#jokes
Teacher to Paul: “Wake up, Paul! You can’t sleep in class!”
-
Paul to teacher: “I could actually, it’s just that you’re a bit loud.”
#teacher:معلم
#wake up!:بیدار شو
#can't
#actually:در واقع= #in fact
#just
#a bit:کمی
#loud:بلند
معلم به پل :پاشو پل، تو نمی تونی تو کلاس بخوابی !😒
پل به معلم :من می تونستم، تنها شما صداتون کمی بلنده.😁(مسئله اینجاست که.....it's just that )
😅😅😅😅😅😐😐
@englishforfun
#grammer
بیان هدف – expressing purpose
#purpose
#so #in #to
برای بیان هدف و منظور از حروف ربط زیر استفاده می کنیم که در دو ساختار به کار می روند:
✅( to – in order to – so as to )
✅(so that – in order that )
🔖ساختار اول
📌( to – in order to – so as to )+
شکل ساده فعل
✏️I went to the store to buy some fruits.
به مغازه رفتم تا مقداری میوه بخرم.
✏️I went to the store in order to buy some fruits.
به مغازه رفتم تا مقداری میوه بخرم.
✏️He is studying hard so as to pass his exams.
او به سختی مطالعه می کند تا در امتحانتش قبول شود.
🔖این حروف ربط به معنی "برای" ، "به منظور" و "تا" هستند.
🔖برای منفی کردن از شکل
in order not to و so as not to
استفاده می کنیم .
🔖I set the alarm clock so as not to get up late in the morning.
من ساعت را تنظیم کردم تا صبح دیر بیدار نشوم.
🔖I got up early in order not to miss the train.
من زود بلند شدم تا اتوبوس را از دست ندهم.
📌گاهی اوقات برای تاکید هر چه بیشتر می توانیم عبارت مصدری را در ابتدا ی جمله به كار ببریم.
به مثال های زير توجه كنيد.
✏️In order to save money, some materials needed to build and run the base could come from the moon itself.
برای صرفه جویی پول، برخی موادلازم برای ساخت و راه اندازی پایه از خود ماه می آید.
✏️To save money, we went there by bus.
برای صرفه جویی در پول، با اتوبوس به آنجا رفتیم.
🔖ساختار دوم
(so that – in order that )+
فاعل+فعل کمکی +فعل اصلی
✏️I went to the store so that I would buy some fruits.
به مغازه رفتم تا مقداری میوه بخرم.
✏️My brother is reading a book on space exploration in order that he will get more information.
برادر من كتابي را در باره اكتشاف فضا ميخواند تا اينكه اطلاعات بيشتري بدست بياورد.
📌نکته: اگر جمله اول در زمان حال يا آينده باشد در جمله بعد ازthat از فعل هاي كمكي will – can استفاده مي كنيم
و اگر جمله اول در زمان گذشته باشد در جمله بعد از that از فعل هاي كمكي would – could استفاده مي كنيم.
✏️I usually go to a quiet place so that I can study.
من معمولا به مکانی آرام می روم تا بتوانم مطالعه کنم.
✏️I went to a quiet place so that I could study.
به مکان آرامی رفتم تا بتوانم مطالعه کنم.
#can #could
@englishforfun
#grammer
در این مطلب قصد داریم به تفاوت in time و on time بپردازیم که اصطلاحاتی کاربردی در زبان انگلیسی هستند.
کاربرد On Time
on time یعنی دقیقا سر وقت (نه زودتر و نه دیرتر). به چند مثال توجه کنید:
My flight to Berlin is scheduled at 10:30 pm. If it leaves only at 10:30 pm, it’s on time.
پروازم به برلین ساعت 10:30 شبه. اگه تنها ساعت 10:30 شب حرکت کنه به موقع است.
He always arrives at work on time.
او همیشه سر وقت به محل کارش می رسد.
کاربرد In Time
in time موقعی بکار میرود که ما قبل از یک موعد مقرر به جایی می رسیم یا کاری را انجام می دهیم.
همچنین می توانیم از in time برای زمانی که کاری یا چیزی قبل از اینکه دیر شود انجام داده می شود، استفاده کنیم.
به چند مثال برای اصطلاح in time توجه کنید:
My class starts at 9 am, but I want to arrive at the university in time, because I’m hungry.
کلاسم ساعت 9 صبح شروع میشه ولی من میخوام یه کم زودتر به دانشگاه برم چون گرسنه هستم.
The accident victim was seriously injured; they got him to the hospital just in time.
قربانی حادثه به شدت مجروح شده بود؛ آنها او را به موقع به بیمارستان رساندند.
این مثال همانطور که کاملا مشخص است این مفهوم را منتقل می کند که قبل از اینکه دیر شود فرد مجروح را به بیمارستان رساندند.
گاهی اوقات ممکن است با just in time برخورد کنید، با اضافه کردن just به اصطلاح in time به این نکته که چیزی دقیقا قبل از موعد مقرر اتفاق می افتد یا انجام می شود اشاره می شود. به عبارتی دیگر just تاکید را افزایش می دهد.
I got stuck in traffic, but arrived at the airport for my flight just in time.
من در ترافیک گیر کردم ولی دقیقا قبل از موعد مقرر برای پروازم به فرودگاه رسیدم (قبل از اینکه هواپیما پرواز کند).
#time
#in
#on
@englishforfun
هدایت شده از English for fun /انگلیسی برای لذت و سرگرمی
گاهی با یک اسم دو حرف اضافه متفاوت به کار برده میشه و معنی متفاوتی را بیان می کنه . مثلا اگر کلاس درس ساعت 8.30 شروع بشه و دانش اموزان ساعت 8.30 حاضر باشند . They are on time. اگر قبل زمان کلاس اونجا باشند که خیالشون راحت باشه که دیر نمیشه . They are in time . مثلا 8.25 حاضر باشند . #on-time #in-time @englishforfun