eitaa logo
⚘️ڪانال ارتبـاط بـا خـدا،درمـان،شـرعـۍ⚘️
20.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
262 ویدیو
23 فایل
💕﷽💕 🌀🔻منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯درثواب آنها شریڪ شوید🔻 ★ڪانال ارتباط با خدا💟👇دربرنامـه ایتـا(بدون نیاز ب فیلترشکن)👇💟 https://eitaa.com/joinchat/4184932569C41a2f7ffc7 🔍آرشیو=گروه2️⃣نفره درست کن برای ذخیره ادعیها♠️
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 از حضرت (ع) در رابطه با مسائل گوناگونی سؤال کردند ، و آن حضرت پاسخ دادند : ❓ غنى و ثروت چيست؟ حضرت فرمود: خشنودى نفس به آنچه قسمتش شده گر چه كم باشد. ❓ فقر چيست؟ حضرت فرمود: شدت علاقه نفس به هر چيز. ❓ جود چيست؟ حضرت فرمود: بخشش به گرفتار . ❓ پس كَرَم چيست؟ حضرت فرمود: حفظ نمودن و نگاه‏ داشتن مراسم دوستى در هنگام خوشى و ناخوشى. ❓ جرأت چيست؟ حضرت فرمود: هم‏آوردى و نبرد با همطرازان. ❓ عظمت و بزرگى چيست؟ حضرت فرمود: هيبت داشتن و پيكار در راه خدا ، و برخورد شديد با نزديك ترين شخصيت ها. ❓ خوارى چيست؟ حضرت فرمود: ترس هنگام راستگوئى. 📚 بحار الأنوار ، ج ۷۵ ، ص ۱۰۳ 📚 تحف العقول ، ص ۲۲۶      https://eitaa.com/ertebatbakhoda1401
اشاره ای به (سلام الله علیه) 🏴🏴🏴 از مصائب امام مجتبی (سلام الله علیه) که کمتر گفته شده اینست که جعده (لعنةالله علیها) با زهرى كه معاويه (ملعون) فرستاده بود، امام مجتبی (سلام الله علیه) را مسموم كرد. وقتی خبر به سیدالشهداء (علیه السلام) رسید، خود را به بالین برادر رسانید. امام حسن (سلام الله علیه) برادرش را بغل کرد و فرمود؛ ای برادر! دیدار به قیامت افتاد. و بعد فرمود؛ وقتی از این کوزه، آب نوشیدم از حلق تا نافم پاره پاره شد. امام حسین (علیه السلام) وقتی این کلام را شنیدند از شدت ناراحتی و گریه، کوزه آب مسموم را برداشتند و فرمودند من هم از این آب میخورم. امام مجتبی (سلام الله علیه) با همان درد شدید با دست مبارک چنان به کوزه زدند تا از دست سیدالشهداء (علیه السلام) به زمین افتاد و شکست. و آن موضعی که آب ریخت بجوش آمده و تکه تکه شد. 🏴🏴🏴 صدای گریه بلند و درد برحضرت غلبه میکرد و بر روی زمین می غلطید. حضرت زینب و حضرت ام کلثوم (سلام الله علیهما) آنجا حاضر شدند و به برادر خویش میگریستند. برای امام مجتبی (سلام الله علیه) طشتی آوردند و پاره های جگر حضرت تا هفتاد پاره یا به قولی صد و هفتاد پاره جگر درون طشت افتاد. 🏴🏴🏴 رنگ امام مجتبی (سلام الله علیه) سبز شد و فرمود که پیامبر خبر داد که حسن (سلام الله علیه) به سبب زهر رخسارش سبز میشود. و حسین (سلام الله علیه) بر اثر زخم ها رخسارش سرخ میگردد. در این حین رو کردند به حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) و فرمودند؛ ای یادگار مادر برو و فرزندم قاسم را بیاور. حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) میفرمایند؛ وقتی قاسم را به نزد پدر آوردم، او را در برگرفت و صورت به صورت او گذاشت و های های گریستند. بعد دست قاسم را به دست امام حسین (علیه السلام) گذاشت و فرمود ای برادر دخترت را نامزد پسرخود قاسم کردم و به موقعی که میدانی این دو را به ازدواج همدیگر در بیاور. ◾️◾️◾️ امام حسین و حضرت اباالفضل (علیهم السلام) از امام مجتبی (علیه السلام) پرسیدند که چه کسی شما را مسموم نموده است؟ حضرت فرمودند؛ میخواهید آن را بکشید؟ پاسخ دادند؛آری، حضرت فرمودند؛ غضب خداوند برای او سختتر است و من نمیخواهم اسمی از او ببرم. ◾️◾️◾️ پیکر حضرت را برای وداع بطرف قبر پیامبر تشییع نمودند ولی عایشه ملعونه مانع شد و دستور داد که بدن را تیرباران کنند و هفتاد چوبه تیر بر بدن مطهرش اصابت کرد. ◾️◾️◾️ اما معاويه (ملعون) همراه با زهر، صدهزار درهم برای جعده ملعونه فرستاد بود و وعده كرد كه اگر حسن بن علی (سلام الله علیه) را مسموم کند او را به عقد يزيد (ملعون) در آورد، ولى به وعده خود وفا نكرد که هیچ،  بلکه دستور داد که جعده (ملعونه) را از شهر خارج کرده و بکشند تا کسی از این جنایت باخبر نشود. 👇👇👇 جعده (ملعونه) را به بیابانی بردند و موهایش را به دم اسب بسته و اسب را درصحرا رها کردند و بدنش تکه تکه و بدنش به مارمولک و چلپاسه مسخ میشد. 📗روضةالشهدا و اضافاتی از کتب دیگر      https://eitaa.com/ertebatbakhoda1401
اشاره ای به (سلام الله علیه) 🏴🏴🏴 از مصائب امام مجتبی (سلام الله علیه) که کمتر گفته شده اینست که جعده (لعنةالله علیها) با زهرى كه معاويه (ملعون) فرستاده بود، امام مجتبی (سلام الله علیه) را مسموم كرد. وقتی خبر به سیدالشهداء (علیه السلام) رسید، خود را به بالین برادر رسانید. امام حسن (سلام الله علیه) برادرش را بغل کرد و فرمود؛ ای برادر! دیدار به قیامت افتاد. و بعد فرمود؛ وقتی از این کوزه، آب نوشیدم از حلق تا نافم پاره پاره شد. امام حسین (علیه السلام) وقتی این کلام را شنیدند از شدت ناراحتی و گریه، کوزه آب مسموم را برداشتند و فرمودند من هم از این آب میخورم. امام مجتبی (سلام الله علیه) با همان درد شدید با دست مبارک چنان به کوزه زدند تا از دست سیدالشهداء (علیه السلام) به زمین افتاد و شکست. و آن موضعی که آب ریخت بجوش آمده و تکه تکه شد. 🏴🏴🏴 صدای گریه بلند و درد برحضرت غلبه میکرد و بر روی زمین می غلطید. حضرت زینب و حضرت ام کلثوم (سلام الله علیهما) آنجا حاضر شدند و به برادر خویش میگریستند. برای امام مجتبی (سلام الله علیه) طشتی آوردند و پاره های جگر حضرت تا هفتاد پاره یا به قولی صد و هفتاد پاره جگر درون طشت افتاد. 🏴🏴🏴 رنگ امام مجتبی (سلام الله علیه) سبز شد و فرمود که پیامبر خبر داد که حسن (سلام الله علیه) به سبب زهر رخسارش سبز میشود. و حسین (سلام الله علیه) بر اثر زخم ها رخسارش سرخ میگردد. در این حین رو کردند به حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) و فرمودند؛ ای یادگار مادر برو و فرزندم قاسم را بیاور. حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) میفرمایند؛ وقتی قاسم را به نزد پدر آوردم، او را در برگرفت و صورت به صورت او گذاشت و های های گریستند. بعد دست قاسم را به دست امام حسین (علیه السلام) گذاشت و فرمود ای برادر دخترت را نامزد پسرخود قاسم کردم و به موقعی که میدانی این دو را به ازدواج همدیگر در بیاور. ◾️◾️◾️ امام حسین و حضرت اباالفضل (علیهم السلام) از امام مجتبی (علیه السلام) پرسیدند که چه کسی شما را مسموم نموده است؟ حضرت فرمودند؛ میخواهید آن را بکشید؟ پاسخ دادند؛آری، حضرت فرمودند؛ غضب خداوند برای او سختتر است و من نمیخواهم اسمی از او ببرم. ◾️◾️◾️ پیکر حضرت را برای وداع بطرف قبر پیامبر تشییع نمودند ولی عایشه ملعونه مانع شد و دستور داد که بدن را تیرباران کنند و هفتاد چوبه تیر بر بدن مطهرش اصابت کرد. ◾️◾️◾️ اما معاويه (ملعون) همراه با زهر، صدهزار درهم برای جعده ملعونه فرستاد بود و وعده كرد كه اگر حسن بن علی (سلام الله علیه) را مسموم کند او را به عقد يزيد (ملعون) در آورد، ولى به وعده خود وفا نكرد که هیچ،  بلکه دستور داد که جعده (ملعونه) را از شهر خارج کرده و بکشند تا کسی از این جنایت باخبر نشود. 👇👇👇 جعده (ملعونه) را به بیابانی بردند و موهایش را به دم اسب بسته و اسب را درصحرا رها کردند و بدنش تکه تکه و بدنش به مارمولک و چلپاسه مسخ میشد. 📗روضةالشهدا و اضافاتی از کتب دیگر      https://eitaa.com/ertebatbakhoda1401