امام زمان سلام الله علیه ✨
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 🌹 #داستانهایبحارالانوار 💚 #داستانامروز 💌ترس از گناه 🍃حضرت امیرالمومنین علی علیه
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
🌹 #داستانهایبحارالانوار
💚 #داستانامروز
💌زنی در نکاح فرزندش!
🌺در زمان خلافت عمر بن خطاب، جوانی به نزد او آمد و از مادرش شکایت کرد. و ناله سر میداد که: خدایا! بین من و مادرم حکم کن. عمر از او پرسید: مگر مادرت چه کرده است؟ چرا درباره او شکایت میکنی؟ جوان پاسخ داد: مادرم نه ماه مرا در شکم خود پرورده و دو سال تمام نیز شیر داده. اکنون که بزرگ شدهام و خوب و بد را تشخیص میدهم، مرا طرد کرده و میگوید: تو فرزند من نیستی! حال آنکه او مادر من و من فرزند او هستم. عمر دستور داد زن را بیاورند. زن که فهمید علت اظهارش چیست، به همراه چهار برادرش و نیز چهل شاهد در محکمه حاضر شد. عمر از جوان خواست تا ادعایش را مطرح نماید. جوان گفتههای خود را تکرار کرد و قسم یاد کرد که این زن مادر من است. عمر به زن گفت: شما در جواب چه میگویید؟ زن پاسخ داد: خدا را شاهد میگیرم و به پیغمبر سوگند یاد میکنم که این پسر را نمی شناسم. او با چنین ادعای میخواهد مرا در بین قبیله و خویشاوندانم بی آبرو سازد. من زنی از خاندان قریشم و تا بحال شوهر نکردهام و هنوز باکره ام. در چنین حالتی چگونه ممکن است او فرزند من باشد؟ عمر پرسید: آیا شاهد داری؟ زن پاسخ داد: اینها همه گواهان و شهود من هستند. آن چهل نفر شهادت دادند که پسر دروغ میگوید و نیز گواهی دادند که این زن شوهر نکرده و هنوز هم باکره است. عمر دستور داد که پسر را زندانی کنند تا درباره شهود تحقیق شود. اگر گواهان راست گفته باشند، پسر به عنوان مفتری مجازات گردد. مأموران در حالی که پسر را به سوی زندان میبردند، با حضرت علی علیه السلام برخورد نمودند، پسر فریاد زد: یا علی! به دادم برس. زیرا به من ظلم شده و شرح حال خود را بیان کرد. حضرت فرمود: او را نزد عمر برگردانید. چون بازگردانده شد، عمر گفت: من دستور زندان داده بودم. برای چه او را آوردید؟ گفتند: علی علیه السلام دستور داد برگردانید و ما از شما مکرر شنیده ایم که با دستور علی بن ابی طالب علیه السلام مخالفت نکنید. در این وقت حضرت علی علیه السلام وارد شد و دستور داد مادر جوان را احضار کنند و او را آوردند. آن گاه حضرت به پسر فرمود: ادعای خود را بیان کن.
🌺جوان دوباره تمام شرح حالش را بیان نمود. علی علیه السلام رو به عمر کرد و گفت: آیا مایلی من درباره این دو نفر قضاوت کنم؟ عمر گفت: سبحان الله!چگونه مایل نباشم و حال آنکه از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدهام که فرمود: علی بن ابی طالب علیه السلام از همه شما داناتر است. حضرت به زن فرمود: درباره ادعای خود شاهد داری؟گفت: بلی! چهل شاهد دارم که همگی حاضرند. در این وقت شاهدان جلو آمدند و مانند دفعه پیش گواهی دادند. علی علیه السلام فرمود: طبق رضای خداوند حکم میکنم. همان حکمی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به من آموخته است. سپس به زن فرمود: آیا در کارهای خود سرپرست و صاحب اختیار داری؟ زن پاسخ داد: بلی! این چهار نفر برادران من هستند و در مورد من اختیار دارند. آن گاه حضرت به برادران زن فرمود: آیا درباره خود و خواهرتان به من اجازه و اختیار میدهید؟ گفتند: بلی! شما درباره ما صاحب اختیار هستید. حضرت فرمود: به شهادت خدای بزرگ و شهادت تمامی مردم که در این وقت در مجلس حاضرند. این زن را به عقد ازدواج این پسر درآوردم و به مهریه چهارصد درهم وجه نقد که خود آن را میپردازم. (البته عقد صورت ظاهری داشت). سپس به قنبر فرمود: سریعا چهارصد درهم حاضر کن.
قنبر چهارصد درهم آورد. حضرت تمام پولها را در دست جوان ریخت. فرمود: این پولها را بگیر و در دامن زنت بریز و دست او را بگیر و ببر و دیگر نزد ما برنگرد مگر آنکه آثار عروسی در تو باشد، یعنی غسل کرده برگردی. پسر از جای خود حرکت کرد و پولها را در دامن زن ریخت و گفت: برخیز! برویم. در این هنگام زن فریاد زد: (ألنار! النار! ) (آتش! آتش! ) ای پسر عموی پیغمبر آیا میخواهی مرا همسر پسرم قرار بدهی؟! به خدا قسم! این جوان فرزند من است. برادرانم مرا به شخصی شوهر دادند که پدرش غلام آزاد شده ای بود این پسر را من از او آورده ام. وقتی بچه بزرگ شد به من گفتند: فرزند بودن او را انکار کن و من هم طبق دستور برادرانم چنین عملی را انجام دادم ولی اکنون اعتراف میکنم که او فرزند من است. دلم از مهر و علاقه او لبریز است. مادر دست پسر را گرفت و از محکمه بیرون رفتند. عمر گفت: (واعمراه، لو لا علی لهلک عمر) (اگر علی نبود من هلاک شده بودم. )
📘بحار: ج ۴۰، ص ۳۰۹
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
🌹🍃سلام علیکم و رحمة الله
⭕️ولادت مولی الموحدین، خیر البشر علی صلوات الله علیه در روز ۱۳ رجب که از ایّام نحس است نمی باشد.
🔸به همه اطلاع دهید.
🔰احادیث ناب از حضرت جواد الائمه علیه السلام (1)
💚حضرت جواد علیه السلام درباره گوش فرادادن به سخن گوینده فرمود: «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ، وَ إِنْ کانَ النَّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ. » یعنی: «کسی که به سخن گوینده ای گوش فرا دهد او را پرستیده است، پس اگر آن گوینده از طرف خدا سخن گفته، او خدا را پرستیده و اگر از طرف شیطان سخن گفته، او شیطان را پرستیده است. »
💚درباره توبه و بازگشت به خداوند فرمود: «تَأْخیرُ التَّوْبَةِ اغْتِرارٌ، وَ طُولُ التَّسْویفِ حَیْرَةٌ، وَ الْاِعْتِلالُ عَلَی اللَّهِ هَلَکَةٌ، وَ الْإِصْرارُ عَلَی الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَکْرِ اللَّهِ «وَ لا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ». » یعنی: «تأخیر انداختن توبه، فریب [ شیطان ]است، و کار [ آخرت] را همواره به آینده موکول نمودن سبب حیرت و سرگردانی است، و عذرتراشی در راه خدا سبب هلاکت است، و اصرار بر گناه ایمن شدن از مکر خداوند است، و خداوند میفرماید: از مکر من ایمن نمی شوند مگر زیانکاران. »
💚درباره عجله و شتاب زدگی فرمود: «إِظْهارُ الشَّیْ ءِ قَبْلَ أَنْ یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ. » یعنی: «خبر دادن از کاری که هنوز کامل نشده و یا حتمی نگردیده سبب فساد و دگرگونی آن خواهد شد. »
💚درباره رشد مؤمن فرمود: «اَلْمُؤْمِنُ یَحْتاجُ إِلی تَوْفیقٍ مِنَ اللَّهِ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ. » یعنی: «مؤمن برای رسیدن به رشد و سعادت خود به سه چیز نیازمند است: ۱- توفیق الهی؛ ۲- واعظ نفسانی خود؛ ۳- پذیرفتن نصیحت دیگران. »
💚مردی به حضرت جوادعلیه السلام گفت: «مرا نصیحت کنید. » حضرت جوادعلیه السلام به او فرمود: «نصیحت پذیر هستی؟ » گفت: «آری. » فرمود: «صبر را بالش خود قرار ده، و فقر را در آغوش خود گیر، و شهوات را کنار گذار، و با هوای نفسانی خود مخالفت کن، و بدان که هرگز از دید خدا دور نخواهی بود، و با رعایت این چهار چیز ببین چه خواهی دید و احوال تو چگونه خواهد شد. »
💚درباره توکّل و اعتماد به خداوند فرمود: «اَلثِّقَةُ بِاللَّهِ تَعالی ثَمَنٌ لِکُلِّ غالٍ وَ سُلَّمٌ إِلی کُلِّ عالٍ. » یعنی: «اعتماد و اطمینان به وعدههای خداوند سرمایه ای است که با آن می توان هر چیز گرانبهایی را خریداری کرد، و نردبانی است که میتوان به وسیله آن به هر جای بلندی رسید. »
💚درباره عزّت مؤمن فرمود: «عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناهُ عَنِ النَّاسِ. » یعنی: «عزّت مؤمن در بی نیازی از مردم است [ و ذلّت او در طمع به آنان است]. »
💚درباره انتخاب رفیق و همنشین فرمود: «إِیَّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الشَّریرِ فَإِنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبُحُ آثارُهُ. » یعنی: «از رفاقت و هم نشینی با انسان شرور دوری کن، چرا که او مانند شمشیر زهرآلود است که ظاهر آن زیباست و باطن آن کشنده است. »
💚درباره پیروی از هواهای نفسانی فرمود: «مَنْ أَطاعَ هَواهُ أَعْطی عَدُوَّهُ مُناهُ. » یعنی: «کسی که از هوس خود اطاعت نماید مانند این است که خواسته دشمن خود را برآورده باشد.
📔رهبران معصوم، جلد ۲، صفحه ۱۷۵
🆔 @mohadesin_marefat_110
🔰احادیث ناب از حضرت جواد الائمه علیه السلام (2)
💚حضرت جواد علیه السلام درباره دوستی و دشمنی در ظاهر و باطن فرمود: لا تكن ولىّ اللّه فى العلانية عدوّا له فى السّر : «نباش دوست خدا در ظاهر، و دشمن او در خفا و باطن».
💚درباره استواری در کار حق فرمود: اصبر على ما تكره فيما يلزمك الحقّ، و اصبر عمّا تحبّ فيما يدعوك الهوى : «در انجام آنچه را كه دوست ندارى، ولى تو را در راه حقّ، استوار مى كند، مقاوم باش، و در انجام آنچه را دوست دارى، ولى تو را به هوسرانى مى كشاند خوددارى كن».
💚درباره رابطه خداوند و بنده فرمود: كيف يضيع من اللّه كافله، كيف ينجو من اللّه طالبه، و من انقطع الى غير اللّه وكله اللّه اليه و من عمل على غير علم افسد اكثر ممّا يصلح : «چگونه تباه گردد، آن كس كه خداوند كفيل و ضامن او است، و چگونه نجات يابد، آن كس كه خداوند در جستجوى او است، و كسى كه خود را از خدا جدا كرد، و به سوى ديگرى رفت، خداوند او را به خودش واگذارد، و كسى كه بدون آگاهى، عمل كند، بيش از اصلاح كار، آن را فاسد مى كند».
💚درباره خیانت فرمود: كفى بالمرء خيانة ان يكون امينا للخونة : «براى خيانت انسان، همين مقدار كافى است كه امين خيانت كاران شود».
💚درباره برادری فرمود: من استفاد اخا فى اللّه فقد استفاد بيتا فى الجنّة : «كسى كه برادرى در راه خدا را استفاده كند (يعنى با مسلمانى، برادر شود و آداب برادرى با او را رعايت كند)، خانه اى در بهشت را بهره مند شده است».
💚درباره توجه به خداوند با دل و قلب فرمود: القصد فى اللّه بالقلوب ابلغ من اتعاب الجوارح بالاعمال : «توجّه به خدا با دلها، [در رسيدن به مقصود] از به زحمت افكندن و رنج دادن اعضاء، با اعمال، رساتر و مؤثّرتر خواهد بود».
📔الأنوار البهية، صفحه ۴۱۶
🆔 @mohadesin_marefat_110
🔰شناخت مختصری از زندگانی حضرت امام جواد علیه السلام
⬅️امام نهم که نامش «محمد» و کنیه اش «ابوجعفر» و لقب او «تقی» و «جواد» است، در ماه رمضان سال ۱۹۵ ه. ق در شهر «مدینه» دیده به جهان گشود.
📘اصول کافی، ج۱، ص ۴۹۲
📘الإرشاد، ص۳۱۶
⬅️برخی، تولد امام جواد علیه السلام را در نیمه رجب همان سال نوشته اند!
📘إعلام الوری بأعلام الهُدی، ص ۳۴۴
⬅️مادر او «سبیکه» که از خاندان «ماریه قبطیه» همسر پیامبر اسلام به شمار میرود.
📘مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۳۷۹
⬅️این بانو مادر امام جواد ع از نظر فضائل اخلاقی در درجه والایی قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود.
📘اثبات الوصیة، ص۲۰۹
⬅️به طوری که امام رضا (علیه السلام) از این بانو مادر امام جواد ع به عنوان بانویی منزه و پاکدامن و بافضیلت یاد میکرد. [قدّست امّ ولدته قد خلقت طاهرة مطهرة]
📘بحارالأنوار، ج۵۰، ص۱۵
⬅️روزی که پدر بزرگوار امام جواد (علیه السلام) درگذشت، او حدود هشت سال داشت و در سن بیست و پنج سالگی به شهادت رسید. و در قبرستان قریش در بغداد در کنار قبر جدّش، موسی بن جعفر (علیه السلام) به خاک سپرده شد.
📘الإرشاد، ص۳۱۶
📘إعلام الوری بأعلام الهُدی، ص۳۴۴
🆔 @mohadesin_marefat_110
🔰چرا امام هشتم به رضا ملقب است؟/پاسخ حواد الائمه علیهم السّلام
💠بزنطى [يكى از اصحاب امام رضا عليه السّلام] مى گويد: به امام جواد عليه السّلام عرض كردم: گروهى از مخالفين شما، معتقدند كه از اين رو مأمون نام پدر شما را «رضا» ناميد كه به ولايتعهدى مأمون، راضى شد».
💠امام جواد عليه السّلام در پاسخ فرمود: «سوگند به خدا آنها دروغ مى گويند و از راه حقّ منحرف شده اند، بلكه خداوند متعال نام پدرم را «رضا» گذاشت، زيرا پدرم، پسنديده خدا در آسمانش، و پسنديده رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و امامان عليهم السّلام در زمينش بود».
💠عرض كردم: «آيا هر يك از پدران
گذشته شما، پسنديده خدا و رسول و امامان عليهم السّلام نبودند؟! ». فرمود: «آرى، آنها نيز پسنديده خدا و رسول و امامان عليهم السّلام بودند».
💠عرض كردم: «پس چرا تنها پدرت در ميان آنها، به «رضا» ناميده شد؟ ». امام جواد عليه السّلام فرمود: «زيرا مخالفان او از دشمنانش به او راضى شدند، چنانكه موافقان او از دوستانش راضى بودند، و چنين موقعيّتى را هيچ يك از پدرانش پيدا نكردند، از اين رو پدرم در ميان آنها، به اسم «رضا» ناميده شد.
📔الأنوار البهية(شیخ عباس قمی) صفحه ۳۳۰
🆔 @mohadesin_marefat_110
🔰دو طرف دجله
🔶طبرى در كتاب «دلائل الإمامه» از محمّد بن يحيى نقل كرده است كه گفت:
⭕️قال محمد بن يحيي: لقيت محمد بن علي الرضا (عليه السلام) علي وسط دجلة فالتقي له طرفاه حتي عبر، و رأيته بالأنبار علي الفرات فعل مثل ذلك.
💠حضرت امام جواد عليه السلام را ديدم كه در كنار دجله ايستاده است، ناگاه دو طرف دجله بهم رسيد و آن حضرت براحتى عبور كرد، و او را در شهر انبار كنار فرات ديدم كه همانگونه از آن عبور كرد.
📔دلائل الامامة، صفحه ۳۹۹، حدیث ۹، ذکر معجزاته.
🆔 @mohadesin_marefat_110
🔰علم امام
🔶از عمر بن فرج روايت شده است كه گفت:
⭕️قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ إِنَّ شِیعَتَکَ تَدَّعِی أَنَّکَ تَعْلَمُ کُلَّ مَاءٍ فِی دِجْلَةَ وَ وَزْنَهُ وَ کُنَّا عَلَی شَاطِئِ دِجْلَةَ فَقَالَ علیه السلام لِی یَقْدِرُ اللَّهُ تَعَالَی أَنْ یُفَوِّضَ عِلْمَ ذَلِکَ إِلَی بَعُوضَةٍ مِنْ خَلْقِهِ أَمْ لَا قُلْتُ نَعَمْ یَقْدِرُ فَقَالَ أَنَا أَکْرَمُ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی مِنْ بَعُوضَةٍ وَ مِنْ أَکْثَرِ خَلْقِهِ.
💠به امام جواد عليه السلام در حاليكه كنار دجله ايستاده بوديم عرض كردم: شيعيان شما ادّعا مى كنند كه شما مى دانيد چقدر آب در ميان اين دجله مى باشد، و وزن آن چه مقدار است؟ به من فرمود: آيا خداوند تبارك و تعالى مى تواند علم آن را به پشه اى از مخلوقات خود واگذار كند يا نه؟ عرض كردم: او قادر است و مى تواند.
💠امام عليه السلام فرمود: أنا أكرم على اللَّه تعالى من بعوضة ومن أكثر خلقه. من نزد خدا از پشه بلكه از بسيارى از آفريدگان گرامى ترم.
📔بحار الأنوار: مجلد ۵۰، صفحه ۱۰۰، حدیث ۱۲
🆔 @mohadesin_marefat_110
🔰نور حضرت امام جواد صلوات الله علیه/سخن گفتن بچه سه روزه
🔶در كتاب «الثاقب فى المناقب» آمده است: على بن عبيده گويد: حكيمه، دختر امام كاظم عليه السلام فرمود:
⭕️عن علي بن عبيدة، عن حكيمة بنت موسى عليه السلام قالت: لمّا حضرت ولادة الخيزران أدخلني أبو الحسن الرضا عليه السلام و إيّاها بيتا، و أغلق علينا الباب و القابلة معنا. فلمّا كان في جوف الليل انطفأ المصباح فاغتممت لذلك، فما كان بأسرع أن بدر أبو جعفر عليه السلام فأضاء البيت نورا فقلت لأمّه: قد أغناك اللّه عن المصباح. فقعد في الطست و قبض عليه و على جسده شي ء رقيق شبه التور. فلما أن أصبحنا جاء الرضا عليه السلام فوضعه في المهد، و قال لى: «الزمي مهده». قالت: فلما كان اليوم الثالث رفع بصره إلى السماء ثمّ لمح يمينا و شمالا، ثمّ قال: «أشهد أن لا إله إلّا اللّه وحده لا شريك له، و أنّ محمّدا عبده و رسوله». فقمت رعدة فزعة، فأتيت الرضا عليه السلام فقلت له: رأيت عجبا! فقال: «و ما الذي رأيت؟ » فقلت: هذا الصبي فعل الساعة كذا و كذا! قالت: فتبسم الرضا عليه السلام و قال: «ما ترين من عجائبه أكثر».
💠نزديك زايمان خيزران، همسر امام رضا عليه السلام بود، من و قابله اى در اتاق خيزران حضور داشتيم، امام رضا عليه السلام درب آن را بر روى ما بست. شب هنگام، درد زايمان خيزران شديد شد، از طرفى چراغ اتاق هم خاموش شد، ما از اين امر ناراحت شديم، ولى ديرى نپاييد كه چهره ماه امام جواد عليه السلام طلوع نمود و اتاق را غرق در نور نمود. به مادرش گفتم: خداوند تو را از نور چراغ بى نياز نمود. آن نوزاد مبارك در تشتى نشست و جسم نازنينش را پرده نازكى همچون تور پوشانده بود. بامدادان امام رضا عليه السلام تشريف فرما شد، او را در گهواره اى گذاشت و به من فرمود: مواظب او باش و از كنار گهواره دور نشو!
💠حكيمه گويد: من به پرستارى آن حضرت مشغول بودم، وقتى سه روزه شد، چشمانش را به سوى آسمان نمود و نگاهى به طرف چپ و راست خود افكند و فرمود: أشهد أن لا إله إلّا اللَّه وحده لاشريك له، وأنّ محمّداً عبده ورسوله: گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست، يكتاست و شريكى ندارد و به راستى حضرت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم بنده و فرستاده اوست. من از اين امر در شگفت شده و از ترس بدنم لرزيد، برخاستم و به خدمت امام رضا عليه السلام آمده و عرض كردم: امر شگفتى از اين مولود ديدم. فرمود: چه ديدى؟ عرض كردم: اين كودك همين الآن چنين و چنان نمود. امام رضا عليه السلام تبسّمى نمود و فرمود: از اين پس شگفتيهاى زيادى از او خواهى ديد.
📔الثاقب فی المناقب، صفحه ۳۱۹، حدیث ۴۳۲، في بيان ظهور آياته فيما كلم في المهد.
🆔 @mohadesin_marefat_110
🔰سخن گفتن با حیوانات و فهم زبان آنان
🔶راوی علىّ بن اسباط نقل می کند که:
⭕️خرجت مع أبي جعفر عليه السلام من الكوفة و هو راكب على حمار، فمر بقطيع غنم، فتركت شاة الغنم وعدت إليه و هي ترغو فاحتبس عليه السلام، و أمرني أن أدعو الراعي إليه، ففعلت، فقال أبو جعفر عليه السلام: «أيّها الراعى، إنّ هذه الشاة تشكوك و تزعم أن لها رجلين و أنك تحيف عليها بالحلب، فإذا رجعت إلى صاحبها بالعشي لم يجد معها لبنا، فإن كففت من ظلمها، و إلّا دعوت اللّه تعالى أن يبتر عمرك». فقال الراعى: إنّي أشهد أن لا إله إلّا اللّه، و أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه، و أنّك وصيه، أسألك لما أخبرتني من أين علمت هذا الشأن؟ فقال أبو جعفر عليه السلام: «نحن خزّان اللّه على علمه و غيبه و حكمته، و أوصياء أنبيائه، و عباد مكرمون».
💠همراه امام جواد عليه السلام از كوفه خارج شدم، حضرت سوار بر الاغى بود، در بين راه، گلّه گوسفند عبور مى كرد، گوسفندى از گلّه جدا شده و به سوى حضرت آمد، آن گوسفند نزديك حضرت رسيد و صدايى كرد. امام جواد عليه السلام آن را نگه داشت و به من دستور داد تا چوپان را احضار نمايم. من فرمان مولايم را انجام دادم، وقتى چوپان آمد، امام جواد عليه السلام به او فرمود: اى چوپان! اين گوسفند از تو شكايت مى نمايد و گمان مى كند كه در دوشيدن شير به آن ستم مى نمايى، شب هنگام وقتى نزد صاحبش باز مى گردد شير ندارد، از ستم بر او دست بردار و گر نه دعا مى كنم تا خداوند عمرت را كوتاه كند.
💠چوپان گفت: «گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست و به راستى كه حضرت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم پيامبر خدا است و تو وصىّ و جانشين پيامبرى»، از شما مى خواهم بفرماييد از كجا متوجّه اين امر شديد؟ امام جواد عليه السلام فرمود: نحن خزّان اللَّه على علمه، وغيبه وحكمته، وأوصياء أنبيائه، وعباد مكرمون. (ما خزانه داران دانش، غيب و حكمت خدا هستيم، ما اوصياى پيامبران او و بندگان ارجمند هستيم.)
📔الثاقب فی المناقب، صفحه ۳۳۰، حدیث ۴۵۵، في ظهور آياته في معان شتى.
🆔 @mohadesin_marefat_110