🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ #رمان_زندگینامه_شهید_سید_علی_حسینی_و_دخترشان_زینب_السادات #قسمت_پنجاه_و_دوم_داستان_د
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
#رمان_زندگینامه_شهید_سید_علی_حسینی_و_دخترشان_زینب_السادات
#قسمت_پنجاه_و_سوم_داستان_دنباله_دار_بدون_تو_هرگز:
* حمله چند جانبه*
ماجرا بدجور بالا گرفته بود . همه چیز به بدترین شکل ممکن دست به دست هم داد تا من رو خورد و له کنه .
دانشجوها، سرزنشم می کردن که یه موقعیت عالی رو از دست داده بودم . اساتید و ارشدها، نرفتن من رو یه اهانت به خودشون تلقی کردن . و هر چه قدر توضیح می دادم فایده ای نداشت . نمی دونم نمی فهمیدن یا نمی خواستن متوجه شن.
دانشگاه و بیمارستان هر دو من رو تحت فشار دادن که اینجا، جای این مسخره بازی ها و تفکرات احمقانه نیست و باید با شرایط کنار بیام و اونها رو قبول کنم .
هر چقدر هم راهکار برای حل این مشکل ارائه می کردم فایده ای نداشت . چند هفته توی این شرایط گیر افتادم . شرایط سخت و وحشتناکی که هر ثانیه اش حس زندگی وسط جهنم رو داشت .
وقتی برمی گشتم خونه تازه جنگ دیگه ای شروع می شد . مثل مرده ها روی تخت می افتادم . حتی حس اینکه انگشتم رو هم تکان بدم نداشتم . تمام فشارها و درگیری ها با من وارد خونه می شد . و بدتر از همه شیطان ، کوچک ترین لحظه ای رهام نمی کرد . در دو جبهه می جنگیدم . درد و فشار عمیقی تمام وجودم رو پر می کرد . نبرد بر سر ایمانم و حفظ اون ، سخت تر و وحشتناک بود . یک لحظه غفلت یا اشتباه، ثمر و زحمت تمام این سال ها رو ازم می گرفت . دنیا هم با تمام جلوه اش جلوی چشمم بالا و پایین می رفت .می سوختم و با چنگ و دندان، تا آخرین لحظه از ایمانم دفاع می کردم.
حدود ساعت 9 باهام تماس گرفتن و گفتن سریع خودم رو به جلسه برسونم . پشت در ایستادم . چند لحظه چشم هام رو بستم . بسم الله الرحمن الرحیم ... خدایا به فضل و امید تو...
در رو باز کردم و رفتم تو . گوش تا گوش کل سالن کنفرانس پر از آدم بود . جلسه دانشگاه و بیمارستان برای بررسی نهایی شرایط...
رئیس تیم جراحی عمومی هم حضور داشت...
#ادامه_دارد...
نویسنده :
#سید_محمد_طاها_ایمانی
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @emamzaman
❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ #رمان_زندگینامه_شهید_سید_علی_حسینی_و_دخترشان_زینب_السادات #قسمت_پنجاه_و_سوم_داستان_د
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
#رمان_زندگینامه_شهید_سید_علی_حسینی_و_دخترشان_زینب_السادات
#قسمت_پنجاه_و_چهارم_داستان_دنباله_دار_بدون_تو_هرگز:
*پله اول *
پشت سر هم حرف می زدن .یکی تندتر ، یکی نرم تر ، یکی فشار وارد می کرد ، یکی چراغ سبز نشون می داد. همه شون با هم بهم حمله کرده بودن و هر کدوم، لشکری از شیاطین به کمکش اومده بود وسوسه و فشار پشت وسوسه و فشار ... و هر لحظه شدیدتر از قبل...
پلیس خوب و بد شده بودن و همه با یه هدف : یا باید از اینجا بری یا باید شرایط رو بپذیری.
من ساکت بودم . اما حس می کردم به اندازه یه دونده ماراتن، تمام انرژیم رو از دست دادم. به پشتی صندلی تکیه دادم.
_زینب . این کربلایی توئه ... چی کار می کنی؟ ... کربلائی میشی یا تسلیم؟
چشم هام رو بستم . بی خیال جلسه و تمام آدم های اونجا.
_خدایا . به این بنده کوچیکت کمک کن . نزار جای حق و باطل توی نظرم عوض بشه . نزار حق در چشم من،
باطل و باطل در نظرم حق جلوه کنه . خدایا . راضیم به رضای تو...
با دیدن من توی اون حالت ، با اون چشم های بسته و غرق فکر ، همه شون ساکت شدن . سکوت کل سالن رو پر کرد
خدایا ... به امید تو ... بسم الله الرحمن الرحیم...
و خیلی آروم و شمرده ، شروع به صحبت کردم.
_این همه امکانات بهم دادید ، که دلم رو ببرید و اون رو مسخ کنید . حالا هم بهم می گید یا باید شرایط شما رو بپذیرم یا باید برم؟
امروز آستین و قد لباسم کوتاه میشه و یقه هفت، تنم می کنید . فردا می گید پوشیدن لباس تنگ و یقه باز چه اشکالی داره؟
چند روز بعد هم لابد می خواید حجاب سرم رو هم بردارم.
چشم هام رو باز کردم...
_همیشه ،همه چیز ، با رفتن روی اون پله اول شروع میشه...
سکوت عمیقی کل سالن را پر میکند..
#ادامه_دارد...
نویسنده :
#سید_محمد_طاها_ایمانی
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @emamzaman
❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_آهنگ_مهدوی
گل نرگس آبروی دو عالم
خیالت کی میرود ز خیالم
مناجات تصویری بسیار زیبا و دل نواز، در مورد حضرت مهدی (عج)
✨🏴الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🏴✨
🆔 @emamzaman
هدایت شده از 🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
هر شب با
#دعای_فرج
🏴الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🏴
🆔 @emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ #رمان_زندگینامه_شهید_سید_علی_حسینی_و_دخترشان_زینب_السادات #قسمت_پنجاه_و_چهارم_داستان
#❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
#رمان_زندگینامه_شهید_سید_علی_حسینی_و_دخترشان_زینب_السادات
#قسمت_پنجاه_و_پنجم_داستان_دنباله_دار_بدون_تو_هرگز:
*من یک دختر مسلمانم*
سکوت عمیقی کل سالن رو پر کرده بود . چند لحظه مکث کردم.
_یادم نمیاد برای اومدن به انگلستان و پذیرشم در اینجا به پای کسی افتاده باشم و التماس کرده باشم . شما از روز اول دیدید من یه دختر مسلمان و محجبه ام . و شما چنین آدمی رو دعوت کردید . حالا هم این مشکل شماست، نه من .
و اگر نمی تونید این مشکل رو حل کنید کسی که باید تحت فشار و توبیخ قرار بگیره من نیستم .
و از جا بلند شدم . همه خشک شون زده بود . یه عده مبهوت ، یه عده عصبانی ، فقط اون وسط رئیس تیم جراحی عمومی خنده اش گرفته بود.
به ساعتم نگاه کردم .
_این جلسه خیلی طولانی شده . حدودا نیم ساعت دیگه هم اذان ظهره . هر وقت به نتیجه رسیدید لطفا بهم خبر بدید . با کمال میل برمی گردم ایران...
نماینده دانشگاه، خیلی محکم صدام کرد...
_دکتر حسینی ، واقعا علی رغم تمام این امکانات که در اختیارتون قرار دادیم با برگشت به ایران مشکلی ندارید و حاضرید از همه چیز صرف نظر کنید؟
_این چیزی بود که شما باید همون روز اول بهش فکر می کردید...
جمله اش تا تموم شد جوابش رو دادم . می ترسیدم با کوچک ترین مکثی دوباره شیطان با همه فشار و وسوسه اش بهم حمله کنه...
این رو گفتم و از در سالن رفتم بیرون و در رو بستم . پاهام حس نداشت . از شدت فشار ، تپش قلبم رو توی شقیقه هام حس می کردم...
#ادامه_دارد...
نویسنده :
#سید_محمد_طاها_ایمانی
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @emamzaman
❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ #رمان_زندگینامه_شهید_سید_علی_حسینی_و_دخترشان_زینب_السادات #قسمت_پنجاه_و_پنجم_داستان
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
#رمان_زندگینامه_شهید_سید_علی_حسینی_و_دخترشان_زینب_السادات
#قسمت_پنجاه_و_ششم_داستان_دنباله_دار_بدون_تو_هرگز:
*دزدهای انگلیسی*
وضو گرفتم و ایستادم به نماز . با یه وجود خسته و شکسته . اصلا نمی فهمیدم چرا پدرم این همه راه، من رو فرستاد اینجا.
خیلی چیزها یاد گرفته بودم . اما اگر مجبور می شدم توی ایران، همه چیز رو از اول شروع کنم ، مثل این بود که تمام این مدت رو ریخته باشم دور.
توی حال و هوای خودم بودم که پرستار صدام کرد...
–دکتر حسینی ... لطفا تشریف ببرید اتاق رئیس تیم جراحی عمومی .
در زدم و وارد شدم . با دیدن من، لبخند معناداری زد . از پشت میز بلند شد و نشست روی مبل جلویی .
_شما با وجود سن تون واقعا شخصیت خاصی دارید...
_مطمئنا توی جلسه در مورد شخصیت من صحبت نمی کردید...
خنده اش گرفت...
_دانشگاه همچنان هزینه تحصیل شما رو پرداخت می کنه. اما کمک هزینه های زندگی تون کم میشه و خوب بالطبع، باید اون خونه رو هم به دانشگاه تحویل بدید.
ناخودآگاه خنده ام گرفت .
_اول با نشون دادن در باغ سبز، من رو تا اینجا آوردید ؛ تحویلم گرفتید .اما حالا که حاضر نیستم به درخواست زور و اشتباه تون جواب مثبت بدم ؛ هم نمی خواید من رو از دست بدید و هم با سخت کردن شرایط، من رو تحت فشار قرار می دید . تا راضی به انجام خواسته تون بشم .
چند لحظه مکث کردم .
_لطف کنید از طرف من به ریاست دانشگاه بگید برعکس اینکه توی دنیا، انگلیسی ها به زیرک بودن شهرت دارن ؛ اصلا دزدهای زرنگی نیستن .
و از جا بلند شدم...
#ادامه_دارد...
نویسنده :
#سید_محمد_طاها_ایمانی
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @emamzaman
❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حجاب
سخنران:استاد انصاریان
دختران شیعه نگران حجاب خود هستند
✨🏴الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🏴✨
🆔 @emamzaman
👈👈حتماً حتماً بخونید، بسیار بسیار مهم
#غربال در #آخرالزمان
در آخرالزمان فتنههایی در جامعه اسلامی اتفاق میافتد که به واسطه آنها مسلمانها غربال میشوند.
امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه می فرمایند: قسم به ذات احدیت که نبی اکرم (ص) را به حق برانگیخت، در آخرالزمان مردم امتحان می شوند، به قدری امتحان ها شدید و مردم غربال می شوند که اشخاص بزرگ از درون غربال به پایین می افتند و افراد خاص، مؤمن و خالص در غربال می مانند و عده زیادی از مردم از غربال بیرون می ریزند.
هر قدر به سمت ظهور امام زمان (علیه السلام) پیش برویم، فتنهها بیشتر و غربالشدن انسانها نیز بیشتر میشود.
حضرت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه فرمودند: «شمایان در كوره آزمایش بروید، و دستخوش دگرگونی شوید، و در غربال سختی ها در آیید.» (نهجالبلاغه، خطبه 16)
هر چقدر به سمت ظهور مظلومترین امام، مهدی (عج) برویم، آزمایش و امتحان مردم شدت میگیرد، زیرا آخرین بازمانده ی خدا در زمین به یارانی بزرگ و قدرتمند نیاز دارند.
امام زمان (عج) خیلی ناز دارند و هر کسی را قبول نمیکنند. مانند حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) که هزاران نفر از مکه با او راه افتادند تا کربلا، اما به قدری این آقا ناز داشتند که از آن چند هزار نفر فقط همین ۱۵۰ نفر با حضرت ماندند. آن هم نه تا شب عاشورا، بلکه تا لحظه شهادتشان. کسی که به مقام محمود برسد، همراه امام زمان (علیهالسلام) میماند و این مقام به هر کسی داده نمیشود. این ریزش ها همیشه اتفاق میافتد تا اینکه إنشاءالله به نقطه باشکوه ظهور امام زمان (علیه السلام) برسیم.
هرچه زمان بگذرد و به سال های قبل از ظهور نزدیک تر شویم، وضع مؤمنان و شیعیان سخت و سخت تر می شود تا در غربالگری عصر غیبت، مؤمنان و منتظران بازشناخته شوند.
این چنین نیست که دروازه ای را گشوده و رخصت دهند تا جماعتی آسان وارد شوند، بر مسندها تکیه بزنند و گمان برند که پذیرفته درگاه حضرت محبوب شده اند.
لاجرم هرکس باید شرایط پذیرفته شدن را در خود فراهم آورد. این سخن معقول و پذیرفته هر صاحب خردی است. در این دوران سخت، و آنگاه که شدت و سختی به منتهای خودش می رسد، صفوف، معلوم و تفکیک می شود تا به آنجا که هرکس جای خودش را در صفوف تشکیل شده شناخته و در آن قرار می گیرد؛ بلکه آن را فاش و علنی نیز می سازد.
پس در این ابتلائات و نوسانها و حوادث، به هوش باشید و بدانید آنچه بیش از هرچیز نیاز به مراقبت دارد، نه دلار و طلا و ملک و دارایی و ...، بلکه ایمان است، ایمان است که باید حفظ شود و نگذاشت از ارزشش کم شود، نگذاشت ارزشش در این شرایط ناگوار، به یک چهارم یا یک پنجم یا ... کاهش یابد.
عزیزان ایمانتان را حفظ کنید و از شرایط و حوادث جامعه نهراسید، خرسند باشید که فرج نزدیک است.
👈👈مثال: شوهری که همسرش در حال زایمان است، از دردکشیدن همسرش ناراحت و محزون است، اما در عمق جان خرسند است، زیرا میداند بعد از این درد و رنج، تولد فرزند دلبندش است، پس با وجود دیدن درد و زجر همسرش، شاد است، چون منتظر رسیدن عزیزش است.
👌حال منتظران امام زمان (عج) با اینکه از وضع ناگوار فقرا و مستمندان و بسیاری از اقشار جامعه غمگینند، اما شادند، چرا که میدانند هرچه به اوج سختی ها نزدیکتر شویم، به فرج و گشایش نزدیکتر هستیم.
بدانید در برهه و زمان غربال هستیم، حتماً باید غربال شویم، حواسمان باشد آنقدر ریز نشویم که از غربال بیفتیم 😞 عزیزانمان را هم کمک کنیم از غربال سربلند بیرون بیایند تا لیاقت یاری کردن مظلومترین امام، مهدی (عج) را پیدا کنیم.
حداقل برای یک نفر بفرستید
✅ تعجیل در ظهور مظلومترین امام، مهدی (عج): صلوات با ذکر فرج
هدایت شده از 🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
هر شب با
#دعای_فرج
🏴الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🏴
🆔 @emamzaman