eitaa logo
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
1.8هزار دنبال‌کننده
867 عکس
210 ویدیو
11 فایل
❞ فلسفه، علوم اجتماعی، شعر ❝ « یک نیمه من شعور افلاطون است یک نیمه دیگرم دل مجنون است » • گروه #شعر و هنر چامه : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb 👥 ارتباط: @taha_mojahed تبادل نداریم🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع از حقِ انتخاب محمدمهدی اردبیلی حق آزادی انتخاب پوشش، مانند هر آزادی دیگری، نه حقی طبیعی است نه فطری، بلکه مشخصاً حقی است ساختۀ بشر برای آزاد ساختن خود از سیطرۀ جبریِ طبیعت و فطرت. در یک کلام، آزادی نه نتیجۀ قانون طبیعت، بلکه حاصل قیامِ انسان علیه طبیعت، و شرطِ لازمِ سوبژکتیویتۀ انسانی و معنادارشدنِ زیست او در جهانی فی‌نفسه بی‌معناست. این همان دقیقه‌ای است که فرد می‌تواند "تصمیم بگیرد" که سوژه‌ای آزاد باشد یا نه، و البته هزینۀ این آزادی را نیز بپردازد، مسئولیت آن را بپذیرد و حتی با مسائل و تعارضات انتخابش مواجه شود. این آزادی هرچند مصادیق و درجات مختلفی دارد، اما در تمام سطوح باید از آن حراست کرد، ولو حراستی نقادانه (به ویژه در نقد برداشت رایج و میل‌محور از آزادی). در این سطح، بحث بنیادی‌تر از قانونی بودن یا نبودنِ این حق است. سوژه، اگر آزادی را انتخاب کند، نباید حق بیان و اتخاذ موضعش را به قانون مقید کند. اگر او به عنوان شهروند وظیفه‌ای در برابر قانون مستقر دارد، به عنوان فرد همواره واجد "حقِ مخالفت با قانون" است. شیوه‌ی ابراز این مخالفت و نحوه‌ی تغییر قانون، تازه در سطوح بعدیِ کنشگری‌های سیاسی و مدنی مطرح و ارزیابی خواهد شد. اینکه از فرد بخواهیم که ابراز مخالفتش را تا زمان تغییر محدودیت قانونی-حقوقی، خواه محدودیتی موجه خواه ناموجه، به تعویق اندازد، عین استبداد است و باید به هر قیمتی در برابر آن ایستاد. همچنین رویکردهایی که معتقدند مسئلۀ اصلیِ ما امروز مسئلۀ حجاب نیست و به این دلیل آن را کم‌اهمیت جلوه می‌دهند، فراموش می‌کنند که هیچ حقی را نباید به بهانۀ حقی دیگر به تعویق انداخت. تجربۀ واکنش بخش اعظم گروه‌های چپ به راهپیمایی مخالفت با حجاب اجباری در اسفند ۵۷ مایۀ عبرت ماست. امروز البته برخلاف هیاهوی رسانه‌ای، نه روشنفکران، نه نخبگان و نه حتی فعالان سیاسی، هیچ‌کدام در صف نخست دفاع از حق پوشش قرار ندارند، بلکه این دختران و زنان گمنام و بی‌ادعای این جامعه‌اند که در حال پرداختِ هزینه‌های گزاف‌اند. با این همه، این هزینه‌ها تاکنون بی‌ثمر هم نبوده‌اند و در طول دهه‌های اخیر، گام به گام مرزهای تحمیل حجاب را به عقب رانده‌اند. اکنون تعارضات پروژۀ حجاب اجباری، به شکل بی‌سابقه‌ای پس از انقلاب ۵۷ (انقلابی که خود وامدار حق انتخاب بود)، چنان آشکار و سرکوب‌ها چنان مفتضح شده است که حتی بخش قابل توجهی از حامیان نظام و باورمندان به حجاب نیز نسبت به کارآمدی و مشروعیت آن موضع انتقادی اتخاذ کرده‌اند و دریافته‌اند که حتی برای دفاع از حجاب نیز ابتدا باید از حق انتخابِ آن دفاع کرد. در نتیجه، امروز دیگر باید تعارفات و مبهم‌گویی را کنار گذاشت و نه تنها علیه رفتار این یا آن مامور معذور، نه تنها علیه این یا آن سیاست خشونت‌بار و تندروانه، نه تنها علیه این یا آن نام (از گشت ارشاد گرفته تا دیگر گشت‌ها)، بلکه باید علیه هر شکلی از تلاش حاکمیتی و دستوری-فرمایشی در راستای تحمیل اجباریِ حجاب یا بی‌حجابی در هر جای جهان، موضعی صریح اتخاذ کرد. این مهم البته با دو تبصرۀ کلیدی همراه است: یکی، حفظ مرزبندی قاطع با جریانات سیاسی فرصت‌طلبی که خود در سرکوب‌ آزادی‌های سیاسی و سبک زندگی خوش‌سابقه‌تر نبوده‌ و نیستند و از قضا تحمیل حجاب اجباری واکنشی بود به تحمیل کشف حجاب از سوی اسلافشان. هدف آنها نه دفاع از حقِ انتخاب، بلکه مصادره‌ی ریاکارانه‌ی واکنش‌های سلبیِ اجتماعی است در راستای اغراض خاص خودشان و بازگشت شکل شیک‌تری از استبداد؛ و دیگری، حفظ مرزبندی با جریاناتی که ضدیت با تحمیل حجاب (در ساحت عمومی) را با مخالفت با خود حجاب (در ساحت نظری) خلط می‌کنند. در یک کلام، مسئله در ساحت امر عمومی، حق دفاع از آزادی پوشش است، هم برای باحجاب‌ها هم برای بی‌حجاب‌ها. علاوه بر اینها، نقد لیبرالیسم و ریشه‌های فرهنگی و روانشناختیِ انتخاب پوشش تحت تاثیر نظام تبلیغاتی-رسانه‌ایِ مصرف‌گرای بین‌المللی را نباید اهرمی برای سرکوب حق انتخاب افراد قرار داد، هر قدر هم که این انتخاب‌ها منفعلانه و کورکورانه باشند. نقدِ ریشه‌های فرهنگی، اقتصادی و روانشناختیِ نمایشِ بدن مربوط به "سطح آگاهی‌رسانیِ عمومی" است و ابداً نباید به ابزاری برای نفی حق انتخاب افراد در "سطح زندگی اجتماعی" بدل شود. البته که بحث دربارۀ تعارضاتِ درونیِ خود این آزادیِ سلبیِ میل‌محور (در مقام توهمی از آزادی) همواره گشوده و چه بسا ضروری است، اما این مناقشات در ساحت نظری، نباید آب به آسیاب سرکوب و محدودسازیِ سوژه‌ها و تحمیل یک سبک زندگیِ خاص بریزد، بلکه حتی می‌توان تلاش برای تحقق چنین آزادی‌ای را شرط لازمِ مواجهه با تعارضاتِ خود آن دانست. در این معنا، هر گامی، هر مقاومتی، و هر اتخاذ موضعی در دفاع از حقِ انتخاب و تصمیمِ افراد، در هر جای جهان، موجه و قابل دفاع است. چرا که این حق، بنیادی‌ترین شرط لازمِ سوژه بودن و آزادی انسان است
. ___ پ.ن؛ بازنشر این نوشته به منزله تایید آن نیست. @ensani_islami
۱_ سوالی از مفهوم عدالت از آقای حسام سلامت
۲_ جوابیه ایشان در توضیح مفهوم عدالت
۳_نقدی بر این توضیح
در نقد یادداشت بیشعوری دینی چیست؟ ابوذر شریعتی @ensani_islami
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
در نقد یادداشت بیشعوری دینی چیست؟ ابوذر شریعتی @ensani_islami
در ابتدا باید گفت این مطلب در دفاع از وضعیت فعلی مواجه حکومت با مسئله حجاب به هیچ عنوان ننوشته شده است و صرفا مواجه ای نیمه علمی نسبت به یادداشت اخیر آقای ابوذر شریعتی است. ایشان نحو بودن انسان آزاد را در گرو داشتن اراده، آزادی، آگاهی و انتخاب بیان کرده اند چرا که انسان همواره موجودی است که در اثر قوه فاهمه و تفکر با تکیه بر اراده و آزادی انتخاب میکند از نظر آقای شریعتی ارزش زمانی است که انتخاب از روی آگاهی و آزادی مطرح شود. در صورتی که مثلا مانند مسئله حجاب اجباری در کار باشد دیگر انتخابی نیست و صرفا اجبار بوده است. پس اولا هرجا که زور است و تهدید انتخابی نیست ثانیا هر هنگام که اجبار باشد اکراه و تهدید دیکر ارزش معنی ندارد. پس در جامعه فعلی نسبت به مسئله حجاب اولا انتخاب نیست ثانیا این حجاب بی ارزش است. متاسفانه اکنون در موقعیتی به سر میبریم که بین گفتمان فلسفی حوزه و دانشگاه تقریبا هیچ تبادلی صورت نمیگیرد به دیگر بیان نه جامعه حوزوی تواون فهم تفکر انتقادی فلسفه غرب را دارند و نه جامعه دانشگاهی رویکرد و اندک آشنایی با سنت فلسفی علامه طباطبایی پیدا کرده اند. از این رو باید تاکید کنم با فهم ناقصی که از بیان کانت و شیوه فلسفی او داشته ام بیان و توضیح من در سنت فلسفی با تاکید بر فضای علامه طباطبایی است و این دو کانتکست ذهنی متفاوتی را ایجاد میکند. انسان از منظر فلسفی اسلامی از آن جهت که تعین واقعیت مطلقه است، موجودی مقید است مبتلا به فقری است که نمیتواند از آن فراری باشد. اراده و اختیار انسان در مملکتی متعین میشود که تمام موجودیت او را شامل است. این ابتلای دائمی او به مملکت واقعیت مطلقه باعث میشود بودن او در عین فقر محقق شود یعنی بودن انسان اراده و اختیاری استقلالی از خود ندارد کمال او در اختیار و تدبیر موجودیت مطلق است. مگرنه این موجود فقیر مستقلال نه اختیاری دارد و نه آزاد است. انسانی که از این بودن ثبوتی غفلت میکند و برای خود اراده و آزادی را به نحو استقلال وجودی تصویر کرده نه تنها رها و آزاد نیست بلکه دامنه توهمات و استقلال وهمی خود را هر روزه مستحکم تر میکند. اما این حرکت و تکامل از آن جهت که در جهت بودن ثبوتی او نیست قرار و آرامش را از او خواهد گرفت. انسان بی قرار گرچه در اثر پندار استقلال اراده خود را دارای ارزش میداند اما اساسا فاقد هرگونه ارزش و تکاملی گشته و معنویت و آزادی او در تنگ ترین حالت ممکن بریده از واقعیت صرفا در ظرف احساسی او شکل میگیرد. این انسان که در نهایت دوری از واقعیت خود است از نظر عقلانی به دلیلی سلب تکاملی که از بودن خود کرده است عقلانیتش در نهایت منجر به بیشعوری میشود. ___ @ensani_islami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو ﻣﯽﺩﺍﻧﯽﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻧﻤﯽﺗﺮﺳﻢ ﻓﻘﻂ، ﺣﻴﻒ ﺍﺳﺖﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺒﻴﻨﻢ.... @ensani_islami
در نقد حق انتخاب نوشته محمدمهدی اردبیلی به قلم حجت الاسلام علی اسدی ___ صفحه پوستر @ensani_islami
در نقد حق انتخاب نوشته محمدمهدی اردبیلی به قلم حجت الاسلام علی اسدی ___ صفحه ۱ @ensani_islami
در نقد حق انتخاب نوشته محمدمهدی اردبیلی به قلم حجت الاسلام علی اسدی ___ صفحه ۲ @ensani_islami
در نقد حق انتخاب نوشته محمدمهدی اردبیلی به قلم حجت الاسلام علی اسدی ___ صفحه ۳ @ensani_islami