#شبــــ
_تمــام دنیـا را گشتم و؛
معشوق به معشوق، کام از جهان گرفتم...
با هر کام ، زخمی عفونی به جانم نشست
با هر نگاه، تیری متعفن به قلبم اصابت کرد
و دلبرهای بدلی، مرا به فساد خانه #عادت دعوت کردند... عادت به نبودنت!
امشب از بندِ عادت میخواهم فرار کنم!
+چون هیچ دلبــری را شبیـهِ تــو نیافتم...
تویی که تمام ماجرایم را میدانی و همیشه پوشاننده خطایم بودی و دستگیرم ...
امشب به تو پناهنده میشوم از شرِّ نفسَم؛
از خود گریختهام تا به آغوش اَمنت برسم...
| میشود مرا رد نکنی ؟|
#امام_زمان 🌱
✍🏻 انسانکامل