eitaa logo
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
1.8هزار دنبال‌کننده
882 عکس
229 ویدیو
12 فایل
❞ فلسفه، علوم اجتماعی، شعر ❝ « یک نیمه من شعور افلاطون است یک نیمه دیگرم دل مجنون است » • گروه #شعر و هنر چامه : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb 👥 ارتباط: @taha_mojahed تبادل نداریم🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
• یک سوال چالشی؛ به نظر شما برای نظام اسلامی بهتر هست که مثلا با مشارکتی بالای ۶۰ درصد فردی با فضای فکری آقای پزشکیان رئیس جمهور بشه، یا با مشارکت زیر ۴۰ درصد فردی مثل آقای جلیلی یا قالیباف و... ؟
• با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد ... حاج آقا هارداسان ...
📌 مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه با همکاری زندگی برای علوم انسانی برگزار می کند؛ ❖ بازخوانی انتخابات 🔸 با ارائه : استاد علی اسدی ▫️یکشنبه/۲۷خرداد ماه/ساعت۲۱ 🔹زندگی برای علوم انسانی 📱https://eitaa.com/ensani_islami • • • ༺ مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه ༻ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
📌 مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه با همکاری زندگی برای علوم انسانی برگزار می کند؛ ❖ بازخوانی انتخابات
• یک نشست مشترک با مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه داریم برگزار میکنیم درباره انتخابات، کمی از بحث های علمی مرتبط رو بازخوانی میکنیم ان شاءالله
یادداشت نخست (۱۴۰۳/۳/۲۵) 🖌 سیدمحمدتقی چاوشی روزهای اخیر و در جریان جنگ غزه، تصویری از سربازی فلسطینی منتشر شد که کمتر از سه ماه در زندان صهیونیستها اسیر بوده و پوست بدنش طوری به استخوان چسبیده که گویی؛ دست‌کم از گرسنگی در شرف مرگ است. این تصویری است که پس‌از حمله به النصیرات و برای آزادسازی اسراء اسراییلی مخابره شد. هرآینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ متأثر شدن از این تصویر دربرابر میزان ستمی که اسراییلی‌ها مرتکب شده‌اند، مضحک است. حجم مصیبت باندازه‌ای است که وقتی با یکی از وحشیگری‌های رژیم صهیونیستی مواجه می‌شویم، دردی احساس نمی‌کنیم؛ زیرا، تعداد کشته شدگان به عدد تبدیل شده است. در دورانی زندگی می‌کنیم که رسانه‌ها، نص شده است؛ و رسانه‌ها با آمار و ارقام سروکار دارند. آنچه عدد می‌شود تلخی خود را از دست می‌دهد ازآنکه کمیت برخلاف کیفیت، آزار نمی‌دهد؛ جالب‌تر اینکه در عالم رسانه هر چه اعداد بزرگتر، میزان تأثیرگذاری کمتر!‌ به‌یاد داشته باشیم در افریقا یک میلیون و نیم از گرسنگی جان دادند. عدد بود و اذیت نشدیم؛ عددْ فاجعه آمیز نیست؛ عددْ‌ درد ندارد؛ و دوران ما عصر کمیت‌ها و سلطه ریاضیات است. دانش دوران ما،‌ ریاضی است. اما تصویرِ عکاس امریکایی(کارتر)از کودک گرسنه افریقایی؛ کرکسی منتظر است و خیره به جسد کودک تا جان دهد؛ لاشخوران،‌ لاشه می‌خورند و رسانه‌ها هستندکه لاشه‌ها را به عدد تأویل می‌برند. یک تصویر؛ آن تصویر، چنان اثر گذاشت که عکاس دیوانه شد و خودکشی کرد. اما اخبار در عصر اطلاعات جایگاه ویژه‌ای دارد. بگذریم! در جهانی که رذالت و ابتذال تقدیس می‌شود، به نظر می‌رسد بار دیگر متعاطیان و دانش آموزان فلسفه با این پرسش روبرو باشند که در این زمان چه می‌توانیم کرد؟ چه باید کرد؟ برای دانش آموزان و متعاطیان علوم انسانی چنین پرسشی مطرح نیست. اما متعاطیان فلسفه که گفته می‌شود با امر انتزاعی درگیرند، از رویدادهایی مانند آنچه در غزه می‌گذرد و ستم عریان این دوره چگونه می‌توانند بنویسند و بگویند؟ دانش آموز فلسفه که همیشه خود را دلمشغول امور انتزاعی دانسته است و در ذهن او چنین جا گرفته است که فلسفه را با زندگی چه نسبت، در چنین مواقعی از خود می‌پرسد فلسفه به چه می‌آید؟ بنابرین، باید نخست از ماهیت پرسش‌های فلسفی آگاه شویم. پرسش‌های فلسفی چگونه پرسش‌هایی است؟‌ پیش‌از هر پاسخی، می‌دانیم که این پرسش، ریشه در پرسش از ذات فلسفه دارد. زیرا، بسیاری از سردرگمی‌ها در قلمرو فلسفه برآمده‌از ابهام مستتر در ذات فلسفه است. اندک آشنایی با تاریخ فلسفه نشان می‌دهد، زمانی‌که آندرنیکوس رودسی(چیزی حدود صد سال پس‌از فوت ارسطو)آثار او را جمع‌آوری، مرتب و نامگذاری می‌کرد با معضلی روبه‌رو می‌شود یعنی، نامگذاری نوشتاری که در چهارده دفتر(بی‌از هر نامی)و در میان آثار ارسطو بر جا مانده است. هایدگر، در چند اثر خود، تأکید می‌کند که این نام‌گذاری نه از سر تفنن است که تقدیر(/حوالت)و حقیقتِ این دانش را آشکار می‌کند. لکن، این پیچیدگی از کجا و چگونه می‌آید؟ از و با وجود. ارسطو موضوع فلسفه را موجود بماهو موجود می‌داند. در فلسفه تمایزی میان وجود و موجود نیست؛ تعالی را بپذیریم یا نپذیریم، دخلی به تمایز وجود و موجود ندارد. یکی از مهمترین تمایزات فلسفه و عرفان در همین است. این نکته‌ای است که همواره از آن غفلت کرده‌ایم و به همین جهت، تصور می‌شود اگر تعالی را بپذیریم وجود نسبتی با انسان ندارد. النهایه و در تعالی است که ادعا می‌شود نسبت انسان و هستی در آگاهی و بواسطه آگاهی رخ نمی‌دهد. هایدگر در (درآمدی بر متافیزیک) و در فصل چهارم، به درستی تصریح می‌کند که هستی در چهار موضع به ظهور می‌آید. جدای از این چطور از هستی می‌گوییم. پس، با دقت در کلام هایدگر روشن می‌شود که این چهار موضع دخلی به آگاهی ندارد. اما آنچه در بیان هایدگر نمی‌آید یا از آن غفلت شده، بدین‌قرار است؛ هر گاه نسبتی باشد، پرسپکتیو وجود دارد و هر جا پرسپکتیو باشد بی‌شک، سوبژکتیویته(خودبنیادی انسان)حضور دارد. در نتیجه،‌ هر نسبتی که در نگر آید، در نهایت به سوبژکتیویته مؤول است. لاجرم و در این‌جا نمی‌توانیم چنین مبحث مفصلی را دنبال کنیم و به همین مقدار بسنده می‌کنیم. ادامه دارد .... ---- زندگی برای علوم انسانی https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef