«کوفه، جامعه شبهه و شایعه»
#شب_اول
حسین (ع) در راه کوفه است. سیادت از کاروان امام میبارد. صبحها زودتر حرکت میکنند که تا شب نشده، به منزل بعدی برسند و شبانه در میان بیابانها نمانند. شترهایشان جهاز دارند که مبادا کسانی که سوار بر آنهایند، اذیت شوند. احتمالا در ذهن هرکدام، استقبال کوفیها در ذهنشان آمده. کوفیها گل بر آسمان میپاشند، هلهلهه میکنند، شادی میکنند و مسجد کوفه، بعد از علی (ع) مجدد مرکز فرمانروایی اهل بیت پیامبر میگردد.
کوفه، جامعه شبهه و شایعه است، برای همین هم عینیترین مسیر تطور انسانها را میتوان در میان کوفیان دید. کوفیانی که تا دیروز نامه میدادند و قسمت مهمی از این تصاویر اما و اگری که گفتیم نتیجه رفتار آنهاست، بازیچه دست شایعاتی شدهاند که برای صحت سنجی آنها تلاشی نمیکنند و ترجیح میدهند آن را باور کنند. دشمن شبهه میکارد و شایعه درو میکند.
کوفیها ساکنین یکی از مهمترین نقاط تاریخی هستند و به خصائص مختلفی معروفند. آدمهایی که روزی علی را با شبهه «لا حکم الا لله» یاری نکردند، آدمهایی که روزی حسن ابن علی را به خاطر شایعه «حسن ابن علی به دنبال صلح با با معاویه است» تنها گذاشتند تا معاویه به قدرت برسد و حالا که نامههایشان در دستان حسین ابن علی قرار گرفته و او با خانواده به سمت کوفه راه افتاده، با شایعه «لشکر یزید برای حمله به کوفه در راه است» برای جنگ با امام آماده میشوند.
یکی از مهمترین مشکل مردم کوفه، ابهامات و گرههای ذهنی آنهاست؛ ابهامات و گرههای ذهنیای که کوفیان هیچوقت برای بازکردنش تلاش نکردند و همواره اولین روایت را صحت میپنداشتند. کوفیانی که حب و بغضهای شخصی را در تحلیل مسائل راه میدادند، همیشه در مهمترین کارزارها غایب بودند و سیادتی بر تصمیمات و رفتارهایشان نداشتند. کوفیهایی که اجازه دادند آنقدر گرههای ذهنیشان کور شود که روزی معاویه و عمروعاص و دیگر روزی یزید و و عبیدالله دست بر همین گرههایشان بگذارند که در بهترین حالت در مهمترین رویدادهای تاریخ منفعل باشند و در بدترین حالت ممکن یا بر علیه حق شمشیر بزنند و یا حق را تنها بگذارند. مردمی بهانهجو، مغرور و منافق.
همه چیز چند روز دیگر مشخص میشود. تاریخ چند روز دیگر مرز عمیقی بین گذشته و حال مییابد بین دایره واژگان و الفاظ معنی جدید میگیرند. چند روز دیگر، آدمی روزی را خواهد دید که تا پایان حیات بشر، هیچکس نمیتواند توصیف کند.
🆔 @emlaee