eitaa logo
اِنقِطٰاعْ
14 دنبال‌کننده
201 عکس
17 ویدیو
3 فایل
دارم از بیم گسستن روز و شب پاس نفس دستباف عنکبوتان است پود و تار من اینجا حرفات رو میشنوم:) https://daigo.ir/secret/8810090500
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز رفته‌بودم کتاب‌خونه ، مثلا می‌خواستم درس بخونم ولی جدی تمرکز کردن خیلی سخت بود. فکر کن دورت پر از کتاب رمان و شعر و شاهکارای ادبیات باشه بعد تو باید ساختار دستگاه عصبی رو بخونی!
وسط درس خوندن هی بلند میشدم بین قفسه‌ها می‌چرخیدم. بعد انگار دلم می‌خواست تقویم رو بگیرم دستم ، خودمو ببرم بعد امتحانا ، یا کلا بعد کنکور ؛ بعد کلی کتاب بچینم دورم ، همه‌ رو بخونم.
یه کتابی که چند وقت تو فکرش بودم رو هم دیدم ، کتابِ [بر جاده‌های آبیِ سرخ] از نادر ابراهیمی. درمورد یه قهرمان ملی ــ محلی به اسم میر مَهنا [ مَهناوْ] نوشته شده. قول میدم بخونمش. قولِ قول.
اِنقِطٰاعْ
اینو دیشب با گوشی مامانم گرفتم. دیگه غصه نمیخورم چرا ماه تو عکسا قشنگ نیست.🌚
باورم نمیشه دارم عشق ابدی می‌بینم.😔
اِنقِطٰاعْ
عاشق عکس گرفتن از قاب‌های مختلف‌ام. قابِ پنجره ، قابِ آینه ، از سایه‌هایی که چیزی رو قاب می‌گیرن.
امسال ( سالِ یازدهم) خیلی سال عحیبی بود. یکی از دوستای عزیزم از همدان رفت و من حتی نتونستم برای آخرین‌بار ببینمش. یکی از کسایی بود که گوش میداد ، به حرفام ، به شعرایی که می‌خوندم و به توضیحاتی که برای عکسام می‌دادم. اوایل سال هم یکی دیگه بچه‌ها رفت رشت. عید هم که شایلی از ایران رفت. یکی از کسانی هم که برام خیلی عزیزه قراره تغییر رشته بده و جمعِ ما قراره کوچیکتر بشه. وقتی به این فکر میکنم که نهایتا تا یک سالِ دیگه هر‌کس قراره به زندگی خودش برسه و ما از هم دور میشیم ، از همین الان غمگین میشم.