• توی این جلسه که مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه برگزار میکنه، قرار هست استاد اسدپور نسبت نظر با عمل و تاثیر اون در انتخابات رو بحث کنه، موضوع خوبی هست اگر دوست داشتین شرکت کنید .
سوالات زیر رو یک نفر بتونه جواب بده شاید بتونه تفاوت جریان انقلاب رو با جریان اصول گرایان سنتی در کشور تشخیص بده؛
- وجه اشتراک بدنه اصول گرایان سنتی و اصلاح طلبان با جریان فقه اخصی در حوزه های علمیه در چیست؟
- آیا جریان اصول گرایان سنتی قائل به تقدمیت عدالت به نسبت توسعه در مسائل اقتصادی هستند؟اساسا عدالت در نظام فکری این جریان چقدر مهم است؟ چه تعداد از بدنه سرمایه داران بزرگ کشور را جریان های اصول گرایان سنتی شکل داده است؟ شکل گیری مدارس غیر انتفاعی مذهبی چه نسبتی با جریان اصول گرایان سنتی داشته است؟ چرا تعداد قابل توجهی از بزرگان اصول گرایان سنتی در مسئله برجام موضع شفافی نداشته اند؟ دیدگاه فرهنگی جریان اصول گرایان سنتی به دیدگاه فرهنگی مقام معظم رهبری نزدیک تر است یا جریانات فقه حداقلی حوزه های علمیه؟ نقش اصول گرایان سنتی در دوقطبی موجود چقدر بوده است؟ عدالت و مبارزه با فساد و دوری از مصلحت سنجی چقدر در اندیشه این جریان اهمیت دارد؟
#انتخابات
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
سوالات زیر رو یک نفر بتونه جواب بده شاید بتونه تفاوت جریان انقلاب رو با جریان اصول گرایان سنتی در کش
این سوالات به نظرم در شناخت رویکرد جریان های موجود مهم هستند و کمتر جایی دیدم که به صورت جدی بهش پرداخت بشه، من قائل به این نیستم که اگر بدنه انقلاب با جریان اصول گرایان سنتی در یک تیم قرار بگیرند قدرت بیشتری خواهند داشت، اساسا خیلی از ضعف های جریان انقلاب به همین رویکرد های اصول گرایان سنتی برمیگرده، اگر جریان انقلاب بتونه وجه تمایز خودش رو با بدنه اصول گرایان سنتی مشخص کنه اولا این جریان اصول گرایان منزوی تر خواهد شد، ثانیا جریان انقلاب محبوبیت اجتماعی زیادی در طول زمان پیدا خواهد کرد.
📣 آخرین نظرسنجی انتخاباتی ایسپا
🔸 آخرین یافتههای نظرسنجی انتخاباتی ایسپا که در روزهای ۲۹ و ۳۰ خرداد ماه ۱۴۰۳ اجرا شده، منتشر شد.
📌 برای مطالعه مشروح گزارش به سایت ایسپا مراجعه فرمایید.
📲با ما در ارتباط باشید
اینستاگرام | X - توئیتر | سایت | ایتا | سروشپلاس | بله
📊 مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)
🆔 @ispa_polling
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
کانال رسمی خود مرکز افکار سنجی ایسپا
•نظر کسی که اول فکر میکنه بعد انتخاب میکنه رو میشه تغییر داد ولی نظر کسی که اول انتخاب کرده بعد دنبال دلیل گشته رو بعیده تغییر بشه داد.
- سطح بحث های چهل سال پیش رهبری در مسائل دولت و ... از همه بحث های امروزه نامزد های محترم غنی تر و عمیق تر هست.
• اگر یک نفر یکی دوروز حرف های نامزد هارو پیگیر باشه، تقریبا بقیه صحبت ها تکراری هست. صرفا درگیری ها و حواشی ای که ایجاد میشه جذابیت برای پیگیری اخبار انتخابات بوجود میاره.
سوال مناظرات موضوع منسجمی ندارد، سوال ها طوری نیست که وقتی پاسخ داده میشود تفاوت رویکرد های جریانات مختلف با صرف پاسخ به سوال ملموس باشد و تمایز آشکار شود، برای همین نامزدها سعی میکنند با حواشی خارج از سوالات جبهه بندی خودشون رو مشخص کنند. ظرفیت کم مناظرات برای مشخص شدن جبهه بندی و تفاوت ها باعث خسته کننده و بی رمقی اون شده.
• علاوه بر اینکه موضوعات سوال ها منسجم نیست، اکثریت پاسخ نامزد ها هم مبتنی بر یک نظام فکری ثابتی نیست، نمیشود گفت فلان نامزد که دارد پاسخ ها را میدهد همه اش برگشت به این چهار اصل فکری یا راهبردی او دارد.
نظام فکری مشخصی در اکثر نامزد ها وجود ندارد، حرف ها و نسخه های پراکنده خوب زیاد گفته میشود اما وقتی اصول راهبردی ثابت نباشد در عمل به مجموع این برنامه ها تداخل و تزاحم پیش می آید، خروجی کار به چیزی شبیه نمیشود.
• معنی تمدن سازی هم این نیست که صرفا بیایم یک بخش ساحلی رو بسازیم و آباد کنیم، تا بعد به مردم بگوییم این همان مصداق تمدنی بود که وعده اش را داده بودیم. این تمدن نیست آقاجان، ساخت و ساز است...
• بعضی میگویند چرا حوزه های علمیه مسئله نامزد های محترم ریاست جمهوری نیست و نسبت به مسائل آن حرفی نمیزنند، سوالی که دارم این است که نقش حوزه های علمیه در جامعه فعلی دقیقا کجا نمایان شده که جامعه بخواهد نسبت به مسائل حوزه و آینده آن مطالبه گری داشته باشد؟ حوزه وقتی خود بی تفاوت نسبت به جامعه باشد، همراه با نیاز های زمان حرکت نکند، منزوی خواهد شد و از یاد ها کم کم خواهد رفت.
حتی طلاب محترمی که در حوزه های علمیه موجود درس میخوانند بعضا به دلیل ناکارآمدی وضعیت حوزه روبه دانشگاه می آورند، عجیب آنکه خواندن رشته هایی مانند فلسفه اسلامی که مهد آن حوزه های علمیه است نیز خواندنش در دانشگاه برای طلاب بعضا جذاب تر شده. در حالی که فلسفه اسلامی موجود در دانشگاه ها چیزی جز شوخی نیست.
• با کشور های چپ گرا در حوزه عدالت هم ارزش هستیم؟ جدی ..؟!!
#مناظره
آقا اون چیزی که ما به عنوان عدالت توی اقتصاد، فرهنگ و... دنبالش هستیم با اون چیزی که توی جریان های مارکسیستی درباره عدالت هست زمین تا آسمون فرق داره. عدالت در اسلام اولا برابری یکسان همه نیست، عدالت در چپ گرایی پدر خانواده و زن رو در آورده بود، شما وضعیت زنان در اقتصاد های چپ گرا رو نگاه کنید، وضعیت خانواده در شوری سابق رو نگاه کنید، این عدالت چه ربطی به عدالت اسلامی داره؟!
• یه امام جمعه ای بود وقتی میخواست از کارنامه فرهنگی اش صحبت کنه میگفت توی دوران من فرضا ۵۰ تا مسجد ساخته شده، نمیگفت از این پنجاه تا مسجد ده تاشم فعال نیستن. فرهنگ هم مثل تمدن ساخت و ساز نیست.
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
لینک حضور برخط https://webinaronline.ir/Default.aspx?PageName=JoinMeeting&Action=Autologon&Gid=503a
بخشی از صحبت های اقای اسدپور در جلسه حاضر:
ما به خاطر افول از عقلانیت انقلاب اسلامی داریم از ارزش های انقلاب اسلامی کوتاه می آییم؛ مثلا من در جلسات متعددی از نخبگان با کمال تعجب شنیدم که جمهوریت اشتباه است، ریاست جمهوری نیاز نیست، عمل بر نظر مقدم است، تغییر قانون اساسی ضرورت دارد ولی تغییر قانون اساسی ای که سیستم ریاست جمهوری را به نخست وزیری تبدیل کند و ولی فقیه یک نخست وزیر مانند دوران سلطنت معرفی کند و پادشاه سلطنت بکند و نخست وزیر حکم رانی کند
از نبود عقلانیت و عدم روایت صحیح که باعث بشود کنش اجتماعی معنی دار را باید خلق کند داریم اصل مبنا و ارزش ها را زیر پا میگذاریم.
ما فکر میکنیم رئیس جمهور فقط وظیفه اجرا دارد، یادمان رفته است که رئیس جمهور رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی هم هست، رئیس شورای عالی فضای مجازی هم هست، کسی که فهم تئوریک ندارد این چه رئیس جمهوری است؟ این را از کجا تئوریزه کردیم که رئیس جمهور فقط مجری سیاست های اجرایی است؟
یادمان رفته که بخشی از عقلانیت انقلاب اسلامی ما در همین انتخابات صورت بندی میشد
گفتمان عمومی ای که رئیس جمهور ایجاد میکند پیشران حرکت جامعه است و این ها را ما انگار داریم فراموش میکنیم و به خاطر آزمون خطایی که در دو سال اخر اقای احمدی نژاد و هشت سال اقای روحانی منجر شده است که ما از خیلی ارزش ها و هنجار های مهم عقلانیت انقلاب کوتاه بیایم
ما ترس داریم حکمران های اینده ما همین میزان از عقلانیت جمهوری اسلامی را برنتابند و با تغییر در قانون اساسی و.. همین ته ماند عقلانیت انقلاب اجتماعی را کاملا تعطیل بکنند. یک بخشی از عقبه حکمرانی ما نگران از اصلاح قانون اساسی است چون میترسد اگر بابش باز بشود بعضی از مواد قانون اساسی ما دچار تغییر شود مثل اصل ولایت فقیه و.. دچار تغییر شود. در حالی که من عرض کردم که نگرانی ما برعکس است با وضعیت فعلی فقهای ما و برخی از چهره های دانشگاهی بخشی از جمهوریتی که هست را حذف کنند. الان هم از گفتن این ترس ندارند که بگویند باید بازگردیم به نخست وزیری که ان را هم ولی فقیه به مجلس معرفی کند.