7.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آمریکا در یک دقیقه!
واقعا اگه همه اش بخاطر پول نبوده
پس بخاطر چی بوده؟
#جهاد_تبیین 🇮🇷
#افول_آمریکا
#افول_آمریکا_نزدیک_است
#حذف_دلار
╭─┈┈
│☫@emamzaman_b ☫
╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخواست با نماینده اسرائیل دست بده
دنیا در حال بیدار شدن هست 👌
احسنت بر این زن آزاده و انسان دوست
همین حرکت و این تحقیر برای موش های کثیف اسرائیلی کافی هست تا متوجه نفرت مردم جهان بشوند
╭─┈┈
│☫@emamzaman_b ☫
╰───────────
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خلقت شگفتانگیز انسان
╭─┈┈
│☫@emamzaman_b ☫
╰───────────
هرچند دیدگان ما از دیدار روی دلربای
زهرایی ات ، محروم است اما
قلب های شکسته ی ما حضورِ مهربان
و امیدآفرینت را احساس می کند ...
تو با دعای خیرت ،با نوازش های مداومِ
پدرانه ات ، با نگاه سبز و بارانی ات ،
با توجه گرم و حیات آفرینت ...
همواره به ما امان می دهی ،
از ما مراقبت میکنی و جان پناهمان هستی ...
شکر خدا که در سایه سار توایم ...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرج
#سلام_امام_زمانم❤️
╭─┈┈
│☫@emamzaman_b ☫
╰───────────
#به_تو_از_دور_سلام
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا سخت در آغوش بگیرم که بمیرم..
🌹 السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌹 وعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌹 وعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌹 وعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#سلام_اربابم 💔
╭─┈┈
│☫@emamzaman_b ☫
╰───────────
#حدیث_روز
امام صادق(ع) فرموده اند:
زمانی که بین مردم به عدالت رفتار شود، فقر از میان می رود.
منبع: الکافی
╭─┈┈
│☫@emamzaman_b ☫
╰───────────
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه درست گفت حاج قاسم که
"والله هر کس تیر به سمت این نظام انداخت آواره شد"
╭─┈┈
│☫@emamzaman_b ☫
╰───────────
💠داستان راستان
🔹حکایت شهید سید مرتضی دادگر🌷
🔹می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.....
🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم....
🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم....
🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه....
🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم....
🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم....
🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد....
🔹شهیدسیدمرتضیدادگر...🌷
فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من....
🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم.....
🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند....
🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم....
🔹"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم....
🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... »
🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده...
🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم :
🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...
گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟
🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد....
🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات....
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟
🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم....
🔹شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری...
وسط بازار ازحال رفتم...
🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
🥀🥀🥀🥀🥀
#شهدا_شرمنده_ایم
╭─┈┈
│☫@emamzaman_b ☫
╰───────────
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کابوس اسرائیل!
به یاد و احترام سردار عالیقدر، دانشمند برجسته و پارسای بیادعا، #سردار_حسن_طهرانی_مقدم
╭─┈┈
│☫@emamzaman_b ☫
╰───────────
تعجیلکنبهخاطرصدهاهزارچشم
ایپاســخگــرامیامنیجـیبها
اَللّهُمَ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج
#سلام_امام_زمانم❤️
╭─┈┈
│☫@emamzaman_b ☫
╰───────────