امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• 🌹 #داستانهایبحارالانوار 💚 #داستانامروز 💌بار و گناه نابخردان بر دوش آگاهان
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌رفتار با همسایه
🌼شخصی میگوید: محضر امام صادق علیه السلام رسیدم عرض کردم: همسایه ای دارم مرا اذیت میکند. فرمود: تو با او خوش رفتار باش! گفتم: خداوند او را نیامرزد. حضرت از من روی گردانید. آن مرد میگوید: من نخواستم با آن حال از امام علیه السلام جدا شوم. برای اینکه توجه حضرت را جلب کنم عرض کردم: همسایهام با من چنین و چنان میکند و مرا آزار میدهد. فرمود: تو فکر میکنی اگر آشکارا با او دشمنی کنی (تو هم به او آزار و اذیت کنی) میتوانی از او انتقام بگیری؟ عرض کردم: بلی! میتوانم. فرمود: همسایه تو آدم حسودی است. او از کسانی که به خاطر نعمتهایی که خداوند به آنان داده است، به مردم حسد میورزد. چنین آدمی اگر نعمتی را برای کسی دید، از ناراحتی و آتش درونی که از حسد شعله ور است، چنانچه خانواده داشته باشد با آنان درگیر شده، اذیت و آزارشان میکند و اگر خانواده نداشته باشد به نوکر و خدمتکارش دعوا میکند و اگر خدمتکار نداشته باشد، شبها را به خواب نمی رود و روزها را با خشم و غضب سپری میکند.
📘بحار: ج ۷۴، ص ۱۵۲
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• 🌹 #داستانهایبحارالانوار 💚 #داستانامروز 💌رفتار با همسایه 🌼شخصی میگوید: مح
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌برهانی بر وجود آفریدگار
ابو شاکر دیصانی میگوید: وارد محضر امام صادق علیه السلام شدم. عرض کردم: اجازه میفرمایید مطلبی بپرسم؟ حضرت فرمود: از هر چه میخواهی سؤال کن. گفتم: دلیل شما بر این که آفریدگاری داری چیست؟ حضرت فرمود: وجود خودم؛ زیرا وجود خود را خالی از این دو جهت نمی دانم: یا خود، خویشتن را آفریده ام؟ در این صورت، یا در هنگام ساختن، خود (هستی من) وجود داشته یا وجود نداشته است. اگر (هستی من) وجود داشته و با این حال باز آن را ساخته ام، در این فرض نیازی نبوده و این تحصیل حاصل بوده است و تحصیل حاصل محال است. و اگر در حالی که نبودهام خودم را ساخته ام، میدانی که معدوم نمی تواند چیزی بسازد. بنابراین، مطلب سوم ثابت میگردد و آن این که برای من صانع و آفریننده ای هست. ابوشاکر بدون اینکه حرفی بزند از مجلس برخواست و رفت.
📘بحار: ج ۳، ص ۵۰
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• 🌹 #داستانهایبحارالانوار 💚 #داستانامروز 💌برهانی بر وجود آفریدگار ابو شاکر
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌دعاهایی که مستجاب نمی شود
🌿امام صادق علیه السلام میفرماید: چهار کس دعایشان به اجابت نمی رسد: ۱. مردی که در خانه خود نشسته و میگوید: خدایا! به من روزی بده! خداوند به او میفرماید: آیا به تو دستور ندادم به جستجوی روزی بروی؟ ۲. مردی که درباره زن ناشایست خود نفرین کند. خداوند به او هم میفرماید: آیا اختیار طلاق او را به تو واگذار نکردم؟ ۳. و مردی که مال خود را در جاهای بد و اسراف تلف کرده و میگوید: خدایا! به من روزی بده! خداوند به او نیز میفرماید: آیا به تو دستور میانه روی ندادم؟ آیا به تو دستور ندادم، مالت را اصلاح کن و در موارد بد مصرف منما؟ چنانچه در قرآن میفرماید: کسانی که چون خرج کنند نه اسراف و نه بر خود تنگ گرفته، بخل ورزند و میان این دو صفت، معتدل و میانه رو هستند. ۴. مردی که بدون شاهد و گواه و سند به دیگری وام دهد. (سپس بدهکار انکار نماید) برای دریافت حق خود از خدا کمک بخواهد. به او نیز میفرماید: آیا به تو دستور ندادم که هنگام وام دادن شاهد بگیری؟
📘بحار: ج ۹۳، ص ۳۶۰، و ج ۷۳، ص ۳
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• 🌹 #داستانهایبحارالانوار 💚 #داستانامروز 💌دعاهایی که مستجاب نمی شود 🌿امام
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌امام کاظم (علیه السلام) در کاخ هارون
🌺روزی امام موسی بن جعفر علیه السلام را در بغداد به یکی از کاخهای با شکوه هارون وارد کردند. هارون که مست قدرت و سلطنت بود، به کاخ اشاره کرد و گفت: این کاخ از آن کیست؟ نظر هارون این بود که عظمت و جلال خویش را به رخ حضرت بکشد. امام علیه السلام با کمال بی اعتنایی به کاخ پرتجمل وی فرمود: این خانه، خانه فاسقان است؛ همان افرادی که خداوند درباره آنها میفرماید: به زودی کسانی را که در روی زمین به ناحق کبر میورزند از (درک و فهم) آیات خود منصرف میسازم به طوری که هرگاه آیات الهی ببینند ایمان نمی آورند و اگر راه هدایت و کمال ببینند آن را انتخاب نمی کنند. اما هرگاه راه گمراهی ببینند آن را پیش میگیرند همه اینها به خاطر آن است که آنان آیات ما را تکذیب نموده و از آن غفلت کردند. [سوره اعراف: آیه ۱۴۶] (تو نیز ای هارون از آنان هستی که در برابر حق تکبر ورزیده و جبهه گرفته اند. ) هارون از این پاسخ سخت ناراحت شد. از امام علیه السلام پرسید: پس در واقع این خانه، خانه کیست؟ حضرت فرمود: این خانه در حقیقت از آن شیعیان ما است اکنون دیگران (شما) با زور آن را گرفته اند و بر ایشان باعث آزمایش و امتحان است. هارون گفت: اگر این کاخ از آن شیعیان است، چرا صاحبش آن را از ما نمی گیرد؟ امام علیه السلام فرمود: این خانه از صاحب اصلیش در حال عمران و آبادی گرفته شده است، هرگاه توانست آن را آباد کند پس خواهد گرفت.
📘بحار: ج ۴۸، ص ۱۳۸
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• 🌹 #داستانهایبحارالانوار 💚 #داستانامروز 💌امام کاظم (علیه السلام) در کاخ هار
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌خدمت در دستگاه حکومت ظالم
🌼علی بن یقطین در عین حال که وزیر مقتدر هارون الرشید بود، از شیعیان مخلص امام موسی بن جعفر علیه السلام به شمار میرفت. با اینکه امام علیه السلام همکاری با ستمگران را جایز نمی دانست، اما اشتغال بعضی افراد مورد اطمینان را در دستگاه ظالمان ضروری میدانست. یکی از آنها علی بن یقطین بود، وی بارها از امام کاظم علیه السلام اجازه نداد و فرمود: این کار را نکن! ما به شما علاقه داریم، اشتغال تو در دربار خلیفه مایه عزت برادران دینی تو (شیعه) است. امید است خداوند ناراحتیها را به وسیله تو برطرف کند و آتش کینه دشمنان را خاموش سازد. ای علی بن یقطین! کفاره خدمت در دربار ظالم، نیکی به برادران دینی است. سپس به وی فرمود: تو یک چیز را برای من ضمانت کن! من در مقابل سه چیز را ضمانت میکنم. اما آنچه تو باید ضمانت کنی این است که هر وقت یکی از دوستان ما به تو مراجعه کرد، هر حاجتی داشت برطرف کنی و برای او احترام و عزت قایل شوی. و اما آنچه من باید ضامن شوم عبارتند از: ۱. هیچوقت زندانی نشوی. ۲. هرگز با شمشیر دشمن کشته نشوی. ۳. هیچ وقت فقر و تنگدستی نبینی. ای علی! هر کس مؤمنی را شاد کند، مرحله اول خدا، مرحله دوم پیغمبر صلی الله علیه و آله و در مرحله سوم همه ما را خوشحال نموده است.
📘بحار: ج ۴۸، ص ۱۳۶، و ج ۷۵، ص ۳۷۹ با اندکی تفاوت
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌لبخند پیامبر صلی الله علیه و آله
🌸❣روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به طرف آسمان نگاه میکرد، تبسمی نمود. شخصی به حضرت گفت: یا رسول الله ما دیدیم به سوی آسمان نگاه کردی و لبخندی بر لبانت نقش بست، علت آن چه بود؟ رسول خدا فرمود: - آری! به آسمان نگاه میکردم، دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزی بنده با ایمانی را که هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول میشد، بنویسند؛ ولی او را در محل نماز خود نیافتند. او در بستر بیماری افتاده بود.
🌼❣فرشتگان به سوی آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند: ما طبق معمول برای نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ایمان به محل نماز او رفتیم. ولی او را در محل نمازش نیافتیم، زیرا در بستر بیماری آرمیده بود. خداوند به آن فرشتگان فرمود: تا او در بستر بیماری است، پاداشی را که هر روز برای او هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود، مینوشتید، بنویسید. بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیماری است، برایش در نظر بگیرم.
📘بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۸۳
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
امام زمان سلام الله علیه ✨
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 🌹 #داستانهایبحارالانوار 💚 #داستانامروز 💌لبخند پیامبر صلی الله علیه و آله 🌸❣روزی
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌گریه پیامبر صلی الله علیه و آله!
🌷رسول خدا صلی الله علیه و آله شبی در خانه همسرشان امّ سلمه بود. نیمه شب از خواب برخاست و در گوشه تاریکی مشغول دعا و گریه زاری شد. امّ سلمه که جای رسول خدا صلی الله علیه و آله را در رختخوابش خالی دید، حرکت کرد تا ایشان را بیابد. متوجه شد رسول اکرم صلی الله علیه و آله در گوشه خانه، جای تاریکی ایستاده و دست به سوی آسمان بلند کرده اند. در حال گریه میفرمود: خدایا! آن نعمتهایی که به من مرحمت نموده ای از من نگیر! مرا مورد شماتت دشمنان قرار مده و حاسدانم را بر من مسلط مگردان! خدایا! مرا به سوی آن بدیها و مکروههایی که از آنها نجاتم داده ای برنگردان! خدایا! مرا هیچ وقت و هیچ آنی به خودم وامگذار و خودت مرا از همه چیز و از هر گونه آفتی نگهدار!
🌷در این هنگام، امّ سلمه در حالی که به شدت میگریست به جای خود برگشت. پیامبر صلی الله علیه و آله که صدای گریه ایشان را شنیدند به طرف وی رفتند و علت گریه را جویا شدند. امّ سلمه گفت: یا رسول الله! گریه شما مرا گریان نموده است، چرا میگریید؟ وقتی شما با آن مقام و منزلت که نزد خدا دارید، این گونه از خدا میترسید و از خدا میخواهید لحظه ای حتی به اندازه یک چشم به هم زدن به خودتان وانگذارد، پس وای بر احوال ما!
🌷رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:چگونه نترسم و چطور گریه نکنم و از عاقبت خود هراسان نباشم و به خودم و به مقام و منزلتم خاطر جمع باشم، در حالی که حضرت یونس علیه السلام را خداوند لحظه ای به خود واگذاشت و آمد بر سرش آنچه نمی بایست!
📘بحارالانوار ، ج۴۷، ص۳۷۴
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
امام زمان سلام الله علیه ✨
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 🌹 #داستانهایبحارالانوار 💚 #داستانامروز 💌گریه پیامبر صلی الله علیه و آله! 🌷رسول
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌رعایت حجاب در نزد نابینا!
💐امّ سلمه نقل میکند: در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله بودم. یکی از همسرانش به نام میمونه نیز آنجا بود. در این هنگام، ابن امّ مکتوم که نابینا بود به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد. پیامبر صلی الله علیه و آله به من و میمونه فرمود: حجاب خود را در برابر ابن مکتوم رعایت کنید!
💐پرسیدم: ای رسول خدا! آیا او نابینا نیست؟ بنابراین حجاب ما چه معنی دارد؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آیا شما نابینا هستید؟ آیا شما او را نمی بینید؟
📚بحارالانوار - ط مؤسسةالوفاء ، ج ۱۰۴، ص ۳۷
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
امام زمان سلام الله علیه ✨
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 🌹 #داستانهایبحارالانوار 💚 #داستانامروز 💌رعایت حجاب در نزد نابینا! 💐امّ سلمه نقل
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌سفارشهایی از پیامبر صلی الله علیه و آله
💐حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام میفرماید: شخصی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شد و از ایشان درخواست نمود تا به او توصیه ای بنمایند.
💐حضرت این گونه توصیه فرمودند:
❣من به تو سفارش میکنم برای خدا شریک قرار ندهی، اگر چه پاره پاره شوی و در آتش بسوزی!
❣پدر و مادرت را نیز اذیت مکن، اگر به تو دستور دهند که از دنیا بروی چنین کن!
❣آنچه که اضافه داری در اختیار برادر دینی ات بگذار!
❣در برخورد با برادر مسلمانت گشاده رو باش! به مردم فحش نده!
❣هر کدام از مسلمانان را دیدارکردی سلام برسان! مردم را به سوی اسلام دعوت کن!
❣بدان که هر کارگشایی تو ثواب بنده آزاد کردن را دارد، بنده ای که از فرزندان یعقوب است.
❣بدان که شراب و تمام مست کنندهها حرام اند.
📘بحارالانوار ، ج ۷۷، ص ۱۳۶
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
امام زمان سلام الله علیه ✨
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 🌹 #داستانهایبحارالانوار 💚 #داستانامروز 💌سفارشهایی از پیامبر صلی الله علیه و آله
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌با دوستان، مدارا و گذشت!
🌺راوی میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی که نشسته بودند، ناگهان لبخندی بر لبانشان نقش بست، به طوری که دندان هایشان نمایان شد! از ایشان علت خنده را پرسیدند، فرمود: دو نفر از امت من میآیند و در پیشگاه پروردگار قرار میگیرند؛ یکی از آنان میگوید: خدایا! حق مرا از ایشان بگیر! خداوند متعال میفرماید: حق برادرت را بده! عرض میکند: خدایا! از اعمال نیک من چیزی نمانده (متاعی دنیوی هم که ندارم). از گناهان من بر او بارکن!
🌺پس از آن اشک از چشمان پیامبر صلی الله علیه و آله سرازیر شد و فرمود: آن روز، روزی است که مردم احتیاج دارند گناهانشان را کسی حمل کند. خداوند به آن کس که حقش را میخواهد میفرماید: چشمت را برگردان، به سوی بهشت نگاه کن، چه میبینی؟ آن وقت سرش را بلند میکند، آنچه را که موجب شگفتی اوست - از نعمتهای خوب میبیند.
🌺عرض میکند: پروردگارا! اینها برای کیست؟ می فرماید: برای کسی است که بهایش را به من بدهد. عرض میکند: چه کسی میتواند بهایش را بپردازد؟ می فرماید: تو. می پرسد: چگونه من میتوانم؟ می فرماید: به گذشت تو از برادرت. عرض میکند: خدایا! از او گذشتم. بعد از آن، خداوند میفرماید: دست برادر دینی ات را بگیر و وارد بهشت شوید! آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پرهیزکار باشید و مابین خودتان را اصلاح کنید!
📘بحارالانوار ، ج ۷۷، ص ۱۸۲
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
امام زمان سلام الله علیه ✨
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 🌹 #داستانهایبحارالانوار 💚 #داستانامروز 💌با دوستان، مدارا و گذشت! 🌺راوی میگوید:
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌وحشت عمر بن خطاب از غضب امیرالمؤمنین علیه السّلام
🌿ابو وائل نقل میکند، روزی همراه عمربن خطاب بودم، گفت: نزدیک بیا تا از شجاعت و قهرمانی علی برای تو بگویم.
🌿نزدیک رفتم، گفت: در جنگ احد، با پیامبر پیمان بستیم که فرار نکنیم و هر کس از ما فرار کند، او گمراه است و هر کدام از ما کشته شود، او شهید است و پیامبر صلی الله علیه و آله سرپرست اوست. در هنگام جنگ ناگهان،! صد فرمانده دلاور، که هر کدام دارای صد نفر جنگجو بودند دسته دسته به ما حمله نمودند، به طوری که توان جنگی را از دست دادیم و با کمال آشفتگی از میدان فرارکردیم.
🌿ناگاه! علی را دیدم، که مانند شیر پنجه افکن، مقداری ریگ از زمین برداشت به صورت ما ریخت و گفت: زشت و بریده و پوشیده سیاه باد، روی شما به کجا فرار میکنید؟ آیا به سوی جهنم میگریزید؟ ما به میدان برگشتیم.
🌿بار دیگر بر ما حمله کرد و این بار در
دستش اسلحه بود که از آن خون میچکید! فریاد زد: شما بیعت کردید و بیعت شکنی نمودید، سوگند به خدا شما سزاوارتر از کافران به کشته شدن هستید. به چشم هایش نگاه کردم، گویی مانند دو مشعل زیتون بودند که آتش از آن شعله میکشید و یا مانند، دو ظرف پرازخون. یقین کردم به طرف ما میآید و همه ما را میکشد!
🌿من از همه ی اصحاب زودتر به سویش شتافتم و گفتم: ای ابوالحسن! خدا را! خدا را! عربها در جنگ گاهی فرار میکنند و گاهی حمله میآورند، و حمله جدید، خسارت فرار را جبران میکند.
🌿گویا خود را کنترل کرد و چهره اش را از من برگردانید. از آن وقت تاکنون همواره آن وحشتی که آن روز از هیبت علی علیه السلام بر دلم نشسته، هرگز فراموش نکرده ام و از دلم آن رعب و وحشت خارج نشده است! (فوالله ما خرج ذلك الرعب من قلبي حتى الساعة)
📚بحارالانوار ، ج ۲۰، ص ۵۳
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
امام زمان سلام الله علیه ✨
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 🌹 #داستانهایبحارالانوار 💚 #داستانامروز 💌وحشت عمر بن خطاب از غضب امیرالمؤمنین علیه
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌حضرت فاطمه سلام الله علیها و ارزش تعلیم
☘از امام حسن عسکری علیه السلام زنی خدمت حضرت فاطمه سلام الله علیها رسید وگفت: مادر ناتوانی دارم که در امر نمازش به مسائله ی مشکلی برخورد کرده و مرا خدمت شما فرستاد که سؤال کنم. حضرت فاطمه سلام الله علیها جواب آن مسأله را داد. آن زن همین طور مسأله دیگری طرح کرد تا ده مسأله شد. حضرت همه را جواب داد. سپس آن زن ازکثرت سؤال خجالت کشید و عرض کرد: ای دختر رسول خدا! دیگر مزاحم نمی شوم.
☘حضرت فاطمه فرمود: نگران نباش! باز هم سؤال کن! با کمال میل جواب میدهم، زیرا اگر کسی اجیر شود که بار سنگینی را بر بام حمل کند و در عوض آن، مبلغ صد هزار دینار اجرت بگیرد، آیا از حمل بار خسته میشود؟ زن گفت: نه! خسته نمی شود، زیرا در برابر آن مزد زیادی دریافت می کند. حضرت فرمود: خدا در برابر جواب هر مسأله ای آن قدر به من ثواب میدهد! که بیشتر از اینکه بین زمین و آسمانها پر از مروارید باشد با این حال، آیا باید از جواب دادن به مسأله خسته شوم؟
☘از پدرم شنیدم که فرمود: (علمای شیعه ی من روز قیامت محشور میشوند، و خداوند به اندازه علوم آنان و درجات کوششان در راه هدایت مردم، برایشان ثواب و پاداش در نظر میگیرد و به هر کدامشان تعداد یک میلیون حله از نور عطا میکند. سپس منادی حق تعالی ندا میکند: ای کسانی که یتیمان آل محمد را سرپرستی نمودید، در آن وقت که دستشان به مادرهایشان نمی رسید، ایشان شاگردان و یتیمان آل محمد بودند که در تحت سرپرستی علوم شما به دینداری خویش ادامه دادند وارشاد و هدایت شدند. به اندازه ای که از علوم شما استفاده کرده اند، به شما خلعت میشود! حتی به بعضی آنان صد هزار خلعت داده میدهند. بعد از اینکه خلعتها تقسیم شده دوباره تکمیل کنید، تا به مقدار سابق شود. سپس دستور میرسد دو برابرش کنید همچنین درمورد پیروانش.... )
☘آنگاه حضرت فاطمه به آن زن فرمود:
ای بنده ی خدا! این را بدان که امور دنیوی با کدورت و گرفتاری آلوده است اما نعمتهای اخروی عیب و نقص ندارد.
📚بحار، ج ۲، ص ۳
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄