هدایت شده از جبهه مردمی اقتصاد مقاومتی
♻️ از فلسفه تا تحولات عینی زندگی اجتماعی؛ عوامل موثر بر شکل گیری دستگاه نظریه پردازی اقتصاددانان
🍁مطالعه تاریخ اندیشه های اقتصادی نشان می دهد که دستگاه نظریه پردازی اقتصاددانان در ادوار مختلف نهتنها متاثر از دیدگاه های فلسفی و جهان بینی آنان است بلکه به شدت تحت تاثیر تحولات عینی در زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قرار دارد.
🍁به عنوان مثال، ظهور مارکسیسم متاثر از دستگاه تحلیلی فلسفه آلمانی (دیالکتیک هگل و ماتریالیسم فوئر باخ) و همچنین ملهم از شکاف طبقاتی ناشی از انقلاب صنعتی و زندگی مشقت بار طبقه کارگران بود و پیدایش کینز و مکتب دولت گرایی به دنبال توسعه مارکسیسم در اروپا.
🍁از مصادیق دیگر این ساز و کار می توان به چرخش دیدگاه اقتصاددانان از دولت گرایی کینزی به سوی کوچک شدن دولت و ترویج خصوصی سازی ها اشاره کرد که از اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی آغاز شد. این چرخش دیدگاه که به چرخش تاچریسم و ریگانیسم معروف است به دنبال ملاحظه ضعف در نظام سیاسی - اقتصادی سوسیالیسم شوروی ایجاد شد و بعد از فروپاشی شوروی در اغاز دهه نود میلادی شدت گرفت و هم اکنون جو غالب در مراکز علمی، پژوهشی و اقتصادی است.
📚برشی از مقدمه پروفسور مسعود درخشان بر کتاب "تحلیلی بر سیر شناخت و روش شناسی علم اقتصاد"
#روش_شناسی
#علم_اقتصاد
🆔 @emh_ismc_ir
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🎋جبهه مردمی اقتصاد مقاومتی🔰
عضویت در گروه👇
🌐 https://eitaa.com/joinchat/90636304C6a5afed72d
عضویت در کانال👇
🌐 @eghtesad_mardomi
💢رابطه علم اقتصاد و نظام اقتصادی
✳️ #علم_اقتصاد، علمی است که درصدد کشف پدیده ها و رفتارهای تحققیافته اقتصادی و شناسایی علل و آثار آنها جهت پیش بینی اوضاع اقتصادی و سیاستگذاری برای تغییر وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب است.
🔰با توجه به تعریف علم اقتصاد و نسبت آن با #نظام_اقتصادی [اینجا]، می توان امور زیر را نتیجه گرفت:
1️⃣ در نظام اقتصادی به دنبال رفتارهای نظام مند مطلوبی هستیم که از مبانی آن نظام، کشف و استخراج می شوند؛ به عبارتی میخواهیم وضعیت مطلوب را کشف کنیم. آنگاه باید این رفتارهای اقتصادی مطلوب را در عالم خارج، اجرا و نهادینه سازی کنیم.
بنابراین، در علم اقتصاد بهدنبال گزاره های مربوط به «هست ها» و در نظام اقتصادی در پی گزاره های مربوط به «بایدها» هستیم.
2️⃣ به لحاظ تقدم و تأخر رتبی، هر نظام اقتصادی مقدم بر علم اقتصاد مربوط به آن نظام است.
چون پس از کشف و اجرای نظام اقتصادی، علم اقتصاد به دنبال کشف روابط بین رفتارهای اقتصادی و نیز بین رفتارها و پدیده های اقتصادی تحققیافته، شکل می گیرد.
3️⃣ با توجه به آنچه گذشت می توان مدعی شد که افزون بر نظام اقتصاد اسلامی، علم اقتصاد اسلامی نیز داریم.
چون وقتی رفتارهای مطلوب در عرصه اقتصادی از منظر تعالیم اسلامی - براساس مبانی هستی شناختی و هدف های اقتصادی - متفاوت از رفتارهای اقتصادی مطلوب سایر نظامهای اقتصادی باشد، می توان نتیجه گرفت که در موارد فراوانی روابط بین رفتارهای اقتصادی تحققیافته اسلامی یا روابط بین رفتارها و پدیده های واقع خارجی در عرصه اقتصاد اسلامی، متفاوت از سایر نظامهای اقتصادی باشند. همچنین، در برخی موارد، این روابط یا رفتارهای کشف شده به لحاظ شدت و ضعف با روابط و رفتارهای اقتصادی سایر نظامها متفاوت خواهند بود.
#نظام_اقتصادی_اسلام
📚نظام اقتصاد مقاومتی، استاد #احمدعلی_یوسفی، ص 62-61 (با اندکی تلخیص و تصرف).
💠 تفاوت اقتصاد اسلامی و نظام اقتصادی در اسلام:
🔹 علم اقتصاد علمی است که متکفل بررسی راههای ایجاد رونق اقتصادی و مبارزه با تورم است و بیان میکند که این کار تورم را پایین میآورد و آن کار موجب افزایش تورم است و یا چه اندازه سود بانکی موجب رشد اقتصاد است و کاهش یا افزایش سود بانکی چه آثاری در اقتصاد کشور دارد؟ علم اقتصاد این مسائل و امثال این مسائل را مورد بررسی قرار می دهد.
شکی نیست که اسلام #علم_اقتصاد به این معنا ندارد و علم اقتصاد ناشی از تجربه است و اسلام یک دین آسمانی برای هدایت انسان ها است. همان طور که اسلام علم هندسه و علم پزشکی ندارد. اسلام دینی فراتر از زمانها و مکانها است و این علوم متأثر از شرایط زمان و مکان هستند. لذا شأن اسلام بالاتر از این است که علم اقتصاد و علم پزشکی داشته باشد.
🔸 اما اسلام واجد احکام اقتصادی و مکتب و نظام اقتصادی است. به این معنا که احکامی که در ابواب مختلف معاملات تشریع شده احکامی تعبدی نیست که هیچ هدف مشخصی در تشریع آن ها نباشد، بلکه تشریع احکام برای دستیابی به اهداف خاصی است و آثاری که احکام در جامعه بر جای میگذارد برای شارع مقدس اهمیت داشته است.
🔹 بنابراین اگر وضع زکات به گونهای شود که نیاز فقراء را تأمین نکند حاکم اسلامی باید جایگزینی تعیین کند تا فقر فقراء مرتفع گردد و چرخه بسته ثروت در میان توانگران شکسته شود.
زیرا «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ فَرَضَ لِلْفُقَرَاءِ فِي مَالِ الْأَغْنِيَاءِ مَا يَسَعُهُمْ وَلَوْ عَلِمَ أَنَّ ذَلِكَ لاَ يَسَعُهُمْ لَزَادَهُم» (وسائل، ج9، ص10)
همین طور اگر ماهیت ربا در قراردادی که به ظاهر جایز است حفظ شود، این قرارداد نیز ظلم است و به صرف تغییر شکل وصف ظلم از آن سلب نمی شود.
🔸 بنابر طبق این رویکرد که شکل قراردادها مهم است، امکان تأسیس #بانک بدون ربا وجود دارد؛ چون با قراردادهای شرعی و حلال می توان سود بانکی و جریمه دیرکرد و همه کارکردهای بانک را به طور کامل محقق ساخت و هیچ مشکلی در عمل برای بانک با اهدافی که دارد پیش نمی آید.
🔹 اما بنابر رویکرد دیگر که امثال امام خمینی و شهید صدر آن را پذیرفته اند، که قرارداد ها از #روح_ربا نیز باید عاری باشند، کار سخت است و بسیاری از قراردادهای بانکی #ماهیت_ربوی دارند هر چند محتوای انشائی آنان با قرض ربوی متفاوت باشد؛ اما محتوا و ماهیت حقیقی شان چیزی جز ربا نیست و لذا باید به دقت بررسی کنیم که آیا راه کارهایی وجود دارد که بانک بر اساس آن ها کارکردهای خود را داشته باشد بدون این که به ورطه ربا و روح ربا کشیده شود؟
📚 برگرفته از درس فقه پول ــ استاد محمد تقی #شهیدی| دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم