشت
ـــ با شهاب رفتی؟
ـــ بله مشکلی هست ؟
با صدای مکبر سر پا ایستادند.مهیا آشنایی با نماز جماعت نداشت و فکر می کرد که با نماز فُرادا فرقی می کند
دوست نداشت جلوی نرجس از مریم بپرسد.
زیر چشمی به مریم نگاه می کرد و حرکاتش را تکرار می کرد.
بعد از نماز سر سفره نشستد و در کنار بازیگوشی دخترا نهار را صرف کردند.
بعد از نهار کنار مزار شهدا رفتند.بعد از خواندن فاتحه به بیرون مسجد رفتند
و به طرف راوی رفتند که داشت صحبت مـیکرد.
همه روی خاک کنار هم نشستند مهیا سرش را روی شانه ی مریم گذاشت .
"آی شهدا دست ما رو بگیر ...
بی سیم هایی که شما میزدید و بی سیم هایی که ما الان میزنیم خیلی تفاوت داره.
شرمنده ایم بخدا ...
همت همت مجنون
حاجی صدای منو میشنوید
همت همت مجنون
مجنون جان به گوشم
حاج همت اوضاع خیلی خرابه .برادر
محاصره تنگ تر شده ...
اسیرامون خیلی زیاد شدند اخوی....
خواهرا و برادرا را دارند قیچی می کنند ....
اینجا شیاطین مدام شیمیایی می زنند....
خیلی برادر به بچه ها تذکر می دیم ولی انگار دیگه اثری نداره ...
عامل خفه کننده دیگه بوی گیاه نمی ده، بوی گناه می ده
همــــــــــــــــــــــــــت جان
فکر نمی کنم حتی هنوز نیمه ی راهم باشیم ....
حاجی اینجا به خواهرا همش میگیم پر چادرتون رو حائل کنید تا بوی گناه مشامتونو اذیت نکنه...
ولی کو اخوی گوش شنوا...
حاجی برادرامونم اوضاعشون خرابه.......
همش می گیم برادر نگاهت برادر نگاهت ....
کو اونایی که گوش میدن.حتی میان و به این نوشته های ماهم میخندن چه برسه به عملش
حاجی این ترکش های نگاه برادرا فقط قلبو میزنه ...
کمک می خوایم حاجی .......
به بچه های اونجا بگو کمک برسونند
داری صدا رو.......
همت همت مجنون.......
حکایت ما الان اینه، ولی کار ما از بیسیم زدن گذشته، کاش یه تیکه سیم می موند باهاش سیم خودمونو وصل کنیم به شهدا
ولی افسوس که همه رو خودمون قطع کردیم. ولی بازم امیدمون به خودشونه.
یه نگاهی به خودتون بکنید و راهتون رو عوض کنید.بخدا پشیمون میشید
شهدا شرمنده .دستمون رو بگیرید ."
مهیا قطره ی اشکی که بر روی گونه اش نشسته بود را پاک کرد باخود می گفت که این همت کیه که این همه اسمش رو میگن.
شانه های مریم می لرزیدن سرش را برداشت با بلند کردن سرش چشم هایش با چشم های شهاب گره خوردند .چشم های شهاب سرخ شده بودند شهاب زود چشم هایش را دزدید.
راوی صحبت هایش را تمام کرد .
شهاب فراخوان داد که همه جمع شوند و،او بالای یک بلندی رفت.
ـــ خواهرا لطفا گوش کنید زیارت همگی قبول باشه.الان تا ساعت ۴ وقتتون آزاده. ساعت چهار همه باید سوار اتوبوس ها بشن .التماس دعا
همه از هم متفرق شدند.
مهیا مشغول عکس گرفتن شد .
با دیدن چند قایق در آب که سیم خاردار اطرافش را محاصره کرده به سمتش رفت که با صدای شهاب سرجایش ایستاد.
ــــ خانم رضایی حواستونو جمع کنید نمیبینید زدن خطر انفجار مین.
ـــ خب من باید برم یکم جلوتر می خوام عکس بگیرم.
ــــ نمیشه اصلا.
مهیا اهمیتی نداد و به راهش ادامه داد شهاب هر چقدر صدایش کرد نایستاد شهاب ناچار بند کیفش را کشید.
ـــ خانم رضایی لطفا، اونجا خطرناکه.
ـــ ولی من این عکسارو لازم دارم.
شهاب استغفرا... زیر لب گفت.
ـــ باشه دوربینو بدید براتون میگیرم
ـــ مین برامن خطر داره براشما نداره
ـــ خانم رضایی لطفا دوربینو بدید
مهیا دوربین را به شهاب داد
شهاب آرام آرام جلو رفت
مهیا داد زد:
ـــ قشنگ عکس بگیرید سید.....
#ادامه_دارد....
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
🌸
🌼🌸
🌸🌼🌸
🌼🌸🌼🌸
🌸🌼🌸🌼🌸
🌼🌸🌼🌸🌼🌸
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌼🌸🌼🌸🌼🌸 🌸🌼🌸🌼🌸 🌼🌸🌼🌸 🌸🌼🌸 🌼🌸 🌸 📝 #رمان_عاشقانه_مذهبی_جانم_میرود #قسمت_پنجاه_و_هفتم ـــ کجایی تو؟ مهی
🌼🌸🌼🌸🌼🌸
🌸🌼🌸🌼🌸
🌼🌸🌼🌸
🌸🌼🌸
🌼🌸
🌸
📝 #رمان_عاشقانه_مذهبی_جانم_میرود
#قسمت_پنجاه_و_هشتم
مریم با دیدن شهاب در منطقه ممنوعه با شتاب به طرفش رفت. سارا و نرجس با دیدن مریم که نگران
به طرف شهاب می رفت به سمتش دویدند.
مریم کنار مهیا ایستاد.
چند بار شهاب را صدا کرد اما شهاب صدایش را نشنید.
به طرف مهیا برگشت.
ـــ مهیا این دیوونه داره چیکار میکنه برا چی رفته اونجا؟
نرجس و سارا هم با نگرانی به مهیا خیره شده بودند مهیا که ترسید واقعیت را بگویید چون میدانست
کتک خوردنش حتمی هست شانه های را به نشانه ی نمیدانم بالا برد .
محسن به طرف دخترها آمد.
ــــ چیزی شده خانم مهدوی؟
___آقای مرادی شهاب رفته قسمتی که مین هست.
محسن سرش را به اطراف چرخاند تا شهاب را پیدا کند با دیدن شهاب چند بار صدایش کرد.
ــــ تلاش نکنید صداتونو نمیشنوه.
مریم روی زمین نشست .
ــــ الان چیکار کنیم؟
مهیا از کارش پشیمان شده بود. خودش هم نگران شده بود باورش نمی شد شهاب به خاطرش قبول کرده
باشه که وسط مین ها برود.
به شهاب که در حال عکاسی بود نگاهی کرد اگر اتفاقی برایش بیفتد چی ؟؟؟
مهیا از استرس و نگرانی ناخن هایش را می جوید.
شهاب که کارش تمام شده بود به طرف بچه ها آمد .تا از سیم های خاردار رد شد مریم به سمتش آمد
ــــ این چه کاریه برا چی رفتی؟ میدونی چقدر خطرناکه ؟
ــــ حالا که چیزی نشده.
شهاب می خواست دوربین را به مهیا بدهد که مهیا با چشم به مریم اشاره کرد شهاب که متوجه منظورش نشد
چشمانش را باریک کرد.مهیا به مریم بعد خودش اشاره کرد و دستش را به علامت سر بریدن بر روی گردنش کشید.
شهاب خنده اش را جمع کرد.
محسن به طرفش رفت .
ـــ مرد مومن تو دیگه چرا؟
اینهمه تو گوش این دانش آموزا خوندی که نرن اونور الان خودت رفتی ؟
ـــ چندجا شناسایی کردم ازشون عکس گرفتم بعد بیایم پاکسازی کنیم .
دوربین را به طرف مهیا گرفت.
ـــ خیلی ممنون خانم رضایی .
مریم به طرف مهیا برگشت
ــــ تو میدونستی می خواد بره اونور؟
تا مهیا می خواست جواب بدهد
شهاب گفت:
ــــ نه نمی دونستن من فقط ازشون دوربینشونو خواستم ایشونم هم لطف کردند به من دادند.
شهاب در دلش گفت
ـــ بفرما دروغگو هم که شدی .
کم کم همه سوار اتوبوس شدند.
شهاب مکان بعدی را پادگان محالتی در جاده ی حمیدیه اعلام کرد.
که امشب آنجا مستقر می شوند مهیا نگاهی به اطرافش انداخت. محسن کنار راننده در حال هماهنگی برنامه فردا بود.مریم هم خواب بود .
مهیا سرش را به صندلی جلو نزدیک کرد شهاب چشمانش را بسته بود. مهیا آرام صدایش کرد.
ــــ سید سید
شهاب چشمانش را باز کرد
و سرجایش نشست
ــــ بله بفرمایید
#ادامه_دارد....
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
🌸
🌼🌸
🌸🌼🌸
🌼🌸🌼🌸
🌸🌼🌸🌼🌸
🌼🌸🌼🌸🌼🌸
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ 100 میلیون جریمه(ربای بانکی) برای آپارتمان 120 میلیونی
⭕️ فوت 2نفر از اهالی ساختمان و از هم پاشیده شدن چند خانواده
⛔️ برای آلوده نشدن به ربا هرگونه وام بانکی را تحریم و حساب های سود دار خود را ببندیم.
#ربا_جنگ_با_خدا
#بانک_ربوی
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
👆این آیه ازسوره بقره این روزهای بلا ومصیبت و مشکلات، خیلی به انسان آرامش میده🌼
🔆 اللهم أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْکافِرين
پروردگارا ، به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و بر شکست کافران[و منافقین] یاری فرما.
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
‼️ بیماری بزرگ امتها
پیامبر گرامی (ص) فرمودند: به زودی بیماری (بزرگ) امتها، امت مرا فرا میگیرد!
اصحاب پیامبر عرض کردند: بیماری (بزرگ) امتها چیست؟
حضرت فرمودند: هوسرانی و عیاشی و فزونطلبی، مسابقه در دنیاپرستی، اختلاف و نفاق و حسد نسبت به یکدیگر و سرانجام به ظلم و ستم و سپس به هرج و مرج مبتلا میشوند.
📕 المحجهًْ البیضاء، ج۵ ص۳۲۶ /کیهان
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman