🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
ســـݪاااااام همرآهاݧ عزیـز ڪاناݪ✋ روزهــاٺــون زیبا و ان شاء الله حآݪ دݪـــٺون عاݪـــے عاݪــــے باش
#رمان_عاشقانه_دو_مدافع
#قسمــــــت_اول
تو آیـنه خودمــو نگـاه ڪردم
_نَ بابا اسماء خانوم بزرگ شدیا .!!!!
_دیگہ نمیتونستم دربرابر اصرار های ماماݧ مقاومت ڪــــنم مخصوصا حالا ک یہ خواستگـــار خیلی پیگیر برام اومده
_خدایا ینے الان وقت تصمیم گیریه؟؟؟
این مسئله باعث شده بودم چند وقتے برم تو فڪــر
از طرفے هر چقدر میگذشت اصرار ماماݧ بیشتر میشد
_میگفت:خیلی اصرار دارݧ ک بیاݧ برای خواستگارے هرچقدر میگم تو میخواے درس بخونے راضے نمیشــݧ
_آخہ ماماݧ
_آخہ نداره حالا بزار یہ بار بیاݧ ببینیم چی میشہ
-ماماااااااان
نزاشت حرف بزنم رفت
_رفتم دنبالش مامان جاݧ من هنوز میخوام درس بخونم اصن بہ ازدواج فکر هم نمیکنم .
_خوب فڪر ڪــݧ اسماءجاݧ بلاخره ک باید یہ روز ازدواج کنے تا کے خواستگاراتو رد کنم دختر ؟؟؟
-مث اینکہ خیلے دوست دارے من زودتر از این جا برمااااااا
-اخم ڪرد و گفت اصـݧ خودت میدونی
-قهر نکـݧ ماماݧ خوشگلم چشم
-پس زنگ بزنم بهشوݧ؟؟؟
صداے اذان بلند شد
از فرصت استفاده ڪردم ماماݧ اجازه بده نماز بخونم بعد
بعد از نماز تسبیحات حضرت زهرا رو گفتم و ازش خواستم کمکم کنه
ماماݧ انگار منتظر بود ک نمازم تموم شه سریع اومد تو اتاقو گفت
اسماء جاݧ بگم بیاݧ؟؟؟؟؟
اووووف باشہ اما بگم مـݧ هیچ قولے نمیدماااااااا
#ادامه_دارد......
✍نویـسنده: #خانم_علی_آبادے
💐اللّهُمَّ عجل لولیک الفرج 💐
🆔 @EmamZaman