🏴🇮🇷
📝 #دلنوشته فرزند شهید زاهدی در سالگرد شهادتش
🌷 پرسیدم: «چرا به شما میگن «علی»، مگه «محمدرضا» نیستید؟»
گفت: «از بچگی اینطور صدام میزدند ...»
❤️ «حاج علی» برای همه بود و برای ما «باباعلی».
عاشق علی (ع) بود؛ این عشق و شیفتگی به شخصیت مولی الموحدین در او موج میزد.
با صدایی حماسی کلام امیر را میخواند که
«... أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَكَ، تِدْ فِي الْأَرْضِ قَدَمَكَ ...» چشمانش پر از شوق میشد.
💠 چند خاطره از دوستانش شنیدم که در هنگام خطر، ذرهای ترس در دلش نبود، میگفتند زیر آتش مستقیم دشمن و انفجارات پیاپی، حتی سرش را هم خم نمیکرد.
واقعاً جمجمهاش را به خدا عاریه داده بود و خودش را به خدا سپرده بود و قدمهایش را استوار کرده بود.
💐 در جبهه و در لبنان هم با اشخاصی که شبیه خودش ترس را نمیشناختند، دوست شده بود. همانهایی که میگفت برای من مانند برادر هستند و بلکه نزدیکتر از برادر ...
🌺 میدانستم که دست خیر دارد و کارهای خیر انجام میدهد. ما را هم به انجام کارهای خیر تشویق میکرد اما بعد از شهادتش برخی را تازه فهمیدم ...
🌹 تازه فهمیدم دوست داشته زندگیاش را همانند مولایش کند. دوست داشته از علی بودن، فقط اسمش را نداشته باشد و تا قدر توانش علیگونه زندگی کند.
🔥 حالا کمکم میفهمم که عاشق، و ذوب در عشق علی (ع) بود.
حالا که نگاه میکنم میفهمم چرا همانطور که دوست داشت در روز شهادت امیر المومنین شهید شد.
حالا که به گذشته نگاه میکنم، میبینم واقعاً اسمش علی بود.
شاید ذرهای از گل وجود حضرت را در وجودش داشت ...
📿 شادی روح شهدا صلوات
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
@emtedade_enghelab