#اخلاقی
پرسش:
در لحظاتي که خيلي عصباني هستيم و ممکنه حرف يا عمل ناشايستي انجام بديم بايد چه کنيم ذکر يا سوره اي که خيلي سريع آدم رو آروم کنه هست؟
پاسخ:
دستورات مختلفي وجود دارد:
گفتن ذکر شريف «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم»
شکي نيست که آتش خشم را شيطان در قلب آدمي، روشن مي سازد و اوست که بر افزايش آن پافشاري دارد و لذا براي ريشه کن شدن عصبانيّت بايد شيطان را از خود دور نماييم که اين ذکر شريف در اين موضوع بهترين نقش را مي تواند ايفاء نمايد.
گفتن ذکر شريف «لاحول و لا قوه الا بالله العلي العظيم
در حديثي وارد شده که ابليس به حضرت موسي گفت: از خشم بپرهيز و زماني که خشمگين شدي بگو (لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم) که در اثر آن خشم تو فرو مي نشيند.
فرستان صلوات بر پيامبر (صلي الله عليه و آله) و آل پاک و مطهرش
يکي ديگر از راه هاي درمان عصبانيّت فرستادن ذکر شريف صلوات است که اميد است م?منين با اين ذکر زيبا و دلنشين بتوانند آتش خشم را فرو نشانده و آسمان دل خود را با آن بهاري نمايند.
حب نفس ريشه ي بسياري از صفات زشت و ناپسند در انسان است، و در واقع چون بذري مسموم مي باشد که در زمين قلب آدمي کاشته شده و محصولي ندارد جزء ميوه ي تلخ مال دوستي، جاه طلبي، تکبر و غرور و ...
سجده کردن
يکي ديگر از درمان هاي م?ثر در جهت کنترل عصبانيّت آن است که به هنگام عصبانيّت، صورت را بر زمين گذاشته و به درگاه خداوند بي همتا سجده نمايد و از آن قدرت بي مثال براي فروکش کردن اين آتش شيطاني ياري بجويد.
ابو سعيد خدري از پيامبر عزيز اسلام (صلي الله عليه و آله) نقل مي کند که حضرت فرمود: غضب جرقه اي است که در قلب انسان قرار مي گيرد، آيا نمي بينيد که چشمان او سرخ و رگ هاي او متورّم مي شود. کسي که چنين حالتي در خود مشاهده کرد، صورتش را بر زمين گذارد (و براي خدا سجده نمايد) به يقين هرکس چنين کند و به درگاه خدا پناه برد و از او رفع شيطان و خشم را بخواهد، آرامش مي يابد.
تغيير حالت دادن
در روايات دلنشين معصومين (صلوات الله عليهم اجمعين) وارد شده که اگر شخص عصباني نشسته، بايستد و اگر ايستاده بنشيند و صورت از آن صحنه برگرداند يا دراز بکشد و يا از محل دور شود و خود را به کار ديگري مشغول سازد. اين تغيير حالت در فرونشاندن آتش خشم بسيار م?ثر و مفيد است.
اينک به يک نمونه از اين روايات حيات بخش اشاره مي کنم:
امام صادق (عليه السلام) از پدر بزرگوارش امام باقر (عليه السلام) روايت مي کند که در نزد ايشان درباره ي خشم سخن به ميان آمد و ايشان فرمود: همانا مرد خشمگين مي شود تا جايي که هرگز خشم او فرو نمي نشيند و خشنود نمي گردد و در اثر آن وارد جهنّم مي گردد، پس هر مردي که در حال ايستاده به خشم آمده بنشيند، زيرا در اين صورت به زودي پليدي شيطان بيرون مي رود و اگر نشسته بايد بايستد.
تماس بدني از طريق لمس
اين نوع از درمان مربوط به خويشاوندان محرمي است که انسان نسبت به آنها خشمگين شده است، در اين روش آمده که بر بدن شخصي که شما از او خشمگينيد دست بزنيد و بدن او را لمس نماييد که از اين طريق خشم شما فروکش مي نمايد و آرام مي گيريد.
ششمين امام همام امام صادق (عليه السلام) در اين باره به زيبايي مي فرمايد: هر مردي که بر خويشاوند خود خشم گرفت، بايد به سوي او رود و به او نزديک شود و با او تماس گيرد، زيرا خويشاوند هنگامي که خويشاوند خود را لمس کند آرامش مي يابد.
وضو گرفتن و غسل کردن
شستن دست و صورت و رساندن آب بر بدن در خاموش نمودن آتش خشم موثر است که در اين ميان وضوء گرفتن و غسل کردن نقش م?ثّرتري دارد که در شستشوي عادي چنين تأثيري وجود ندارد.
در روايتي زيبا و دلنشين از پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله) وارد شده که حضرت فرمود: (اذا غضب احدکم فليتوضا و اليغتسل فان الغضب من النار). هنگامي که يکي از شما خشمگين شد پس وضوء بگيرد و غسل کند، زيرا غضب از آتش است.
اين دستور مشکل گشا از پيامبر عزيز اسلام (صلي الله عليه و آله) بدين جهت است که خشم آتشي است که از درون انسان بر مي خيزد و آثارش در ظاهر انسان نمايان مي شود به گونه اي که کمتر عضوي از اعضاء بدن است که تحت تأثير آن واقع نشود و لذا حرارت اين آتش اعضاء بدن را فرا گرفته و آنها را مي آزارد. طبيعي است که بهترين چيزي که مي تواند حرارت ايجاد شده را پايين آورده و به انسان آرامش بخشد، آب است.
ذکر يونسيه درمان خشم و گرفتاري
ذکر يونسيه "لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين" بهترين درمان براي دردهاي لاعلاج روحي است که انسان را گرفتار ميکند .در اين ذکر پناه به خدا ميبريم و او را تسبيح و تقدس ميکنيم .و به اشتباهات و خطاهاي خود اعتراف ميکنيم که هر رنج و گرفتاري که به ما ميرسد از خود ماست پس دست ما را بگير.
طلب آمرزش و استغفار براي خود و ديگران باعث ميشود که آتش خشم درون انسان خاموش شود و به معنايي دشمن نيز خلع سلاح ميشود .
#داستانک
#احترام
#روابط_زوجین
💥احترام💥
= چقدر تو زن زلیلی پسر. ی کم جنم داشته باش. زورش می کردی بیاد.
+ اختیار دارید باباجان. زن ذلیل چیه؟ من زهرا رو خیلی دوست دارم
🔹زهرا از اتاق بیرون می آید. پدرشوهرش، سرش فریاد می کشد:
=بیشعو... چرا به سعید گفتی نمی یای بیرون؟ ی بیرون اومدن اینقدر سخته؟
🔸زهرا نگاهی به مادرشوهر و خواهرشوهر و شوهرش انداخت. از عمق وجودش خجالت کشید و چیزی نگفت. شوهرش هم چیزی نگفت. مادر شوهرش هم چیزی نگفت. خواهرشوهرها که انگار، زبان در کام نداشتند و هیچ، نگفتند. پدر شوهرش از جا برخاست و به اتاق دیگر رفت.
🔻فضا سنگین شده بود. دل شکسته و لرزیده زهرا از شنیدن آن فحش و فریاد پدر شوهر سر گفتن نظرش، آن هم به صورت خصوصی، در قالب اشک، از چشمانش فرو ریخت. گوشه ای نشست. اشک هایش فرو می ریخت. بی صدا. خواهر شوهر کنارش نشست. از او کوچک تر بود و دست نوازشی به پشتش کشید. هیچ حرفی برای گفتن نداشت. شوهرش معلوم نبود کجاست. مادر شوهر به اتاق رفته بود که در اتاق باز شد:
= نشستی آبغوره گرفتی؟ خاک... اونقدر گریه کن که چشات در آد.
🔸زهرا هیچ نگفت. پدر شوهر، در اتاق را بست. زهرا آرام برخاست و از در، بیرون رفت. طبقه زیرزمین. همان جا که شوهرش رفته بود. گوشه ای نشسته بود. زهرا که آمد، از جا برخاست و سرش را نوازش کرد. در آغوش گرفت و از رفتار پدر، عذرخواهی کرد. زهرا گفت:
- حرف های خصوصی مرا گذاشته ای کف دست پدر؟
🔻و اشکش ریخت. ادامه داد:
- تو از من نظر پرسیدی. منم نظرم رو گفتم. مخالف بودی یا دوست داشتی بریم بیرون می گفتی. من هم می یومدم.
🔹🔸🔻🔹🔸🔻🔹
🔹بعدها هر وقت این صحنه تلخ جلو چشمش می آمد، یاد جمله شوهرش می افتاد و دلش از التهاب یادآوری آن صحنه، آرام می شد.:
+ بابا معتقده گربه رو دم حجله باید کشت و از اینکه من به نظرت احترام گذاشتم، برداشت کرده بود که شما داری به من زور می گی. در حالی که این طور نبود. نظرت همیشه برای من محترمه زهرا جان.
🌴🌸🌴🌸🌴🌸
مطالب ما در کانال زیر دنبال کنید👇
#کانال_مرکز_ملی_خراسان_رضوی
┏━━━🍃🍂━━━┓
https://eitaa.com/eporsesh
┗━━━🍂🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اخلاقی
#دنیا_دار_امتحان
🌴🌾🌴🌾🌴🌾
 الإمام عليّ عليه السلام : عِبادَ اللّه ِ ، لا تَغُرَّنَّكُمُ الحَياةُ الدُّنيا ، فَإِنَّها دارٌ بِالبَلاءِ مَحفوفَةٌ ، وبِالفَناءِ مَعروفَةٌ ، وبِالغَدرِ مَوصوفَةٌ . 
امام على عليه السلام : اى بندگان خدا! زنهار، زندگى دنيا شما را نفريبد كه دنيا ، سرايى است آكَنده از گرفتارى، شناخته شده به نابودى و موصوف به بى وفايى.
بحار الأنوار : ج 73 ، ص 117
🌴🌸🌴🌸🌴🌸
مطالب ما در کانال زیر دنبال کنید👇
#کانال_مرکز_ملی_خراسان_رضوی
┏━━━🍃🍂━━━┓
https://eitaa.com/eporsesh
┗━━━🍂🍃━━━┛
#سواد_رسانه
#حضور_در_تلگرام_و_اینستاگرام
دلیلی بر حضور در تگرام و اینستاگرام
بعضی از مبلغین میگویند: تعداد مخاطب ما در تلگرام و اینستا بیشتر از سروش و ایتاست بنابراین بیشتر میتوانیم تبلیغ کنیم.
اگر از ما پرسیده شود مخاطب زیاد را برای چه می خواهیم؟ خواهیم گفت برای رساندن حرفمان به تعداد بیشتری از مردم؛ تا این حرف منشا اثر مثبت در مخاطب شود.
با این پیش فرض علاوه بر کثرت مخاطب، ویژگیهای محیط هم باید لحاظ شود. باید به این دقت کنید که حضور مخاطب شما در این فضا صرفا به شنیدن حرف شما منتهی نمیشود؛ بلکه بخواهیم یا نخواهیم در کنار حرف ما حرفهای دیگری هم میشنود. اما نکتهی مهم این است که مخاطب با حضور در این فضا بیش از آنکه در معرض پیام ما باشد در معرض پیامهای اغوا کننده (اخلاقی، اعتقادی، انقلابی...) است. (آمارها در این باره تکان دهنده است؛ که جداگانه به آن خواهیم پرداخت) در این صورت کدام راه را ترجیح می دهید؟
او را به خروج از این فضا تشویق کنیم؟ یا
تلاشمان را برای بارگذاری مطالب مفید بیشتر کنیم؟
اگر راه دوم را برگزیدیم باید به این سوال پاسخ بدهیم که این کار ما که خود تایید و تشویقی است بر حضور در این فضا، در جمعیندی نهایی مثبت است یا منفی؟ در این شبکهها مگر نقش ما در گردش اطلاعات چقدر است؟ اگر همین مقدار تلاش و وقت را برای تشویق به خروج مردم از این فضا معطوف کنیم بهتر نیست و نتیجه مناسبتری به دنبال ندارد؟!
🌴🌸🌴🌸🌴
مطالب ما در کانال زیر دنبال کنید👇
#کانال_مرکز_ملی_خراسان_رضوی
┏━━━🍃🍂━━━┓
https://eitaa.com/eporsesh
┗━━━🍂🍃━━━┛
ولادت با سعادت امام هادی علیهالسلام را خدمت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف وهمه شیعیان تبریک عرض می کنیم
🌴🌸🌴🌸🌴
مطالب ما در کانال زیر دنبال کنید👇
#کانال_مرکز_ملی_خراسان_رضوی
┏━━━🍃🍂━━━┓
https://eitaa.com/eporsesh
┗━━━🍂🍃━━━┛
#داستانک
#برخورد
🌾🌴🌾🌴🌾🌴
✨برخورد
💥خسته و کوفته از این همه مشکلات و مسائل و .. ، اصلا دل و دماغ خندیدن که هیچ، اخم نکردن نداشت. چنان اخمی کرده بود که انگار از همان بدو تولد، ابروان و چشمهایش آنقدر گره کرده و ریز، به هم بافته شده بود. هر کس نگاهش می کرد، توبه کار می شد و فاصله اجتماعی که هیچ، بیشتر از آن را رعایت می کرد که مبادا تشعشعات این عصبانیت درونی اش، او را آلوده کند.
🏠در خانه را که زد، بچه ها به سمت در دویدند و بابا اومد بابا اومد کردند. سر باز کردن در دعوا کردند و او هم معطل پشت در، لگدی به در زد و کمی عصبانیتش را خالی کرد. بالاخره با جیغ و فریاد در باز شد. بچه ها سلام کنان از جلوی پدر کنار رفتند و با هم گفتند : بابا چی خریدی؟ بابا چی خریدی؟
🛍کار هر روزشان بود. به دستان پدر نگاه می کردند که یک چیز ولو شکلاتی کوچک را به آن ها بدهد. اما این بار، پدر، دستش خالی بود و همان دست خالی را بالا آورد و آمد بگوید که چرا در این گرما اینقدر او را معطل می کنند و جیغ می زنند و .. که فاطمه، جلو می آید:
- به به.. همسر عزیزم.. پدر نازنین بچه ها.. سلاام.. خوش آمدی.. قدمت به خیر باشه.. خداقوت.. الهی .. حتما هوا خیلی گرمه.. ببین چه عرقی کرده..
= سلام .. آره خیلی گرمه. هلاک شدم
- تا شما ی دوش بگیری و خودتو سبک کنی یک شربت خنک برات می یارم.. می خوری که؟
= آره. ممنون.
💧گره ابروانش کمی بازتر شد. دستش را که برای زدن بچه ها بالا برده بود با شرمندگی پایین آورد. دوش خنکی گرفت و راه تنفسی اش باز شد. خود را جلوی کولر، روی مبل رها کرد و لیوان شربت کاسنی و بهارنارنجی که فاطمه برایش آماده کرده بود را گرفت و یک نفس، نوشید.
🌴🌸🌴🌸🌴
مطالب ما در کانال زیر دنبال کنید👇
#کانال_مرکز_ملی_خراسان_رضوی
┏━━━🍃🍂━━━┓
https://eitaa.com/eporsesh
┗━━━🍂🍃━━━┛