🔰 اگر بخواهيم اطمينان و آرامش آدمها را رتبهبندى كنيم، بايد بگوييم:
1⃣ در يك مرحله گاهى اطمينان انسان به #نعمتها و امكانات است، به دنياست؛ «... رَضُوا بِالْحَياةِ اَلدُّنْيا وَ اِطْمَأَنُّوا بِها»(یونس،۷).
وقتى آدمى امكاناتى پيدا مىكند، به آنها مطمئن مىشود.
اينجاست كه اگر خدا يا ولىّ خدا هم به او بگويند فلان كار را انجام بده، جواب مىدهد كه مىترسم و نمىتوانم! امكان ندارم! از اين ترس دارد كه نكند امكاناتش در ميان راه كفافش را ندهد. ترس از همين چيزها مزاحم اوست. بر فرض كه خودِ اِملاق و تنگدستى هم در ميان نباشد. اين در حالى است كه انسان وقتى امكانى دارد يا كسى كه قابل اطمينان است، به او مىگويد اگر عروسى كنى، خرج دامادىات را مىدهم، خيلى راحت اقدام مىكند
چنين آدمى هنگامى كه همراه نعمتها است، شاد و سرشار است و وقتى تحوّل نعمتى را مىبيند، متزلزل مىشود و صدمه مىخورد.
2⃣ در مرحلهاى ديگر گاهى اطمينان انسان به #قَدَر_الهى است؛ «اللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِى مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ راضِيَةً بِقَضَائِكَ».
در اين زيارت تو از خداوند كمك مىخواهى تا به قَدَر و اندازهها اطمينان پيدا كنى.
اين مرتبه از اطمينان تجربه مىخواهد، سالها سوختن و مدتها شكست خوردن مىخواهد تا آدمى دريابد كه تكيهگاهها شكستنى هستند و روى موج نمىشود خانه ساخت و به غير نمىشود دل داد.
تجربههاى مكرر مىخواهد تا...دريابد كه با همۀ امكانات، مىتواند عقيم بماند و بدون هر گونه امكانى هم، مىتواند زايش ناگهانى امكانات را شاهد باشد اينجا با هر دو احتمالِ داشتن و نداشتن، سالك هستى و در هر دو فرض، رونده. اگر نعمت باشد، با شكر و آنجا كه نباشد، با صبر حركت مىكنى.
در اين مرحله ديگر انسان رنج اين را ندارد كه چه شد؟! ...چه شد كه نتيجه نگرفت؟! بلكه به يك نتيجۀ راحتترى مىرسد كه كار انجام شده است.
3⃣ مرحلۀ ديگرى از اطمينان كه حتى از اطمينان به قَدَر بالاتر است،
در اين مرحله...اگر با تمامى وجودت رفتى و با وجود همۀ نعمتها، شكورى كردى و با نبودن آنها هم صبورى، با هر دو فرض، باز هم مطمئن نيستى؛ چون طولانى بودن هدف و درازى راه تو، جلوى اين اطمينان را مىگيرد. تو با چه وسيلهاى و تا كجا مىخواهى بروى؟!
در اين مرحله تو تنها مىتوانى مطمئن به #الله شوى، كه «أَلا بِذِكْرِ اَللّهِ تَطْمَئِنُّ اَلْقُلُوبُ»(رعد،۲۸) ...
📒علی صفایی حائری/مشکلات حکومت دینی/صص۱۱۵-۱۲۰
🔸 @ensan_jari | انسان جاری