🔹صاحب قلب سلیم...
🔻آیت الله ناصری حفظه الله درباره آیت الله شهید دستغیب(ره) می فرماید:
خدا او را رحمت كند! بنده خدمت ايشان زياد رسيدم. در نجف با هم آشنا شديم.
يك بار به منزل ما در اصفهان آمد و كتابی به من داد وگفت: بفرماييد آقا . گفتم: خودتان تأليف كرده ايد؟
گفت: بله. ديدم روی جلد آن، نوشته است: قلب سليم . گفتم: چه شد كه اين قلب سليم را نوشتيد؟ گفت: ما كتابی نوشتيم به نام گناهان كبيره؛ هر جا ميرفتيم،
ميگفتند: اين آقا، صاحب گناهان كبيره است. ديديم آقا اين كه نشد؛ لذا كتابی هم نوشتيم به نام قلب سليم. حالا هر جا ميرويم، ميگويند: صاحب قلب سليم آمد.
خدا رحمتش كند! از روی مزاح اين حرف را ميزد؛ وگرنه اهل اين حرفها نبود. كتاب های متعددي دارد كه خيلی عالی است.
آیت الله ناصری:
🔻شما اگر خواسته باشيد درباره آثار گناهان مطالعه كنيد، كتابهاي اخلاق، مثل كتاب معراج السعاده يا كتاب اخلاق طبرسی را مطالعه بفرماييد. بهتر از همه اينها، كتاب گناهان كبيره، اثر مرحوم آيت الله دستغيب است كه خيلي خوب گناهان را جمع آوري كرده است. اين كتاب را مطالعه بكنيد. خيلي عالی، گناهان كبيره و غيره كبيره، همه را جمع آوری كرده است.
#معرفی_کتب_اخلاقی
@erfanvaakhlagh
🔹 سیر درسی کتب حضرت علامه حسن زاده آملی برای دانشجویان و مشتاقان از نفوس مستعده:
با نصب العین قرار دادن حدیث شریف و عرشی حضرت وصی نبی یعنی امام امیر المومنین علی عالی اعلی علیه السلام که فرمود: من عرف نفسه فقد عرف ربه.راه معرفت نفس ناطقه خویش را بگیرند و در صحف نوریه حضرت مولای مکرمم غواصی نمایند که خود بیش از نیم قرن از جدول وجودی خود در بحر وجود صمدی غواصی نموده است و درر ذی قیمت را به نظم و نثر در آورده است.
برای مقدمه ورود به این صحف نوریه مقداری با رساله طهارت و ادب مع الله که در جلد دوم مآثر آثار و نور علی نور آمده است،محشور شوند، سپس این سیر درسی را دنبال بفرمایند:
1)دروس معرفت نفس.
2)گنجینه گوهر روان.
3)اتحاد عاقل به معقول.
4)سرح العیون فی شرح العیون.
5)ممد الهمم فی شرح فصوص الحکم.
البته در موضوعات مختلف می توانند به تناسب موضوعات مورد نیاز به کتب مربوطه دیگر حضرتش مراجعه نمایند، مثلا پیرامون علم و دین، به رساله «علم و دین» و در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به «نهج الولایه» و در مورد انسان کامل به «انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه»و «شرح فص فاطمیه».
در سیر عملی بعد از سیر علمی(که از عزیزان مشتاق استدعا دارم بدون سیر علمی مذکور که خود بهترین سیر عملی و ریاضت الهی است عجله نکنند و به سوی سیر و سلوک عملی نروند، به خصوص جوانان عزیز مشتاق که حتما در وهله اول ،سیر علمی کنند، سپس به سیر عملی بپردازند که عجله کردن و زود به سوی دستور العملها رفتن موجب گرفتاریها برای خود و دیگران شدن است) به این کتابهای حضرتش رو آورند:
1)رساله زبرجدیه حول صحیفه سجادیه.
2)انسان در عرف عرفان.
3)نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکو ر.
4)نامه ها و برنامه ها.
عزیزان برنامة انجام واجبات ،ترک محرمات، کسب حلال را هرگز فراموش نکنند و در همه امور، راه اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط را در پیش گیرند،و با اخلاق اسلامی (که در کتب اخلاقی مثل معراج السعاده و جامع السعادات و طهاره الأعراق و اربعین شیخ بهایی و ارشادالقلوب آمده است) و با سعه و شرح صدر باشند تا طی طریق نمایند.
بیا و راه خالص علامه حلی ها و شیخ مفید و خواجه طوسی ها و ملا حسینقلی همدانی و حاج میرزا علی آقای قاضی ها و ملا صدرا ها و حاجی سبزواری و علامه شعرانی و علامه طباطبایی ها و حضرت امام و آیة الله بهاءالدینی و عارف کامل کشمیری ها و معلم عصر ذوالفنون جامع سلف صالح یعنی مولای مکرمم علامه حسن زاده ها را در پیش بگیر که به میزان ثقل اکبر و عترت عصمت و وحی علیهم السلام است.پس دل به دلدار بده تا کامروا گردی إن شاء الله تعالی شأنه.
منبع:کتاب حامل اسرار، استاد صمدی آملی
@erfanvaakhlagh
🔹صحبت های یکی از اعضای محترم کانال در مورد مضرات حرکت بدون استاد
باسلام خدمت اعضای محترم کانال
بنده یکی از اعضای کانال هستم.در رابطه با مسائل سلوکی و عرفانی یه توصیه ای برای بزرگواران دارم ، امیدوارم با دقت بخوانید.
توصیه می کنم این مسیر رابدون استاد نروید ، راه خطرناک است ، هر لحظه ممکنه خطراتی شما را تهدید کنه و ضربه هایی که شاید به این زودی درمان نشن...
بنده ابتدای راه فکر می کردم بدون استاد میشه پیش رفت ، برای همین خودم شروع کردم به انجام یه سری دستورات ، اوایل خیلی هم خوب بود ، اثراتشو می دیدم.
اولش حالات خوش بود ، در نماز شور و شوق و توجه زیادی داشتم به طوری که گاهی بی اختیار گریه می کردم در نماز.
کلا حالات خوبی داشتم ولی بعدش این حالات رفت و بجاش احساس سنگینی ، حس و حال دیگه ایی اومد سراغم به طوری که از لحاظ روحی کامل به هم ریختم و حالم بشدت بد شد...
برای درمانش هیچ کاری هم از دست خودم بر نمیومد فقط زجر می کشیدم ، گاه از شدت فشار چشم درد ناجوری میگیرم ، دردش میزنه به چشمام ، شبا اصلا خواب نداشتم ، الان که اصلا انگار مردم ، فرقی با مرده نمیکنم ، هرروز میمیرم و زنده میشم ، من یه بار انقدر گریه کردم که میخواستم دیوانه بشم سر این مشکل...
خواهش می کنم اصلا بدون استاد کاری نکنید.البته منظورم دستورالعمل های عمومی نیست.دستوراتی مثل استغفار و نمازشب و تلاوت قران و دائم الوضو بودن و کارکردن روی اخلاق و... ، هیچ عوارضی نداره و خیلی هم خوبه؛
بحث روی اذکار و اوراد و ختومات و دستورات خاص اهل سلوک هست که باید استاد به اهلش بده.
تا زمانیکه به محضراستادی نرسیدید همین دستورات عمومی که اهل سلوک میگن رو انجام بدید ، دستورات خاص هم بماند برای وقتی که خدا استادی نصیب تون کرد.
سیروسلوک بی استاد ، گم شدن توی حالات سلوکی و خراب کردن کار هستش ، یه سری حالات رو اگه به استاد نگیم وضعیت خودمون رو خراب میکنیم.
دراین مسیر علم خیلی مهمه ، سالک جاهل همواره در معرض خطره ، علم تون رو به طریق بالا ببرید.
دراین راه شیطان همواره در کمین است که سالک رو به انحراف بکشونه یا از ادامه دادن طریق منصرفش کنه.سالک باید هوشیار باشه فریب بهانه هایی رو که درظاهر از خودشه ولی درباطن ازشیطانه رو نخوره.
یه نکته هم در اخر عرض کنم:
ممکنه شیطان افکار و خواطر بد بندازه در ذهن تون یا کاری کنه که وسواسی بشید.یا سوء ظن های بیخودی نسبت به سایر افراد پیدا کنید یا اینکه در عقاید و معتقدات تون بهتون شک و تردید وارد کنه(درعلم اخلاق به این مسئله میگن حدیث نفس) وظیفه سالک اینجا طبق سخنان بزرگان طریق،اینه که به این خطورات شیطانی توجه نکنه و اصلااهمیت نده چون اهمیت دادن کاررو بدترمیکنه...
و در پایان بازهم تاکید میکنم بدون استاد جلونرید.باتوکل برخدا و توسل به حضرات معصومین و همچنین تلاش و مجاهده صادقه خودتون، ان شاء الله به استاد هم میرسید.
باتشکر
التماس دعا
#استاد_عرفان
@erfanvaakhlagh
🔹خطر حرکت کردن ، بدون استاد
ایت الله تحریری:
يكى از امور خطرآفرين براى سالك، نحوه ى استفاده از اذكار و برنامه هاى معنوى است كه تنها با توصيه ى استاد آگاه و ورزيده مى توان از آن بهره مند گرديد، چنان كه از استاد بزرگ اخلاق و تربيت، علاّمه طباطبايى ـ رحمه اللّه ـ سؤال شد: علماى اخلاق و اساتيد معرفت، براى تربيت و تهذيب نفوس شاگردان خود در راستاى سير و سلوك، خواندن اذكار و اورادى را به آنها دستور مى دهند، آيا مى شود ديگران هم بدون دستور استاد آن اذكار را به جا آورند؟
ایشان در پاسخ فرمود: خير، نمى شود؛ زيرا خواندن آن اذكار را به تناسب شرايط و حال شاگردان خود به ايشان آموزش مى دهند، ولى همين اذكار و اوراد براى ديگران، مانند نارنجكى در دست آنها است كه ممكن است براى آنها خطر داشته باشد. از ايشان سؤال شد: اگر آن اذكار خطرناك است، پس چگونه استادان به شاگردان خود دستور مى دهند و براى آنها خطر ايجاد نمى كند؟ علاّمه در پاسخ فرمود: «همّ استاد در كنار ذكر، خطر آن را برطرف مى كند.»
#استاد_عرفان
#ذکر
@seratemostaghim_ir
@erfanvaakhlagh
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ تصویری : کمال انسان
💠 داستان جوان بی زاد و توشه ای که در راه حج قدم برمی دارد و پس از رسیدن به کعبه🕋، کمال انسان را به او می فهمانند...
❓براستی کمال انسان در چیست؟
🎤حجت الاسلام برنا
@nedayhosseini
@shia12t
🔸حکایتی تکان دهنده از کرامات شیطانی:
🔹 عالم ربّانی مرحوم سید زین العابدین طباطبائی ابرقویی اصفهانی، از شاگردان عارف ربانی حاج شیخ محمد جواد بیدآبادی:
🔸قريب سي سال قبل مشرف شديم به عتبه بوسي كربلاي معلي و يكي از علماء كه گمان مي نمايم آقا شيخ عبدالهادي مازندراني بود از شاگردهاي مرحوم ميرزاي بزرگ شبي در ضمن صحبت ها فرمود كه در قديم ايام ديديم كه درويشي آمده و در گوشه اي از صحن منزل نموده و در كمال حزن و پريشاني شب و روز گريه مي كند و بدنش در نهايت ضعيف و رنجور شده بود. آنچه به او الحاح نمودند كه تو را چه مي شود درد خود را بروز نمي داد و مي گفت دردم دوا ندارد و مرضم علاج پذير نيست.
🔹 گفتند: چرا در حرم مطهر نمي روي و متوسل به حضرت نمي شوي؟ گفت: نمي توانم كه وارد حرم شوم و نمي توانم كه خود را تحت بقعه و قبه مباركه برسانم .گفتند: چرا نمي تواني؟ گفت: سرّش گفتني نيست و كارم در نهايت سختي است.
🔸عاقبت رندان كار كرده او را به منزل بردند و طعام و غذا به او خورانيدند و بالاخره او را وادار نمودند كه سرگذشت خود را بيان نمود .
🔹گفت: من در شيراز بودم و هواي درويشي به سرم افتاد خدمت درويش مرشدي رسيدم و از او استدعاي اسرار نمودم. گفت كه به اين آساني نيست زحمت ها دارد و خدمت هايي را بايد انجام دهی. گفتم كه هر زحمتي و هر خدمتي كه شرط اين راه است به سر و جان حاضرم . مرشد چهل روز مرا به رياضات شاقه وادار نمود.
🔸 بعد از انجام خدمت مطالبه مقصد نمودم مرشد گفت هيهات هيهات هنوز بايد دو اربعين ديگر خدمت كني تا سرّت دهند. گفتم حاضرم گفت بايد بروي بوشهر . در آن جا مرشدي در خارج شهر منزل دارد هرچه دستور مي دهد عمل نمايي.
🔹چهل روز هم در خدمت او به سر بردم. پس اظهار مزد و تعليم سرّ نمودم گفت: هيهات هيهات بايد چهل روز ديگر هم زحمت بكشي كه اين چله آخري مي باشد و بايد اين چله را در خرابات هندوستان به سر بري و مرشد كل در آنجا مي باشد و آن به اين نشان و بدين شمايل است.
🔸به هر زحمت و وسيله اي بود خود را به هندوستان رساندم و آن مرشد را پيدا كردم و چهل روز هم در خدمت او به رياضات شاقه مشغول شدم تا بعد از انجام خدمت اظهار بيچارگي خود نموده و مطالبه سرّ معهود كردم.
🔹گفت: الحق كه تو خيلي زحمت كشيدي و قابل اسرار گشتي ولي يك شرط ديگر در كار است كه بدون آن كار به انجام نخواهد يافت. بايد خود را جنب كرده و بيايي تا آنچه بايد بدهم به تو بدهم .
🔸به هر وسيله اي بود خود را جنب نموده و نزد مرشد رفتم. مرا تحسين نمود و گفت پيش آي و دهان باز كن. من دهان خود را گشودم آب دهان خود را در دهان من انداخت و گفت فرو بر. فرو بردم گفت چشم بر هم بگزار بر هم گذاردم پس گفت بدين سمت مثلا نگاه كن نگاه كردم تمام آن شهر و مردمانش در پيش چشمم جولان مي كردند.
🔹 بالجمله هر طرف نگاه كردم همه اشياء را ديدم . گفت بايد بروي و كار تو به سامان رسيد و اگر چنانچه اين جنابت را شكستي ديگر چيزي نمي بيني و به علامه كه فورا هم مي ميري.
🔸من قبول كرده و پي كار خود رفتم و سلطنت بر تمام دراويش پيدا كردم تا شبي كه خدم و حشم به خواب رفتند فكر مرا فرو گرفت كه اين چه كاريست كه من پيشه خود كرده ام و اگر چنانچه ناگهان اجل دررسيد جواب خدا را چه بگويم و يقين كه اهل جهنم مي باشم كه نه نمازي و نه روزه اي و نه زيارتي، به علاوه كه اين همه بندگان خدا را گمراه نمودم.
🔹 كم كم خوف مرا احاطه نمود با خود گفتم كه مي روم كربلا اگر كاري درست شود از مريضخانه حسيني عليه السلام درست مي شود و همان شب سر به بيابان گزارده تا خود را بدين وادي ايمن رسانيدم . حال كه آمدم مي بينم كه جنب هستم و نمي توانم وارد حرم شوم كه توبه و انابه نمايم و مرشد هم گفته كه اگر غسل كردي فورا مي ميري حال مانده ام حيران و سرگردان.
🔸رفقا گفتند برخيز برويم حمام و غسل نما و نترس كه نخواهي مرد، و آن مرشد شيطان بوده. به علاوه تو كه عاقبت بدين حال خواهي مرد پس اقلا با غسل مرده باشي. عاقبت او را به حمام بردند و غسل كرده و به حرم رفته و توبه نمود و يكي از صالحين گرديد.
✍️کتاب گلزار فضیلت
@erfanvaakhlagh
🔹«دام های سیر الی الله»
آقا سید هاشم حداد می فرمود:
روزی برای دیدن شخصی در کاظمین به مسافرخانه اش رفتم، دیدم پس از تعداد زیادی که به حج رفته بود باز عازم سفر حج می باشد، به وی گفتم: تو که هر روز کربلا می روی، مشهد می روی، مکه می روی، پس کی به سوی خدا می روی، وی خوب حرف مرا درک کرد ولی خود را به نادانی زد و با خنده ای درخواست دعای سفر از من کرد و رفت.
بعضی از مردم حتی برخی از کسانی که ادعای سلوک دارند مقصود واقعیشان از این مسافرتها خدا نیست و برای انس ذهنی به مدارک خود و سرگرمی با گمان و خیال و پندار و شاید برای به دست آوردن مدتی مکان خلوت با همراه و یا دوستان خود به آن مکانهای مقدس مسافرت می کنند! و چون به دنبال خدا نرفته و نمی خواهند بروند، از آن مشرب توحید نمی نوشند و از آب ولایت جرعه ای بر کامشان ریخته نمی شود و تشنه کام باز می گردند.
به همان حکایات و احوال اولیا سرگرم و با اشعار عرفانی و دعاها و مناجاتهای صوری بدون محتوا عمر خودشان را به پایان می رسانند.
@erfanvaakhlagh