گفتمحاجیلباسپاسداریچهرنگیه؟!
سـبزیاخاکی؟!
خندیدوگفت :
اینلباسعادتشهیاخونیباشهیاگِلی...🙂💔
#شهیدانه 🦋
#حاج_قاسم ♥️
【@emamzaman】
چالش عکس #عید_غدیر 🌸
شرکت کننده شماره 🔟
خوشنویسی حکمت نهج البلاغه
سمیرا دل افکار
چالش عکس #عید_غدیر 🌸
شرکت کننده شماره 1⃣1⃣
اکرم جعفری از پاکدشت
به نیت دخترم سیده ملیکاموسوی تومسابقه شرکت کردم 😍
چالش عکس #عید_غدیر 🌸
شرکت کننده شماره2⃣1⃣
فریده پورندی از استان فارس
چالش عکس #عید_غدیر 🌸
شرکت کننده شماره3⃣1⃣
فاطمه زهرا حسینی نیک از نجف آباد اصفهان
این اثر را سال گذشته برای مدرسه درست کردم ،بقیه طرح های گل درست کرده بودند ولی من به عشق زیادی که به مولا علی دارم این طرح را درس کردم،البته طراح کار مادرم هستند که با عشق این طرح رو روی کاغذ برایم کشیدند
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌱تشـرفات... خادم حضرت امام حسن عسکری علیه السلام نقل میکند: من از جمله خدمتگزاران حضرت بقیةالله ار
🌱تشـرفات...
در این اثناء حجاب برداشته شد و پرده بالا رفت و ما داخل مجلس خلیفه شدیم. وقتی چشم خلیفه و حضار مجلس بر آن طلعت نورانی افتاد هیبت آن سرور بر آنها اثر گذاشت و رنگ صورت هایشان تغییر کرد و حواس آن ها پریشان شد و زبان هایشان بند آمد به طوری که قادر بر سخن گفتن و یا حرکت از جای خود نبودند. من هم ایستاده بودم و آن نور درخشان همانطور بر کتف من سوار بودند. پس از گذشتن مدت زمانی وزیر معتمد برخاست و با خلیفه بنای مشورت و نجوا را گذاشت. من متوجه شدم که راجع به قتل آن سرور با هم صحبت می کنند. از خیال کشته شدن آن حضرت ترس زیادی به دلم افتاد.
در این هنگام خلیفه به شمشیر دارها اشاره کرد: این طفل را بکشید! هر کدام از آنها خواستند شمشیر از غلاف خود بیرون بکشند دیدند بیرون نمی آید. وزیر وقتی این وضع را دید گفت: یقینا این موضوع از کارهای ساحرانه بنی هاشم است. آنها این شمشیر ها را سحر کرده اند تا از غلاف بیرون نیایند و فکر میکنم سحر آنها به شمشیرهایی که هنوز به کار نیفتاده و در خزانه خلیفهاند اثر نگذاشته باشد. و دستور داد شمشیر هایی را که در خزانه معتمد عباسی بود آوردند. ولی باز هم هر چه کردند که لااقل یکی از آنها از غلاف بیرون بیاید ممکن نشد. این بار کارد ها و تیغ هایشان را در آوردند، اما آنها هم از دسته و غلاف های خود باز نشد و بیرون نیامد.
در این هنگام معتمد بنا به پیشنهاد وزیر خبیث دستور داد چند شیر درنده از «برکة السباع» (باغ وحش) بیاورند و در مجلس بگذارند. شیربانان رفتند و سه شیر آوردند. خلیفه به همان شکلی که مولایم بر کتف من قرار داشتند به من امر کرد ایشان را جلوی شیرها بیندازم. من مضطرب الحال و مشوشالبال با خود گفتم: این کار را نمیکنم اگرچه بند از بندم جدا کنند. تا این مطلب به قلبم خطور کرد، حضرت بقیةالله ارواحنا فداه دهان مبارک خود را کنار گوشم آوردند و آهسته فرمودند: «لا تَخَف وَ اَلقِنِی»؛ نترس و مرا بینداز! من بدون معطلی آن بزرگوار را جلوی شیر ها انداختم، ناگاه دیدم آن حیوان ها...
ادامه دارد.
#تشرفات
#قسمت_دوم
#امام_زمان♥
【@emamzaman】
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
1⃣روز مانده تا عید سعید غدیر...🎊
🌱هر روز چشم مان را به نور یکی از فضائل مولی الموحدین امیرالمومنین علیه السلام روشنایی بخشیم...😍
#امام_زمان♥
#عید_غدیر
【@emamzaman】
انسان شناسی ۵۰.mp3
6.14M
✖️چرا ناگهان از یک حافظ قرآن، اژدهای وحشتناکی مثل شِمــر بیرون میآید؟
✖️ و یا عمر سعد، با همهی یقینی که به حقانیت جبههی حق دارد، در برابر مُلک ری، نمیتواند ایستادگی کند؟
💥 چطور میشود از مجاهدترین انسانها، ناگاه، خطرناکترین چهرهها برای جبههی حق، خروج میکند؟
چه کنیم، این حادثهی شوم، برای ما رخ ندهد؟
#انسان_شناسی ۵۰
#امام_خمینی (ره)
#استاد_شجاعی
#حجهالاسلام_کاشانی
【@emamzaman】