💌پدر شهید دانشگر:
🌹شبی زمستانی در سال ۱۳۷۱ بود که در یک مجلس ذکر مصیبت اهلبیت، شرکت کرده بودم که روضه بابالحوائج حضرت عباس (علیهالسلام) را میخواندند و من بسیار منقلب شده بودم. یادم هست که در گوشه مجلس، با حضرت عباس نجوا میکردم.
🌹در همان حالوهوا بودم که نام فرزندی که در راه بود را انتخاب کردم و تصمیم گرفتم که نام فرزندم را "عباس" بگذارم.
🌹با مادرش، در میان گذاشتم؛ او هم پذیرفت.
🌹آن روزها گمان نمیکردیم که عباس، مثل صاحب نامش، در راه دفاع از حرم، به شهادت خواهد رسید.
📚برگرفته از کتاب "لبخندی به رنگ شهادت"؛ زندگینامه و خاطرات جوان مؤمن انقلابی، پاسدار مدافعحرم دهههفتادی، 💕شهید عباس دانشگر💕
🌞تولد: ۱۳۷۲/۲/۱۸
⭐️شهادت: ۱۳۹۵/۳/۲۰
🌷 #یاد_شهدا_باصلوات
🌷روحمان با یادشان شاد♥️
🌷راهشان پررهرو
@noore_quran
🌹توی سفر کربلامون، سیدجواد دست چپش را روی شانه راستم میذاشت و با دست دیگرش عصای نابیناییش رو میگرفت و میرفتیم زیارت. بلد راهش بودم.
🌹یکبار که از حرم حضرت عباس بیرون میآمدیم، وقتی کفشهاش رو از کفشداری گرفتم، بدون این که خَم شوم، انداختم جلو پاش. ناغافل پاشنه یکیشان خورد به ناخن شست سیدجواد که ورم داشت. صورتش از درد جمع شد و با دست چپش، محکم شانم را فشار داد. با همان فشار، درد پیچید تو کل بدنم. با اینکه تقصیر خودم بود، آن لحظه از دستش خیلی ناراحت شدم.
🌹رهایش کردم و رفتم چند متر آنطرفتر. با ابروهای گرهخورده، ایستادم به تماشاش. دور خودش چرخید. چند متری جلوتر رفت. با همان حالش از چند نفری کمک خواست. نمیفهمیدند چی میخواد. درماندگیاش اشکم را درآورد. چند دقیقه بیشتر نمانده بود بهش برسم که با صدای جوانی به خودم آمدم: " به حسین و عباس ببخشش!"
🌹تمام موهای بدنم سیخ شد. بدون هیچ حرفی رفتم سمت سیدجواد. دستش را گرفتم و به سمت هتل حرکت کردیم، مثل بچهای که کنار مادرش آرام گیرد، آرامش گرفت. توی راه مثل ابر بهار اشک ریختم. بعد از آن، واقعاً ته دلم با سیدجواد صاف شد. صافِ صاف، مثل آینه.
📚کتاب چشمروشنی، زندگی جانباز شهید سیدجواد کمال به روایت همسر
🌷باز پنجشنبهو #یاد_شهدا_باصلوات
@noore_quran
#مباهله #محرم
🌹مادر شهید مدافع حرم نوید صفری:
چندبار وقتی تصاویر جنایتهای داعش را در تلویزیون پخش میکردند،
نوید رو به من میکرد و میگفت :
➖من هم دوست دارم بروم سوریه.
مامان راضی باش.
➖من میگفتم چطور دلم رضایت بدهد به رفتنت؟
➖ میگفت: اگر ما نرویم پای اجنبی به کشور ما میرسد.
به ناموس ما رحم نمیکند.
بعد دوباره حرف اعزام به سوریه را مطرح کرد و دوباره دنبال رضایت گرفتن از من بود.
من گفتم:
➖ اگر رضایت ندهم چه ؟
گفتم :
➖نوید جان، ما از سهم خودمان شهید دادیم،
👈 هم عمویت شهید است،
👈 هم داییات،
خانواده ما دیگر طاقت از دست دادن یک جوان دیگر را ندارد.
نوید خندید و گفت:
➖ نه مامان. این سهم مادرانتان است.
آنها سهم خودشان را دادهاند.
گفتم :
➖خب من هم خواهر شهیدم دیگر.
گفت :
➖نه تو باید سهم خودت را بدهی.
بالاخره آنقدر اصرار کرد که من رضایت دادم. حتی یادم هست آن موقع به خاطر حرف و حدیثهایی که دورادور شنیده میشد،
به نوید گفتم:
➖ نوید اگر تو بروی سوریه شاید بعضیها فکر کنند برای پول رفتهای!
نوید هم خندید و گفت:
➖ مامان من یک ریال هم از این راه پول نمیگیرم.
من برای پول نمیروم.
داوطلبانه میروم.
خودم میخواهم بروم سوریه.
من برای حضرت زینب(سلاماللهعلیها) و امام حسین(علیهالسلام) میروم....
🕊پاسدار مدافع حرم
🕊شهید نوید صفری
🍃ولادت: ۱۳۶۵/۴/۱۶
🍂شهادت: ۱۳۹۶/۸/۱۸
🌹 #یاد_شهدا_باصلوات
@noore_quran
🌹در جریان تفحص یک شهید، خیلی گشته بودیم؛ نه پلاکی، نه کارتی، چیزی همراهش نبود...لباس فرم سپاه تنش بود...چیزی شبیه به دکمه پیراهن در جیبش، نظرم را جلب کرد...خوب که دقت کردم، دیدم که یک نگین عقیق است که انگار جملهای بر روی آن حک شده است.
🌹خاک و گلها را پاک کردم؛ دیگر نیازی نبود که دنبال پلاکش بگردیم...روی عقیق نوشته بود: "به یاد شهدای گمنام"
🌹یادمان باشد...تا ابد به آنان که پلاکشان را از گردن خود درآوردند تا مانند مادرشان، گمنام و بیمزار بمانند، مدیونیم...
♥️ #یاد_شهدا_باصلوات
@noore_quran
#محرم #ما_ملت_امام_حسینیم
🌹شهید سیدمحمد حسینی بهشتی:
🍃یک چیز را من از شما میخواهم که خود هم به آن عمل میکنم؛ هیچکس مرا در این دوره فراز و نشیب انقلاب، در سختترین شرایط، نتوانسته است با قیافه افسرده ببیند!
🍃ما که به دنبال "اِحْدَی الْحُسْنَيَيْن" هستیم(یا شهادت یا پیروزی)، دیگر افسردگی چرا؟؟
🍃افسرده نباشید! چهرهها شاداب باشد، نشاط داشته باشید! آنوقت شعارتان همین است که آمریکا و مزدورانش، هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.
❤️ #یاد_شهدا_باصلوات
@noore_quran
#محرم #ما_ملت_امام_حسینیم #هر_خانه_یک_حسینیه
بسم رب شهدا و الصدیقین
شهید یوسف قربانی در خانواده ضعیفی در زنجان متولد شد و در شش ماهگی پدر و شش سالگی مادرش را از دست داد ....شهید قربانی در جبهه یکی از غواصانی بود که برای اب نامه مینوشت ....قبل از شهادت از یوسف پرسیدن غواص به چه معناست گفت :
غواص یعنی مرغابی امام زمان عج الله باشی.
برای شادی روح این شهید بزرگوار صلوات و یک سوره بخوانیم ....
#یاد_شهدا_باصلوات
به کانال هشتادیای انقلابی بپیوندید🇮🇷
@enghelabii_80✌🏻😎✌🏻
سردار اباذری:
برای منی که فرماندهاش بودم باور کردنی نبود؛ اما عباس تا به حال یک نامحرم هم ندیده بود!
اولین نامحرمی که او را هم درست ندید دختر عمویش بود.بعد از مراسم خواستگاری پرسیدم: دختر عمویت رو دیدی؟ گفت: نه واقعا!
گفتم: تو از آن مردهایی هستی، که خیلی عاشقپیشه میشوی چون از حرام، چشم میپوشی...
#مدافع_حرم_شهیدعباس_دانشگر
"داود فاضل فلاورجانی"
#یاد_شهدا_باصلوات
به کانال هشتادیای انقلابی بپیوندید🇮🇷
@enghelabii_80✌🏻😎✌🏻
این بلوز سبز با این گنگ بالا لقبش #شیرصحرا بود
همسرش میگه یک سال قبل شهادت تو خواب میبینه بین زمین و آسمان در حال پروازه که یهو مانعی سر راهش قرار میگیره
این مانع رو با ذکر #ياعلي پشت سر میزاره و با سرعتی بیشتر از پیش تو اوج پرواز میکنه
یک سال بعد این خواب شهید شد
#آبشناسان
"حاجنادر"
#یاد_شهدا_باصلوات
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_یک_صلوات
به کانال هشتادیای انقلابی بپیوندید🇮🇷
@enghelabii_80✌🏻😎✌🏻
tooraji.blog.ir / tooraji.blogfa.com4_1252058012747563176.mp3
زمان:
حجم:
2.69M
امروز سالروز شهادت #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده هست. مداحی ایشون رو بشنوید.
🌹روضۀ حضرت زهرا (س)
از "شهید تورجی زاده"
🌹روضه را به درخواست
"شهید #حاج_حسین_خرازی "
از پشت بیسیم خواند و بعد در كل بيسیم ها پخش شد.
🕊 #یاد_شهدا_باصلوات
به کانال هشتادیای انقلابی بپیوندید🇮🇷
@enghelabii_80✌🏻😎✌🏻
خاطره همسر #شهید_مهدی_قاضی_خانی :
یهو وسط حرفـش میگفت:
"خانوم...♥️ اگـه من شہید شدم بهم افتخار کن..." مـیگـفـتـم:"وا بـه چـی افتخار کنم…؟! بـه این کـه شوهـر نـدارم…؟!" میـگفـت: بـه این افتخار کـن کـه من همه رو دوست دارم و...بـه خاطر همـه مردم میرم..اگـر نرم دشمن میاد داخل خاکمون. پیـش از ما هـم اگه شهدا نمیرفتن...حالا ما هـم نمیتونستـیم تو امنـیت و آرامـش زندگـی کنیم..." روز آخری کـه میخواست بره گفت: "بیایـیـد وایسید عکس بگیریم…کولـه شو کـه برداشت...رفتم آب و قرآن بیارم...فضا یـه جوری بود...فکر میـکردم این حالات فقط مخصوص فیلمـا و تو کتاباست...احـسـاس میکردم...مهدی بال درآورده داره میـره...از بـس کـه خوشحال بود...ساکـشو خودم جمع کردم...قرار بـود ۴۵ روزه بره و برگرده ولـی...۲۱ روزِ بعد شهید 💔شد...
#یاد_شهدا_باصلوات
به کانال هشتادیای انقلابی بپیوندید🇮🇷
@enghelabii_80✌🏻😎✌🏻
🌹شیرودی در کنار بالگرد جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند. خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت #نماز است.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
🌹8 اردیبهشت سالروز شهادت
🌿 #یاد_شهدا_باصلوات
به کانال هشتادیای انقلابی بپیوندید🇮🇷
@enghelabii_80✌🏻😎✌🏻
🌷هجدهم اردیبهشت، سالروز شهادت سردار شهید حاج سید علی دوامی
❤️شهیدی که به راز ۲۱ معروف شده است
ولادت: ۲۱ رمضان ۱۳۴۶
شهادت: ۲۱ رمضان ۱۳۶۷ (برابر با ۱۸ اردیبهشت ۶۷)
سن ۲۱ سال #شلمچه
مادر شهید:
همرزمان فرزندم می گفتند: سیدعلی با آب یخ در عملیاتها غسل شهادت میکرد.
🌿کلام شهیـد: بارالها، من نمی خواهم که در بستر بمیرم. می روم تا همچو مردان خدا در دل سنگر بمیرم و می دانم که به شهادت می رسم، می خواهم اگر لیاقتش را داشتم، بدنم مانند فاطمه زهرا(س) مفقودالاثر باشد.
#یاد_شهدا_باصلوات 🌹
به کانال هشتادیای انقلابی بپیوندید🇮🇷
@enghelabii_80✌🏻😎✌🏻